Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
in off |
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود |
|
|
Other Matches |
|
series |
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود |
hazard |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazarded |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazarding |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
hazards |
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف |
billiard point |
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن |
workgroup |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
faxing |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
faxes |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
faxed |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
fax |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
pocket |
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ |
pockets |
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ |
self- |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
white hazard |
به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد |
cribbage billiard |
بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی |
clogged ink jet nozzles |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
off screen image |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
allergen |
مادهای که باعث حساسیت میشود |
deuce |
مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود |
q fever |
تب کیو که باعث ذات الریه میشود |
business |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
businesses |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
biases |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
bias |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
type ahead |
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود |
avalanches |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
avalanche |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
indian pendants |
ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود |
hair |
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.] |
fuse |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
templates |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
hang up <idiom> |
جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود |
template |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
fused |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
backspace |
کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود |
bounces |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
bounced |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
fatal error |
خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود |
bounce |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
exchanged stabilization fund |
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود |
backspace |
کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود |
yips |
هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود |
over voltage protection |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
leg before |
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود |
delta clock |
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند |
turpis causa |
عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود |
dry contact |
اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود |
hit |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hitting |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hits |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
CTR |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
ctrl |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
actions |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
action |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
rung |
[تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود] |
non breaking space |
حرف فاصله که باعث میشود و کلمه توسط خط شکسته جدا نشوند |
dead |
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود |
bell character |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
estopel |
عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار |
honourable mention |
امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند |
honourable mentions |
امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند |
return |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
memorandum |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
returned |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
memoranda |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
aggregates |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
returns |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
aggregate |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
autoscore |
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود |
halts |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
returning |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
halted |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
halted |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halt |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
polarized |
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود |
catastrophic error |
مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود |
halts |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halt |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
memorandums |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
frame |
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ |
stroke hole |
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود |
ACPI |
که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد |
DoubleSpace |
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود |
burn out |
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود |
capitals |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
scsi |
پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود |
caps |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
fluttered |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
terminator |
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود |
LSD |
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود] |
flutters |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
flutter |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
fluttering |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
draws |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
draw |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
ditch |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
ditched |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
antibiotic |
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود |
ditches |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
antibiotics |
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود |
cruelty |
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود |
kelly |
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید |
reactive mode |
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود |
blade cuff |
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود |
glitches |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
glitch |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
line up billiard |
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین |
flat |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
flattest |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
glitch |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
glitches |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
trend |
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود |
trends |
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود |
unrecoverable error |
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود |
jitter |
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند |
drags |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
crossfiring |
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود |
dragged |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
drag |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
de bounce |
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود |
Visual Basic |
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود |
currency depreciation race |
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود |
spanning tree |
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود |
plucked |
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد |
pluck |
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد |
plucks |
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد |
plucking |
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد |
processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
railings |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
railing |
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
drummed |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
drum |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
scsi |
پیشرفتی که باعث باسن داده پهن تر از JCSI اصلی میشود به طوری که میتواند داده بیشتری را در واحد زمانی ارسال کند |
card |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
cards |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
uberrima fides |
صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است |
point after touchdown |
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان] |
overtime |
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز |
capstan |
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید |
thrashing |
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود |
telephony |
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود |
antialiasing |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
handicap |
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی |
handicaps |
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی |
holds |
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند |
hold |
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند |
sacked |
کیسه خواب کیسه سربازی |
sack |
کیسه خواب کیسه سربازی |
sacks |
کیسه خواب کیسه سربازی |
sacker |
کیسه پرکن کیسه ساز |
marsupium |
کیسه جانوار کیسه دار |
powering |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
powered |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
power |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
powers |
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد |
pincushion distortion |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
quad |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
quads |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
edge |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
edges |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
errors |
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود |
error |
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
card |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
cards |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
antibiosis |
تضاد بین یک میکرب و فراوردهء میکرب دیگر که باعث از بین رفتن میکرب اولی میشود |
dropping |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drops |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
dropped |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drop |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
reaganomics |
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود |
decelerating |
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت |
decelerates |
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت |
decelerated |
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت |
decelerate |
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت |
rugby point |
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه |
handicap |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
handicaps |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
follow |
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود |
follows |
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود |
followed |
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود |
top |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
sectors |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
sector |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
bring down |
به زمین انداختن حریف انداختن شکار |
badminton |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
subrtraction |
کاستن |
reduces |
کاستن |
subtracting |
کاستن |
reducing |
کاستن |
pull down |
کاستن |
abate |
کاستن |