Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
to be reduced to the ranks
بپایه سربازی تنزل یافتن
Other Matches
exchange of full powers
رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
he rose from the ranks
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
exchange depareciation
تنزل ارزش پول خارجی تنزل قیمت ارز
ladify
بپایه بانویی رسیدن
raised to the purple
بپایه مترانی رسیده
soldierliness
سربازی
soldier ship
سربازی
military
سربازی
soliership
سربازی
soldieing
سربازی
trade of war
سربازی
soldiery
سربازی
soldiership
سربازی
soldiering
سربازی
propagating
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate
گشترش یافتن یا نشر یافتن
rationed
جیره سربازی
to bear arms
سربازی کردن
to join the army
به سربازی رفتن
ration
جیره سربازی
males of military age
مردان در سن سربازی
the soldier's occupation
شغل سربازی
rations
جیره سربازی
soldiering
زندگی سربازی
veteran service
خدمت سربازی
ammunition shoes
کفش سربازی
to go to the wars
سربازی کردن
ammunition stocking
جوراب سربازی
soldier
سپاهی سربازی کردن
draft order
[American English]
دستور به خدمت
[سربازی]
ranker
افسر سربازی کرده
enlists
برای سربازی گرفتن
conscientious objection
خودداری از خدمت سربازی
enlisting
برای سربازی گرفتن
call-up order
دستور به خدمت
[سربازی]
soldiers
سپاهی سربازی کردن
enlist
برای سربازی گرفتن
to serve in the ranks
خدمت سربازی کردن
general discharge
ترخیص عمومی از خدمت سربازی
he was meant for a soldier
او برای سربازی در نظرگرفته بودند
to p a soldier to duty
سربازی را به پاسگاهی مامور کردن
fusilier
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
fusileer
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
levy
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levied
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
levies
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
certificate of service
برگ پایان خدمت سربازی
levying
نام نویسی ازداوطلبان سربازی
trial and error
<idiom>
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
to sign on
برای سربازی اسم نویسی کردن
militarists
صاحب روح سربازی یانظامی گری
ranker
افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
militarist
صاحب روح سربازی یانظامی گری
enlisted
داوطلب خدمت سربازی نام نویسی کرده
enlisted
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
ensign
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
ensigns
سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
decline
تنزل
decrease
تنزل
declines
تنزل
decreased
تنزل
declined
تنزل
decreases
تنزل
depreciation
تنزل
decadence
تنزل
fall
تنزل
contractions
تنزل
degradation
تنزل
set back
تنزل
contraction
تنزل
regress
تنزل
abates
تنزل
abated
تنزل
degression
تنزل
declining
تنزل
decadency
تنزل
reductions
تنزل
reduction
تنزل
abating
تنزل
abate
تنزل
step backwards
تنزل
regression
تنزل
reduce
تنزل دادن
degrade
تنزل دادن
depressions
تنزل ناصافی
degrades
تنزل کردن
degrades
تنزل دادن
magnetic declination
تنزل مغناطیسی
magnetic decay
تنزل مغناطیسی
degrade
تنزل کردن
deflation
تنزل قیمت
reducing
تنزل دادن
depressions
تنزل افسردگی
depression
تنزل ناصافی
depression
تنزل افسردگی
reduces
تنزل دادن
forfeiture
تنزل ارزش
mark down
تنزل قیمت
lowers
تنزل دادن
active
تنزل بردار
fall
تنزل کردن
fall
تنزل کرد ن
graceful degradation
تنزل مطبوع
decay
خرابی تنزل
decayed
خرابی تنزل
degradation
تنزل درجه
degradation
تنزل رتبه
demotion
تنزل رتبه
fall off
<idiom>
تنزل کردن
decaying
خرابی تنزل
decays
خرابی تنزل
depreciative
تنزل دهنده
depreciator
تنزل دهنده
retrograde
تنزل کننده
to go backward
تنزل کردن
lowering
تنزل دادن
cut rate
تنزل قیمت
to come down with a run
تنزل کردن
lowered
تنزل دادن
devaluation
تنزل نرخ
lower
تنزل دادن
pejorative
تنزل دهنده
devalues
تنزل قیمت دادن
demotes
تنزل رتبه دادن
devaluing
تنزل قیمت دادن
declines
تنزل کردن کاستن
demoted
تنزل رتبه دادن
devalued
تنزل قیمت دادن
devaluation
تنزل قیمت پول
currency depreciation
تنزل ارزش پول
comedown
تنزل رتبه ومقام
declining economy
اقتصاددر حال تنزل
declining industry
صنعت درحال تنزل
fluctuable
مستعد ترقی و تنزل
devaluate
تنزل قیمت دادن
demonetize
تنزل پیدا کردن
devalue
تنزل قیمت دادن
demote
تنزل رتبه دادن
declining
تنزل کردن کاستن
a pejorative term
عبارتی تنزل دهنده
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
degrade
تنزل رتبه دادن
fluctuation
ترقی و تنزل نوسان
decline
تنزل کردن کاستن
degrades
تنزل رتبه دادن
roll back
عمل تنزل دادن
demoting
تنزل رتبه دادن
declined
تنزل کردن کاستن
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
To decrease. To lower.
پایین رفتن ( تنزل وکاهش )
decays
فاسد شدن تنزل کردن
decaying
فاسد شدن تنزل کردن
decayed
فاسد شدن تنزل کردن
undulation
صعودو نزول ترقی و تنزل
playdown
تنزل دادن کوچک کردن
decay
فاسد شدن تنزل کردن
nose dive
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
bond discount
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
write down
تنزل دادن بهای اسمی سهام
declassified
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
devaluation
تنزل نرخ برابری پول تضعیف پولی
declassifying
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassify
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
bathos
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
declassifies
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
demonetization
تنزل ارزش پول نسبت به قیمت قانونی خود
regressive tax
مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
seller's option to duble
خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
put in more
عمل یا بیع خیاری که در ان خیار فسخ در صورت تنزل ارزش پول پیش بینی شده باشد
put option
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
sacked
کیسه خواب کیسه سربازی
sacks
کیسه خواب کیسه سربازی
sack
کیسه خواب کیسه سربازی
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
sagged
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sag
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
finds
یافتن
find
یافتن
discover
یافتن
discovers
یافتن
discovering
یافتن
discovered
یافتن
detect
یافتن
detects
یافتن
detecting
یافتن
detected
یافتن
luxuriates
شکوه یافتن
preferring
ترجیح یافتن
shrinks
کاهش یافتن
shrinking
کاهش یافتن
overpowers
استیلا یافتن بر
shrink
کاهش یافتن
ends
خاتمه یافتن
prefers
ترجیح یافتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com