Total search result: 201 (21 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
anchored |
به چیزی بسته شده تکیه داده شده |
|
|
Other Matches |
|
packet |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
packets |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
to lean something against something |
چیزی را به چیزی تکیه دادن |
multicast packet |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
to lean against something |
تکیه زدن به چیزی |
modifies |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
modifying |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
modify |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
packets |
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند |
data packet |
منبع ارسال سری داده در یک بسته |
packet |
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند |
interfaces |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
interface |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
hops |
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود |
hop |
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود |
hopped |
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود |
hopping |
مسیر بسته داده که از یک سرور به دیگری می رود |
dbase iii |
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای |
routines |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
routinely |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
routine |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
envelopes |
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی |
envelope |
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی |
accented |
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن |
accents |
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن |
accenting |
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن |
accent |
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن |
wraparound |
کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند |
packets |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
packet |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
handy dandy |
بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه |
flags |
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده |
flag |
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده |
headers |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
header |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
frame |
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
unpacking |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
unpack |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
unpacks |
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی |
forwarded |
که یک بسته داده را از یک بخش در بخش دیگر کپی میکند |
forward |
که یک بسته داده را از یک بخش در بخش دیگر کپی میکند |
TCP |
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند |
information [on] about somebody] [something] |
داده ها [در باره کسی یا چیزی] |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
length |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
lengths |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
allottee |
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده |
envelope |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
envelopes |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
tunnelling |
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد |
graphical |
مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است |
Make sure you give it back. |
حتما [آن چیز را] به من برگردانید. [چیزی که به کسی قرض داده می شود.] |
dangerous goods by road agreement |
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است |
full |
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب |
fullest |
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب |
packaging |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
restrict |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
restricting |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
overlap |
جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند |
restricts |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
overlaps |
جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند |
view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
overlapped |
جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند |
child window |
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود |
gift wrap |
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن |
reactive mode |
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
defines |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
defining |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
defined |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
define |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
slated items |
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
accent |
تکیه |
loll |
لم تکیه |
reliance |
تکیه |
enclitic |
بی تکیه |
accents |
تکیه |
unaccented |
بی تکیه |
accented |
تکیه |
accenting |
تکیه |
atonic |
بی تکیه |
leanings |
تکیه |
emphasis |
تکیه |
lolls |
لم تکیه |
lolling |
لم تکیه |
recumbency |
تکیه |
lolled |
لم تکیه |
accumbency |
تکیه |
leaning |
تکیه |
to concern something |
مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن] |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
lean |
تکیه زدن |
anchors |
تکیه گاه |
counterfort |
دیوار تکیه |
anchorages |
تکیه گاه |
to base one self |
تکیه کردن |
saddle bearer |
تکیه گاه |
recline |
تکیه کردن |
propping |
تکیه گاه |
relying |
تکیه کردن |
relies |
تکیه کردن |
maulstick |
تکیه دست |
relied |
تکیه کردن |
propped |
تکیه گاه |
lean |
تکیه کردن |
rely |
تکیه کردن |
accentual |
تکیه دار |
bridge seat |
تکیه گاه |
mahlstick |
تکیه دست |
insists |
تکیه کردن بر |
insisted |
تکیه کردن بر |
insist |
تکیه کردن بر |
arm rest |
تکیه گاه |
boilerplate |
تکیه کلام |
backrest |
تکیه گاه |
bearing |
تکیه گاه |
rests |
تکیه گاه |
anchoring |
تکیه گاه |
support roller |
تکیه گاه |
anchor |
تکیه گاه |
insisting |
تکیه کردن بر |
support bearing |
تکیه گاه |
stand |
تکیه گاه |
fulcrum |
تکیه گاه |
leans |
تکیه زدن |
to throw oneself on |
تکیه کردن بر |
anchorage |
تکیه گاه |
heel rest |
تکیه گاه |
rests |
تکیه دادن |
leans |
تکیه کردن |
catch-phrases |
تکیه کلام |
catch-phrase |
تکیه کلام |
point of support |
تکیه گاه |
slump over |
تکیه زدن |
rest |
تکیه گاه |
postpositive |
الحاقی و بی تکیه |
rest |
تکیه دادن |
stayed |
تکیه مهار |
support |
تکیه گاه |
prop |
تکیه گاه |
bolsters |
تکیه دادن |
to lean on a reed |
تکیه بر اب کردن |
bolstered |
تکیه دادن |
reclined |
تکیه کردن |
bolster |
تکیه دادن |
leaned |
تکیه زدن |
stay |
تکیه مهار |
reclines |
تکیه کردن |
leaned |
تکیه کردن |
destination |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
destinations |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
bearing pressure |
فشار تکیه گاهی |
bench wall |
دیوار تکیه گاه |
bearing stress |
تنش تکیه گاهی |
direct support |
تکیه گاه بی واسطه |
bearing width |
عرض تکیه گاه |
fixed support |
تکیه گاه گیردار |
bearing plate |
صفحه تکیه گاه |
bow hand |
دسته تکیه گاه |