English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
per pais بوسیله کشور
Search result with all words
police state اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
police states اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
Other Matches
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
thruogh the a of بوسیله
by dint of بوسیله
by the instrumentality of بوسیله
per بوسیله
wherewithal که بوسیله ان
via بوسیله
of بوسیله
perprep بوسیله
whereby که بوسیله ان
by بوسیله
with بوسیله
at the hand of بوسیله
soils کشور
fatherlands کشور
common wealth کشور
fatherland کشور
soiling کشور
soil کشور
territory کشور
country کشور
countries کشور
land n کشور
realms کشور
nation کشور
nations کشور
state کشور
territories کشور
stating کشور
realm کشور
state- کشور
stated کشور
states کشور
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by wire بوسیله تلگراف
electrically بوسیله برق
by depty بوسیله نماینده
per pais بوسیله مملکت
by the f. بوسیله لمس
hydrolysis تجزیه بوسیله اب
municipally بوسیله شهرداری
hydromancy تفال بوسیله اب
Great Britain کشور انگلیس
Guatemala کشور گواتمالا
Sweden کشور سوئد
Morocco کشور مغرب
ottoman کشور عثمانی
Ecuador کشور اکوادر
in this country <adv.> در این کشور
in these parts <adv.> در این کشور
dependencies کشور غیرمستقل
Ghana کشور گانا
dependency کشور غیرمستقل
Swaziland کشور سوازیلند
midland داخله کشور
Fiji کشور فیجی
Eire کشور ایرلند
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
Djibouti کشور جی بوتی
Tanzania کشور تانزانیا
Ghana کشور غنا
Cuba کشور کوبا
turkeys کشور ترکیه
Burma کشور برمه
Sri Lanka کشور سریلانکا
Botswana کشور بوتسوانا
mother country کشور اصلی
mother countries کشور اصلی
Somalia کشور سومالی
Singapore کشور سنگاپور
neighbouring country [British E] کشور همسایه
Sierra Leone کشور سیرالئون
Bhutan کشور بوتان
Belize کشور بلیز
high court of دیوانعالی کشور
Holland کشور هلند
home country کشور اصلی
Sudan کشور سودان
turkey کشور ترکیه
Cambodia کشور کامبوج
oversea خارج از کشور
Colombia کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land کشور پریون
abroad خارج از کشور
Senegal کشور سنگال
inland درون کشور
host country کشور میزبان
Rwanda کشور رواندا
Suriname کشور سورینام
ministry of the interior وزارت کشور
Home Office وزارت کشور
Cameroon کشور کامرون
Costa Rica کشور کاستاریکا
Zambia کشور زامبیا
country of origin کشور مبداء
Venezuela کشور ونزوئلا
Uruguay کشور اوروگوئه
Nicaragua کشور نیکاراگوا
New Zealand کشور زلاندنو
Ukraine کشور اوکرانی
Nepal کشور نپال
Namibia کشور نامیبیا
Namibia کشور نامیبی
Myanmar کشور میانمار
Mozambique کشور موزامبیک
Mexico کشور مکزیک
forwarding country کشور فرستنده
Mali کشور مالی
Maldives کشور مالدیو
fisc خزانه کشور
Vietnam کشور ویتنام
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Zimbabwe کشور زیمبابوه
Portugal کشور پرتغال
Philippines کشور فیلیپین
Peru کشور پرو
independency کشور مستقل
Paraguay کشور پاراگوئه
Pakistan کشور پاکستان
Egypt کشور مصر
Oman کشور عمان
Nigeria کشور نیجریه
Niger کشور نیجر
department of the enterior وزارت کشور
Malaysia کشور مالزی
Malawi کشور مالاوی
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
attack origine کشور اغازکننده تک
great power کشور با قدرت
assyria کشور اشور
Jamaica کشور جامائیکا
interior ministry وزارت کشور
America کشور امریکا
Greece کشور یونان
host nation کشور میزبان
Indonesia کشور اندونزی
Hungary کشور مجارستان
Honduras کشور هندوراس
Thailand کشور تایلند
Kenya کشور کنیا
Liberia کشور لیبریا
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Canada کشور کانادا
Korea کشور کره
Uganda کشور اوگاندا
Tunisia کشور تونس
Libya کشور لیبی
friendly state کشور دوست
land of the rising sun کشور ژاپن
friendly state کشور خودی
Qatar کشور قطر
Togo کشور توگو
Lesotho کشور لسوتو
Laos کشور لائوس
Kuwait کشور کویت
Kiribati کشور کیریباتی
Guyana کشور گیانا
Angola کشور انگولا
sending state کشور فرستنده
traitor to one's country خائن به کشور
southland کشور نیمروز
expulsion اخراج از کشور
Andorra کشور آندورا
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
the superme court دیوانعالی کشور
Albania کشور آلبانی
the youth of the country جوانان کشور
theocrat خداوند کشور
traitor to the countruy خائن کشور
secretary of state for home affairs وزیر کشور
expulsions اخراج از کشور
nationwide در سرتاسر کشور
treason خیانت به کشور
traitor خائن به کشور
deportation اخراج از کشور
traitors خائن به کشور
Spain کشور اسپانیا
sea power کشور دریایی
Hungary مجارستان [کشور]
neighboring state [American E] کشور همسایه
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
Bahrain کشور بحرین
respublica جمهوری کشور
Bahamas کشور باهاما
respublica کشور جمهوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com