Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
English
Persian
grant
بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted
بورس تحصیلی یا پژوهشی
grants
بورس تحصیلی یا پژوهشی
Other Matches
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
burse
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
research network
شبکه پژوهشی
research project
طرح پژوهشی
earn
شبکه پژوهشی اکادمیک
earns
شبکه پژوهشی اکادمیک
earned
شبکه پژوهشی اکادمیک
courts of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
court of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
to revisit a subject of research
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
scholastic
تحصیلی
academic
تحصیلی
semester
نیمسال تحصیلی
semesters
نیمسال تحصیلی
academic achievement
پیشرفت تحصیلی
termtime
دوره تحصیلی
schooltime
دوره تحصیلی
school year
سال تحصیلی
school drop out
افت تحصیلی
academic year
سال تحصیلی
academic inhibition
رکود تحصیلی
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
academic aptitude
استعداد تحصیلی
scholastic achievement
پیشرفت تحصیلی
acceleration
جهش تحصیلی
terming
ثلث تحصیلی
sessions
دوره تحصیلی
session
دوره تحصیلی
termed
ثلث تحصیلی
term
ثلث تحصیلی
curricular
مربوط به برنامه تحصیلی
aid grant
کمک هزینهء تحصیلی
scholarship
کمک هزینه تحصیلی
scholarships
کمک هزینه تحصیلی
terming
پاره سال تحصیلی
term
پاره سال تحصیلی
termed
پاره سال تحصیلی
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
granted
کمک هزینه تحصیلی
grants
کمک هزینه تحصیلی
grant
کمک هزینه تحصیلی
fellowship
کمک هزینه تحصیلی
fellowships
کمک هزینه تحصیلی
semestrial
وابسته به نیمسال تحصیلی
semestral
وابسته به نیمسال تحصیلی
dissertate
پایان نامه تحصیلی نوشتن
stanford achivement test
ازمون پیشرفت تحصیلی استانفورد
curriculums
دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
curriculum
دوره تحصیلات برنامه تحصیلی
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sizar
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
sizer
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
bourse
بورس
stock exchnge
بورس
speculator
بورس باز
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس سهام
stock exchange
بورس سهام
in stock
<idiom>
روی بورس
stock broker
دلال بورس
stock broker
کارگزار بورس
stock exchanges
بورس سهام
bull
بورس تصنعی
commodity exchange
بورس کالا
commodity exchange
بورس مواداولیه
bourse
مبادله بورس
stock exchange
بورس سهام
bulls
بورس تصنعی
gamblers
بورس باز
commodities exchange
بورس کالا
gambler
بورس باز
speculators
بورس باز
transaction on change
معامله در بورس
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
stock markets
بورس سهام وارز
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس اوراق بهادار
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock market
بورس سهام وارز
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
stock exchange
بورس اوراق بهادار
bulls
سفته باز بورس
stock exchange
بورس اوراق بهادار
bull
سفته باز بورس
jobber
دلال یاکارگزار بورس
stock markets
بورس کالاهای مختلف
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over-the-counter
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over the counter
خارج از بورس فروخته شده
stockbrokerage
دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking
دلالی بورس واوراق بهادار
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchange
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
settling days
روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter interbank transactions
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com