Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
howler
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
Other Matches
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
sleeves
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
air warning net
شبکه اعلام خطر هوایی
airspace warning area
منطقه اعلام خطر هوایی
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
free lance
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
many
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
pogo
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
holding
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
launch time
زمان حرکت هوایی
launch time
زمان پرواز هوایی هواپیما
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
foxaway
اعلام موشک هوا به هوا رهاشده در درگیریهای هوایی
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
turret guns
توپهای برجک
gunned
دارای توپهای زیادیاسنگین
subcaliber
توپهای کالیبر کوچک
turret guns
توپهای برجک دار
long range guns
توپهای دورزن یا دور رس
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
rebounder
متخصص در گرفتن توپهای حلقه
touchhole
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
spanning tray
سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
mountee
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
the forth bristled with guns
توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
caches
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
powder hoist
بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
realtime
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
access time
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals
زمان حضور زمان رسیدن
seek time
زمان جستجو زمان طلب
arrival
زمان حضور زمان رسیدن
presents
زمان حاضر زمان حال
presenting
زمان حاضر زمان حال
response time
زمان جواب زمان پاسخگویی
presented
زمان حاضر زمان حال
present
زمان حاضر زمان حال
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
gunning
تیراندازی
shootings
تیراندازی
pops
تیراندازی
shooting
تیراندازی
pop
تیراندازی
popped
تیراندازی
archery
تیراندازی
musketry
تیراندازی
gunnery
تیراندازی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
conduct of fire
هدایت تیراندازی
firing table
جدول تیراندازی
handbow
کمان تیراندازی
scheme of fire
طرح تیراندازی
riflery
تیراندازی تفنگداری
gunnery
قوانین تیراندازی
methode of fire
روش تیراندازی
conduct of fire
اجرای تیراندازی
verification fire
تیراندازی ازمایشی
combat firing
تیراندازی جنگی
fire
تیراندازی کردن
fired
تیراندازی کردن
fires
تیراندازی کردن
ready position
حاضربه تیراندازی
the butts
میدان تیراندازی
shoot
تیراندازی کردن
gun
تیراندازی کردن
guns
تیراندازی کردن
horseback archery
تیراندازی سواره
delivery error
اشتباه در تیراندازی
fire bay
دهلیز تیراندازی
lived
تیراندازی جنگی
fire trench
سنگر تیراندازی
school shooting
تیراندازی در مدرسه
offhand
تیراندازی ایستاده
field archery
تیراندازی صحرایی
live
تیراندازی جنگی
automatic fire
تیراندازی خودکار
gunning
تمرین تیراندازی
fire power
قدرت تیراندازی
dry sum
مشق تیراندازی
firing line
خط شروع تیراندازی
shoots
تیراندازی کردن
order of fire
روش تیراندازی
firing area
منطقه تیراندازی
time
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
absolute error
اشتباه مطلق تیراندازی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
trap shoot
تیراندازی به هدفهای متحرک
dwell at
به تیراندازی ادامه دادن
open fire
شروع به تیراندازی کردن
main fire
سیستم تیراندازی اصلی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
range correction
تصحیح برد تیراندازی
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
pit detail
کمک مربی تیراندازی
squeeze off
تیراندازی با فشار ماشه
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
shot
تیراندازی تیرانداز ماهر
shot
گلوله تیراندازی شده
recoil
دفع ضربت تیراندازی
recoils
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
دفع ضربت تیراندازی
firing line
خط تیراندازی مدار اتش
archery
تیراندازی با تیر و کمان
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
shot
تیراندازی شده تیرخورده
shots
تیراندازی تیرانداز ماهر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com