Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (8 milliseconds)
English
Persian
speculator
بورس باز
speculators
بورس باز
gambler
بورس باز
gamblers
بورس باز
Search result with all words
exchange
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bull
بورس تصنعی
bull
سفته باز بورس
bulls
بورس تصنعی
bulls
سفته باز بورس
stock exchange
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchanges
بورس سهام
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
stockbroking
دلالی بورس واوراق بهادار
grant
بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted
بورس تحصیلی یا پژوهشی
grants
بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock market
بورس سهام وارز
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock markets
بورس سهام وارز
stock markets
بورس کالاهای مختلف
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
bourse
مبادله بورس
bourse
بورس
burse
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
commodities exchange
بورس کالا
commodity exchange
بورس مواداولیه
commodity exchange
بورس کالا
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
jobber
دلال یاکارگزار بورس
over the counter
خارج از بورس فروخته شده
settling days
روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
stock broker
کارگزار بورس
stock broker
دلال بورس
stock exchnge
بورس
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stockbrokerage
دلالی بورس واوراق بهادار
transaction on change
معامله در بورس
traveling fellowship
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
in stock
<idiom>
روی بورس
stock exchange
بورس سهام
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس اوراق بهادار
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over-the-counter
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter interbank transactions
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com