Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
Other Matches
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenography
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
electrotherapy
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
faradize
بوسیله القای برق معالجه کردن
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
roentgen ray
اشعه مجهول
x ray
اشعه مجهول
xrays
اشعه مجهول
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
encephalogram
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
roentgenogram
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
phototherapy
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
homeopathy
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
ultraviolet
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
lasers
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
definitive hospitalization
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
pretreat
قبلا معالجه کردن
examinations
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
lyophilization
خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
to scrape down
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
ratten
بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
wiped
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipe
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiping
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipes
خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
unknowns
مجهول
fameless
مجهول
secret
سر مجهول
secrets
سر مجهول
unbeknown
مجهول
unbeknownst
مجهول
unknown
مجهول
medical
معالجه
healing
معالجه
treatments
معالجه
therapy
معالجه
treatment
معالجه
medical treatment
معالجه
he received a fire treatment
معالجه شد
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
black writer
چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
identity of unknown
مجهول الهویه
the passive voive
فعل مجهول
rontgen rays
پرتو مجهول
unknown sample
نمونه مجهول
the passive voive
بنا مجهول
of unknown ownership
مجهول المالک
fameless
مجهول الهویه
the passive voice
فعل مجهول
of unknown identity
مجهول الهویه
ownership of unknown
مجهول المالک
the passive voice
بنای مجهول
of obscure birth
مجهول النسب
unclear condition
شرط مجهول
medicable
قابل معالجه
heliotherapy
معالجه با افتاب
psychopathy
معالجه روانی
treament
سلوک معالجه
radium therapy
معالجه بارادیوم
trichopathy
معالجه ناخوشیهای مو
mechanotherapy
معالجه مکانیکی
malpractice
معالجه غلط
electropathy
معالجه برقی
iatraliptics
معالجه بامالش
malpractices
معالجه غلط
edermical meducation
معالجه جلدی
emergency treatment
معالجه اضطراری
climatotherapy
معالجه با اب وهوا
emergency treatment
معالجه اورژانس
pretreatment
معالجه قبلی
balneotherapy
معالجه باشستشو
rest cure
معالجه با استراحت
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
latches
بوسیله کلون محکم کردن
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
latch
بوسیله کلون محکم کردن
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
incognito
نا شناس مجهول الهویه
person of unknown indentity
شخص مجهول الهویه
passiveness
فعل درحالت مجهول
property of unknown ownership
مال مجهول المالک
ignotum per igno tius
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
property with unknown owner
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
اموال مجهول المالک
fabulous
افسانه وار مجهول
psychiatry
معالجه ناخوشیهای دماغی
chiropody
فن معالجه ودرمان امراض پا
self treatment
معالجه پیش خود
orthopathy
معالجه بدون دارو
faradism
معالجه باجریان برق
faradization
معالجه باجریان برق
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
polices
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
police
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
vectorial
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
policed
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
photoengrave
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
whet
عمل تیز کردن بوسیله مالش
gravitates
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
to file a petition
بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
to proclaim meetings
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
gravitating
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
thermostats
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
thermostat
:بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن
electrolyze
تجزیه کردن بوسیله جریان برق
deponont
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
rontgenogram
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
psychotherapy ortherapeutics
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
pedicure
معالجه امراض دست وپا
pedicures
معالجه امراض دست وپا
physicotherapy
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
self treatment
معالجه بدون کمک نسخه
chronic dose
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
labiovelar
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
to file an application to somebody
از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
percutaneous perspiration
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
scalded cream
سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
talk out
بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
participles
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
aromatherapy
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
correctional treatment
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
seams
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
pyrogravure
نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
lixiviate
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
seam
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
radioactivity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
orthopaedy
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tents
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tent
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
maieutics
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
barff's precess
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
manual
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
anticathode
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
lifemanship
متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
to walk the chalk
بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
sifting
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
persistence
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com