Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 210 (11 milliseconds)
English	Persian
in the highest d.	به منتها درجه
to the utmost	به منتها درجه
Search result with all words
peak	منتها درجه
peaking	منتها درجه
peaks	منتها درجه
climax	منتها درجه باوج رسیدن
climaxes	منتها درجه باوج رسیدن
head	منتها درجه موی سر
altitude	فراز منتها درجه
altitudes	فراز منتها درجه
Other Matches
the utmost limits	منتها
at the longest	منتها
at best	منتها
at latest	منتها
at most	منتها
at longest	منتها
consummation	کمال منتها
nephrotomy	کمال منتها
acme	قله منتها
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
degree	درجه
top hole	درجه یک
kyu	درجه
low grade	کم درجه
gauge	درجه
third-rate	درجه سه
echelon	درجه
echelons	درجه
gauge glass	درجه اب
gauge=gage	درجه
top	درجه یک
gauges	درجه
proportion	درجه
proportions	درجه
third rate	درجه سه
nobby	درجه یک
gauged	درجه
degrees	درجه
aquastat	درجه
top-notch	درجه یک
slap-up	درجه یک
number one	درجه یک
high-class	درجه یک
tophole	درجه یک
marks	درجه
mark	درجه
classy	درجه یک
elevations	درجه
topnotch	درجه یک
elevation	درجه
second class	درجه دو
second class	درجه 2
copacetic	درجه یک
scalage	درجه
just as well <adv.>	به یک درجه
equally <adv.>	به یک درجه
clinical thermometer	درجه
first class	درجه یک
chinical t.	درجه
first string	درجه یک
pitch	درجه
pitches	درجه
copesetic	درجه یک
lengths	درجه
length	درجه
grades	درجه
scale	درجه
run of the mine	بی درجه
rank	درجه
gage	درجه
rates	درجه
ranks	درجه
ranked	درجه
rate	درجه
second-rate	درجه دو
second rate	درجه دو
titles	درجه
title	درجه
grade	درجه
gage=gauge	درجه
largely	تا درجه زیادی
second degree of readiness	امادگی درجه دو
secondary alcohol	الکل 2 درجه
stages	درجه مرحله
secondary amine	امین 2 درجه
inferiors	درجه دوم
grades	درجه بندی
reversible elbow	زانوی 09 درجه
grades	درجه رتبه
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
secondary carbon	کربن 2 درجه
inferior	درجه دوم
third rate	درجه سوم
berates	خلع درجه
ninths	درنهمین درجه
second class	دومین درجه
second class	درجه دوم
confidence level	درجه اطمینان
berating	خلع درجه
salinity	درجه شوری
berated	خلع درجه
berate	خلع درجه
stage	درجه مرحله
third-rate	درجه سوم
quarternary canal	کانال درجه 4
rear sight	شکاف درجه
quadratic equation	معادلات درجه دو
royal honor	درجه سلطنتی
whither	بکدام درجه
ninth	درنهمین درجه
baccalaureate	درجه باشلیه
first water	درجه اول
first rate	نخستین درجه
first rate	درجه اول
centigrade degree	درجه صدبخشی
first class brick	اجر درجه یک
first class	درجه اول
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation scale	طبلک درجه
elevation scale	مقیاس درجه
baccslavreate	درجه شوالیه
bar sight	شکاف درجه
bar sight	ستون درجه
battle sight	درجه جنگی
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
gaduate	درجه دار
brick layer	بنای درجه دو
fuel grade	درجه سوخت
calibration	درجه بندی
consistence	درجه غلظت
cope flask	درجه روئی
elevation circle	قطاع درجه
degree of dissociation	درجه تفکیک
degree of freedom	درجه ازادی
degree of polymerization	درجه بسپارش
degree of precision	درجه دقت
degree of relationship	درجه خویشاوندی
degree of saturation	درجه اشباع
degree of curve	درجه انحناء
degree of crystalinity	درجه بلورینگی
elevating arc	قطاع درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
eldership	ارشدیت درجه
efficacity	درجه تاثیر
d.p	درجه بسپارش
dan	درجه درکاراته
dot pitch	درجه نقطه
degree of advancement	درجه پیشرفت
degree of centralization	درجه تمرکز
degree of compaction	درجه تراکم
degree opulence	درجه توانگری
quadratic	درجه دوم
penetration point	درجه نفوذ
oxidation degree	درجه اکسایش
shade	درجه رنگ
shades	درجه رنگ
shadings	درجه رنگ
comparative	درجه تفضیلی
comparatives	درجه تفضیلی
oil guage	درجه روغن
octan rating	درجه اکتان
high grade product	محصول درجه یک
stair	مرتبه درجه
doctorates	درجه دکتری
primery amine	امین 1 درجه
grading	درجه بندی
primary carbon	کربن 1 درجه
graduation	درجه گرفتن
graduation	درجه بندی
primary alcohol	الکل 1 درجه
permanent rank	درجه دایمی
honorary	درجه افتخاری
doctorate	درجه دکتری
consistency	درجه غلظت
clump	درجه سردوشی
clumped	درجه سردوشی
quantum	درجه میزان
honor	درجه نشان
adjustability	درجه انطباق
adjusted elevation	درجه تنظیمی
advancement in rating	ارتقاء درجه
high grade	درجه اعلی
graduator	درجه گذار
grade of channel	درجه کانال
angle of elevation	زاویه درجه
anti knock property	درجه اکتان
pinnacles	منتهی درجه
pinnacle	منتهی درجه
clumping	درجه سردوشی
clumps	درجه سردوشی
fluidity	درجه سفتی
minimum elevation	حداقل درجه
measuring glass	درجه دار
supremely	با علی درجه
magna cum laude	با درجه عالی
lieutenancy	درجه ستوانی
kelvin degree	درجه کلوین
puny	درجه پست
gradational	به ترتیب درجه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com