Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
unified budget
بودجه واحد
Other Matches
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
possibilities line
خط بودجه
appropriation symbol
کد بودجه
budget line
خط بودجه
budget
بودجه
budgeted
بودجه
unfunded
بی بودجه
budgets
بودجه
annual budget
بودجه سالانه
budget surplus
مازاد بودجه
budget surplus
اضافه بودجه
capital budget
بودجه تاسیساتی
budgetary appropriations
تخصیص بودجه
capital budget
بودجه سرمایهای
appropriation limitation
محدودیت بودجه
appropriation
اختصاص بودجه
budgetary control
کنترل بودجه
budget process
مراحل بودجه
budget balance
تعادل بودجه
budget balance
توازن بودجه
budget constraint
محدودیت بودجه
budget credit
اعتبار بودجه
budget cycle
گردش بودجه
budget comittee
گروه بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
budget data
اطلاعات بودجه
budget deficit
کسری بودجه
budget deficit
کسر بودجه
budget determinant
تعیین بودجه
balanced budget
بودجه متوازن
budget execution
اجرای بودجه
budget expenditures
مخارج بودجه
budget period
دوره بودجه
budget period
زمان بودجه
budget bureau
دفتر بودجه
cash budget
بودجه نقدی
household budget
بودجه خانوار
military funds
بودجه نظامی
deficit
کسر بودجه
variable budget
بودجه متغیر
municipal budget
بودجه شهرداری
national budget
بودجه ملی
budget ceiling
سقف بودجه
budgeting
بودجه ریزی
operating budget
بودجه عملیاتی
preliminary budget
بودجه ابتدائی
preliminary budget
بودجه مقدماتی
program budget
بودجه برنامهای
unbalanced budget
بودجه نامتوازن
budgetary
مربوط به بودجه
margins
بودجه احتیاطی
government dificit surplus
کسر بودجه
state budget
بودجه دولت
government budget
بودجه دولت
administrative budget
بودجه اداری
budget process
فرایند بودجه
current budget
بودجه جاری
cyclical budget
بودجه ادواری
cyclical budget
بودجه دورانی
deficits
کسر بودجه
development budget
بودجه عمرانی
family budget
بودجه خانواده
family budget
بودجه خانوار
financial budget
بودجه مالی
fixed budget
بودجه ثابت
flexible budget
بودجه متغیر
margin
بودجه احتیاطی
apportionment
واگذاری سهمیه بودجه
command budget estimate
براورد بودجه یکان
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
deficit financing
تامین کسر بودجه
capital budgeting
بودجه بندی سرمایه
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
budgeter
تهیه کننده بودجه
budgeteer
تهیه کننده بودجه
operating budget
بودجه بهره برداری
The budget deficit of 1980 .
کسر بودجه سا ل1980
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
national economic budget
بودجه اقتصادی ملی
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
budget classification
طبقه بندی بودجه
preliminary budget forecast
پیش بینی مقدماتی بودجه
provide for in the budget
در بودجه پیش بینی کردن
financed
بودجه چیزی را تهیه کردن
finance
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
بودجه چیزی را تهیه کردن
financing
بودجه چیزی را تهیه کردن
to p for a sum in the budget
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
budgetary control
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
appropriation language
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
deficit financing
تامین مالی از راه کسر بودجه
peace dividend
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
units
واحد
plank
واحد
singlets
خط واحد
singlet
خط واحد
monad
واحد
modules
واحد
module
واحد
unilinear
در یک خط واحد
unitage
یک واحد
univalent
واحد
single
واحد
at the same time
در ان واحد
one
واحد
ones
واحد
measure
واحد
unit
واحد
dyadic unit
واحد دو عضوی
phyton
واحد گیاهی
efficiency unit
واحد کارایی
physical unit
واحد فیزیکی
phot
واحد روشنایی
dust arrester
واحد گردگیری
one
یک واحد یگانه
personality module
واحد شخصیت
astronomical unit
واحد نجومی
object module
واحد مقصود
object module
واحد مقصد
bar
واحد فشار
bars
واحد فشار
output unite
واحد خروجی
unity
شماره یک واحد
electrostatic unit
واحد الکترواستاتیک
peripheral unit
واحد جنبی
driver unit
واحد محرک
basic construction unit
واحد ساختمانی
processing unit
واحد پردازش
rad
یک واحد دوزاتمی
repeating unit
واحد تکراری
basic shaft
محور واحد
display unit
واحد نمایش
display unit
واحد نمایشگر
disk unit
واحد دیسک
shipping unit
واحد حمل
quarterstaff
واحد یموت
step
واحد مجزا
processing unit
واحد پردازنده
contractors yard
واحد ساختمانی
stepping
واحد مجزا
ones
یک واحد یگانه
plants
واحد صنعتی
plant
واحد صنعتی
program module
واحد برنامه
pyramiding
مدیریت واحد
bril
واحد درخشندگی
arithmetic unit
واحد محاسبه
gust
واحد چشایی
input unit
واحد ورودی
interlocking directorate
مدیریت واحد
henry
واحد خودالقایی
heat unit
واحد حرارت
lambert
واحد روشنایی
lighting unit
واحد روشنایی
logic unit
واحد منطقی
gusts
واحد چشایی
input unit
واحد اولیه
identity matrix
ماتریس واحد
imaginary unit
واحد موهومی
absolute unit
واحد مطلق
industrial unit
واحد صنعتی
concerns
واحد اقتصادی
concern
واحد اقتصادی
information unit
واحد اطلاعات
input block
واحد ورودی
logical unit
واحد منطقی
gold standard
واحد طلا
angstrom unit
واحد انگستروم
microprocessing unit
واحد ریزپردازنده
monetary unit
واحد پولی
monetary unit
واحد پول
monitor unit
واحد مبصر
monomeric unit
واحد تکپار
motor unit
واحد حرکتی
arithmetic unit
واحد حساب
microcycle
واحد زمان
memory module
واحد حافظه
measuring unit
واحد سنجش
magnetic unit
واحد مغناطیسی
main unit
واحد اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com