English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
buoy بویه دریایی
buoyed بویه دریایی
buoying بویه دریایی
buoys بویه دریایی
Search result with all words
datum dan buoy علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
radio sonobuoy بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
Other Matches
danbuoy بویه علامت گذاری بویه راهنما
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
olfactie بویه
buoyed بویه
buoying بویه
buoy بویه
buoys بویه
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
breeches buoy بویه نجات
anchor buoy بویه لنگر
bouy jumper بویه گیر
nun buoy بویه مخروطی
landfall بویه خارجی
danger buoy بویه خطر
anchorage buoy بویه لنگرگاه
telegraph cable buoy بویه کابل
spar buoy بویه میلهای
can buoy بویه استوانهای
dan buoy بویه نشانه
mooring buoy بویه مهار
mooring buoy بویه لنگر
buoy shackle بخوی بویه
quarantine buoy بویه قرنطینه
position buoy بویه موقعیت
landfalls بویه خارجی
reflector buoy بویه بازتابنده
life buoy بویه نجات
reflector buoy بویه بازتاب
port hand buoy بویه سمت چپ
round turn and two half hitches گره بویه
short scope buoy بویه شناور قائم
buoy tender ناو بویه گذار
buoy tender کشتی بویه گذار
short scope buoy بویه پایه کوتاه
starboard hand buoy بویه سمت راست
spar buoy بویه تیر مانند
picking up rope سیم بویه گیر
dan runner کشتی بویه گذار
buoy pendant زنجیر مهار بویه
mid channel buoy بویه میان گذرگاه
sea buoy بویه طرف دریا
dan layers شناوه بویه گذار
middle ground buoy بویه زمین میان گذرگاه
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
wreck buoy بویه کشتی غرق شده
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
dan layers شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
saltiest دریایی
salty دریایی
sea pier سد دریایی
pelagian دریایی
sea دریایی
sharks سگ دریایی
shark سگ دریایی
benthic ته دریایی
seas دریایی
maritime دریایی
sea born دریایی
saltier دریایی
dogfish سگ دریایی
nautical دریایی
marine دریایی
marines دریایی
naval دریایی
thalaesic دریایی
thalassic دریایی
erne دال دریایی
hydrographic chart نقشه دریایی
maritime law حقوق دریایی
marine تفنگدار دریایی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
d.j.'s locker گودی دریایی
echinus بلوط دریایی
echinus خارپوست دریایی
jellyfish عروس دریایی
marine sand ماسه دریایی
marine regatta ریل دریایی
marine railway ریل دریایی
evening naval twilight غروب دریایی
maritime law قوانین دریایی
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
naval station پایگاه دریایی
holothurian راب دریایی
holothurian حلزون دریایی
naval base پایگاه دریایی
marines تکاور دریایی
evening naval twilight شفق دریایی
nautical terms اصطلاحات دریایی
marines تفنگدار دریایی
nautical twilight شفق دریایی
erne عقال دریایی
marine تکاور دریایی
naval activity یکان دریایی
light house فار دریایی
rock sucker مارماهی دریایی
light house چراغ دریایی
rover دزد دریایی
gunnery توپخانه دریایی
daphne حوری دریایی
data mile میل دریایی
salangane چلچله دریایی
seaplanes هواپیمای دریایی
seaplane هواپیمای دریایی
hurricane lamps چراغ دریایی
hurricane lamp چراغ دریایی
naval نیروی دریایی
naval افسرنیروی دریایی
naval attache وابسته دریایی
mariner's compass قطبنمای دریایی
marine insurance بیمه دریایی
kelp اشنه دریایی
eagle fisher عقاب دریایی
navy ناوگان دریایی
navy نیروی دریایی
navies ناوگان دریایی
navies نیروی دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
marine forces تفنگداران دریایی
marine climate اب و هوای دریایی
maritime commerce بازرگانی دریایی
commercial marine ناوگان دریایی
flag officer افسر دریایی
floating trade تجارت دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
fucus کتانجک خس دریایی
medusa ستاره دریایی
geographical mile میل دریایی
naval port بندر دریایی
naval stores کالای دریایی
naval support پشتیبانی دریایی
naval war جنگ دریایی
navy time ساعت دریایی
navy time وقت دریایی
neptunian ابی دریایی
nix حوری دریایی
fish hawk دال دریایی
continental shelf کفه دریایی
nautical almanac زیج دریایی
naval district ناحیه دریایی
naval establishment تاسیسات دریایی
scray پرستوک دریایی
scray چلچله دریایی
sea swallow پرستوک دریایی
sea swallow چلچله دریایی
fanal فانوس دریایی
naval establishment قسمت دریایی
naval forces نیروهای دریایی
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
nautical chart نقشه دریایی
finger fish ستاره دریایی
naval forces نیروی دریایی
sea pad ستاره دریایی
marooner دزد دریایی
asteroidea ستارههای دریایی
maritime lien امتیاز دریایی
acaleph گزنه دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com