English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
program budget بودجه برنامهای
Search result with all words
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
Other Matches
appropriation بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
budgeted بودجه
unfunded بی بودجه
budget بودجه
possibilities line خط بودجه
budget line خط بودجه
appropriation symbol کد بودجه
budgets بودجه
development budget بودجه عمرانی
family budget بودجه خانوار
budgeting بودجه ریزی
military funds بودجه نظامی
deficit کسر بودجه
deficits کسر بودجه
municipal budget بودجه شهرداری
national budget بودجه ملی
budget cycle مراحل بودجه
budgetary appropriations تخصیص بودجه
budgetary control کنترل بودجه
operating budget بودجه عملیاتی
budget surplus اضافه بودجه
state budget بودجه دولت
household budget بودجه خانوار
margin بودجه احتیاطی
budgetary مربوط به بودجه
cyclical budget بودجه دورانی
cyclical budget بودجه ادواری
family budget بودجه خانواده
current budget بودجه جاری
financial budget بودجه مالی
fixed budget بودجه ثابت
cash budget بودجه نقدی
capital budget بودجه تاسیساتی
flexible budget بودجه متغیر
government budget بودجه دولت
capital budget بودجه سرمایهای
government dificit surplus کسر بودجه
margins بودجه احتیاطی
budget surplus مازاد بودجه
variable budget بودجه متغیر
appropriation اختصاص بودجه
budget deficit کسر بودجه
appropriation limitation محدودیت بودجه
budget deficit کسری بودجه
budget data اطلاعات بودجه
balanced budget بودجه متوازن
budget balance تعادل بودجه
budget balance توازن بودجه
budget bureau دفتر بودجه
budget ceiling سقف بودجه
budget comittee گروه بودجه
budget constraint محدودیت بودجه
budget credit اعتبار بودجه
budget cycle گردش بودجه
unified budget بودجه واحد
unbalanced budget بودجه نامتوازن
annual budget بودجه سالانه
preliminary budget بودجه مقدماتی
budget period دوره بودجه
preliminary budget بودجه ابتدائی
budget expenditures مخارج بودجه
budget execution اجرای بودجه
budget process فرایند بودجه
budget determinant تعیین بودجه
administrative budget بودجه اداری
budget process مراحل بودجه
budget period زمان بودجه
operating budget بودجه بهره برداری
budget classification طبقه بندی بودجه
deficit financing تامین کسر بودجه
command budget estimate براورد بودجه یکان
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
budgeteer تهیه کننده بودجه
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
budgeter تهیه کننده بودجه
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
balanced budget theorem قضیه بودجه متوازن
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
The budget deficit of 1980 . کسر بودجه سا ل1980
capital budgeting بودجه بندی سرمایه
cyclically balanced budget بودجه متوازن ادواری
financing بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
finance بودجه چیزی را تهیه کردن
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
finances بودجه چیزی را تهیه کردن
provide for in the budget در بودجه پیش بینی کردن
programmatic برنامهای
deficit financing تامین مالی از راه کسر بودجه
to p for a sum in the budget مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
multiplier effect of a balanced budget اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
budgetary control کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
balanced budget multiplier ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
The welfare budget has been cut down. از بودجه رفاهی مقداری زده اند
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
multiprogrammed چند برنامهای
extracurricular فوق برنامهای
planned economies اقتصاد برنامهای
planned economy اقتصاد برنامهای
programmed instruction اموزش برنامهای
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
in line coding کدگذاری درون برنامهای
language برنامهای که به عنوان مترجم
domain برنامهای که حق کپی ندارد
domains برنامهای که حق کپی ندارد
multiprogramming عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system سیستم عملکرد تک برنامهای
languages برنامهای که به عنوان مترجم
layers برنامهای که تقاضای ارسال کند
macdraw برنامهای ترسیمی که برای هنر
in line subroutine زیر روال درون برنامهای
corrupts داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupted داده یا برنامهای که خطا دارد
corrida برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
digital darkroom برنامهای برای بهبود تصویر
microsoft برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
layer برنامهای که تقاضای ارسال کند
corrupting داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupt داده یا برنامهای که خطا دارد
firmware برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
extracurricular فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
self- برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود.
checksum برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check total برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
illegal دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
indexer برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
run duration مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
handlers برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
sort generator برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
handler برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
relocating برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocates برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
advanced برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
relocated برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocate برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
indirect objects فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
object فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objecting فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
common تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commoners تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commonest تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
hog برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
threads برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
direct objects فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
hogs برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
objected فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
optimizer برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
hogged برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
packing برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
mp/m برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
loader برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
portable برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
dynamically زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
dynamic زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
high level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
set up برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
multiphase program برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
What You See Is All You Get برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
resets دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
reset دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
formatter برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
halts دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
halted دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
optimize برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
halt دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
executable form برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com