Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
equally
<adv.>
به همان طریق
just as well
<adv.>
به همان طریق
Search result with all words
telnet
پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
Other Matches
same
یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
No sooner was he gone than he was kI'lled .
رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
It is the same pottage and the same bowl.
<proverb>
همان آش است و همان کاسه .
synchronous
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same
همان چیز همان
idem
همان
identic
همان
selfsame
همان
this same
همان
same
همان
very
همان
thingummy
همان
identical
همان
tao
طریق
how far
<adv.>
به چه طریق
vi'a prep
از طریق
via
از طریق
to what extent
<adv.>
به چه طریق
in what way
<adv.>
به چه طریق
how
از چه طریق
way
طریق
one
یکی از همان
same
همان جور
nothing short of
عینا همان
s.c
همان دعوی
s.c
همان پرونده
just as well
<adv.>
همان مقدار
accordingly
از همان قرار
ones
یکی از همان
of that ilk
اهل همان جا
of that ilk
دارای همان جا
very
همان همین
same
همان کار
i went on the instant
در همان ان رفتم
it is the same thing
همان است
instatu quo
در همان حال
i went that instant
در همان ان رفتم
selfsame
درست همان
for that matter
<idiom>
به همان علت
at the very beginning
از همان اولش
self-same
همان خود
therabout
در همان نزدیکی
the reinbefore
همان سندیاقرارداد
that once
همان یک بار
of the same kind
از همان نوع
self same
همان خود
equally
<adv.>
همان مقدار
available by
در دسترس از طریق .....
hereditarily
به طریق ارث
dy drawing lots
به طریق قرعه
roads
طریق خیابان
officially
از طریق اداری
by payment
از طریق پرداخت
road
طریق خیابان
in no wise
بهیچ طریق
similite
بهمان طریق
noway
به هیچ طریق
She promised to bring it but never did .
همان آوردنی که بیاورد !
of even date
دارای همان تاریخ
ones
عین همان یکی
one
عین همان یکی
it is much the same
تقریبا همان است
even
دارای همان تاریخ
we are in the same way
ما هم همان حال را داریم
In the ( same ) usual place.
در همان جای همیشگه
He would never retract .
هر چه بگوید همان است
Just as well you didnt come .
همان بهتر که نیامدی
quasi-
مشابه یا تقریباگ همان
idem
همان نویسنده در همانجا
It comes to the same thing .
باز هم همان ؟ یشود
query by example
سئوال از طریق مثال
request mast
از طریق سلسله مراتب
in or after this manner
بدینسان
[بدین طریق]
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
نه حتی به وسیله
[به طریق]
prescriptive right
حق مالکیت از طریق مرورزمان
volatility separation
جداسازی از طریق فراریت
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
illegaly
از طریق غیر قانونی
in what manner
چطور بچه طریق
road haulage
حمل از طریق جاده
c
آموزش از طریق کامپیوتر
by tender
از طریق مزایده یا مناقصه
keyed in
<past-p.>
وارده از طریق کلید
step jump
پرش و برگشت روی همان پا
What wI'll be woll be.
هر چقدر قسمت با شد همان می شود
lighter shade
از همان رنگ ولی روشن تر
What so ever a man soweth ,that shall he also reap.
<proverb>
هر چه بکارى ,همان درو مى کنى .
about as high
تقریبا` همان اندازه بلند
cdc
جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
metabolize
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
administrative storage
انبار کردن به طریق اداری
trunk calls
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
administrative shippings
ارسال اماد به طریق اداری
door step selling
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
request mast
گزارش از طریق سلسله مراتب
trunk call
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
unearned
از طریق کار به دست نیامده
trunk connection
اتصال مشترکین از طریق ترانک
gradationally
به ترتیب درجه به طریق تصاعد
interface
وصل کردن از طریق رابط
interfaces
وصل کردن از طریق رابط
air movement of patients
ترابری بیماران از طریق هوا
inch
پیمودن مسیر
[به طریق آهسته]
to direct traffic through
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
i wrote as neatly as he did
من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
thereinbefore
در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
isomeric
متشابه الترکیب دارای همان اجزا
synchronous
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
equivalents
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
acoustic minehunting
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
monetization
پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
By hook or by crook. somehow.
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
road haulier
حمل کننده کالا از طریق خشکی
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
phone
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoned
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phones
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoning
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
crossfertilize
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
unix
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
haulage
حمل و نقل کالااز طریق جاده
This is just what I want . This is the very thing I want .
این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
abs
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
echoing
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final .
همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
times
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
This is the very thing I wanted.
این همان چیزی است که دلم می خواست
echoes
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoed
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
what you see is what you get
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
per
همان طور که در الگو نشان داده شده
one two
تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
echo
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
time
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
timed
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
keyboarding
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
types
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
distribution
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
distributions
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
inland waterway consignment note
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
PGP
یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
ipsilateral
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
times
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
timed
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
constant
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constants
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
European rose
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
time
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
positive
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
pulse dialling
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
illumination by reflection
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
key
وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
landgrave
لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
real time
عملیات پردازشی که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود
exception
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
production missile
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
synchronous
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
busman's holiday
تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده
stakhnovism
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
DDE
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
indicts
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
speculum
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
indict
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
circulating
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
synchronous
شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
real time
زمان عمل یا پردازش که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود.
synchronous
حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
protect home judustry
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
daisy chain interrupt
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
modem
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
null
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
irrationlism
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
polarized
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
burn in
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
budding
تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com