English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
matting بوریا بافی پوشش حصیری
Other Matches
matting بوریا پوشش حصیری
twill weave بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
coconut matting پوشش حصیری
brush matting پوشش حصیری
sennit علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennet علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
knitting pin میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bulrush بوریا
matting بوریا
rush نی بوریا
bulrushes بوریا
mat بوریا
rushed نی بوریا
switch cane نی بوریا
mats بوریا
straw بوریا
rushing نی بوریا
straws بوریا
bent علف بوریا
sprit نی گیاه بوریا مانند
wall knot گره حصیری
rattan fender دفرای حصیری
plain weave بافت حصیری
sennet بافت حصیری
basket weave بافت حصیری
basket-weave بافت حصیری
screen پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
stupa کلاله بافتهای حصیری
bamboo curtain مانع پردهء حصیری
caner بافنده صندلی حصیری
deck chair صندلی حصیری تاشو
boaters کلاه حصیری لبهدار
matted درهم برهم حصیری
fescue بوریا با چوب نوک تیزنشان دادن
mat بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
mats بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
bosses پشت بند حصیری هدف
boss پشت بند حصیری هدف
bossing پشت بند حصیری هدف
bossed پشت بند حصیری هدف
sampan قایق سقف حصیری وبادبانی
rushing بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
plaiting کج بافی
fabulation افسانه بافی
draperies پارچه بافی
knitting needle میل کش بافی
drapery پارچه بافی
hosiery جوراب بافی
knitting machine ماشین کش بافی
knitting machines ماشین کش بافی
abstractionism خیال بافی
gnosticize بافی کردن
confabulation افسانه بافی
turn arounds شیرازه بافی
binding شیرازه بافی
fabrication افسانه بافی
plaiting اریب بافی
weft wrapping شیرازه بافی
mythomania افسانه بافی
ropery طناب بافی
matting حصیر بافی
meshwork توری بافی
negativism منفی بافی
philosophism فلسفه بافی
cuticle پوشش مو پوشش شاخی
envisioning خیال بافی کردن
knitting needle میل جوراب بافی
envisioned خیال بافی کردن
macrame knot گره توری بافی
envisions خیال بافی کردن
natters چرند بافی کردن
osier بیدمخصوص سبد بافی
politick سیاست بافی کردن
printworks کارخانه چیت بافی
strander ماشین طناب بافی
natter چرند بافی کردن
envision خیال بافی کردن
nattering چرند بافی کردن
nattered چرند بافی کردن
picot حلقه زینتی توری بافی
interlocking گلیم بافی ابتداء فرش
yarn dye نخ پارچه بافی را رنگ کردن
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
politicising سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicization سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicises سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicised سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizing سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicized سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
Elibilinde [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
jute کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
webbing end [قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
Jangle Arjuk طرح جنگلی ارجوک [این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
tunc پوشش
coating پوشش
surface پوشش
surfaced پوشش
surfaces پوشش
shroud پوشش
shrouded پوشش
coats پوشش
cladding پوشش
envelopment پوشش
crustification پوشش
cowling پوشش
camouflage پوشش
camouflages پوشش
coverture پوشش
camouflaging پوشش
head gear پوشش سر
hypethral بی پوشش
integument پوشش
camouflaged پوشش
encrustations پوشش
encrustation پوشش
sconce پوشش
revetment پوشش
perianth پوشش گل
involucrum پوشش
involucre پوشش
encrustment پوشش
coatings پوشش
coverage پوشش
capsules پوشش
covering پوشش
mulches پوشش
capsule پوشش
shield پوشش
mulch پوشش
masking پوشش
tunics پوشش
sheaths پوشش
sheathing پوشش
roofs پوشش
tunic پوشش
roof پوشش
roofing پوشش
linings پوشش
reimbursements پوشش
masks پوشش
envelopes پوشش
cowl پوشش
mask پوشش
casings پوشش
case پوشش
casing پوشش
cases پوشش
shields پوشش
lining پوشش
envelope پوشش
jacket پوشش
reimbursement پوشش
jackets پوشش
cowls پوشش
sheath پوشش
cover پوشش
packing پوشش
disguise پوشش
disguised پوشش
concealment پوشش
capping پوشش
overlays پوشش
robe پوشش
overlaying پوشش
overlay پوشش
encasing پوشش
disguises پوشش
facing پوشش
facings پوشش
coated پوشش
coat پوشش
covers پوشش
coverings پوشش
robes پوشش
disguising پوشش
sizing آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
cladding process فرایند پوشش
hiding power قدرت پوشش
exposed بدون پوشش
cement mortar coating پوشش سیمانی
insurance cover پوشش بیمه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com