English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
Other Matches
msb بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
adders جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adder جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
septet کلمه هفت بیتی
octet کلمه هشت بیتی
filter انتخاب کلمه چند بیتی
filters انتخاب کلمه چند بیتی
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
mask بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
masks بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
weighted bit هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
word mark نشان کلمه
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
indicant نشان دهنده
indicative نشان دهنده
indicator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
ring indicator نشان دهنده حلقه
ends کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance ترازوی نشان دهنده
resilient نشان دهنده فنری
end کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators نشان دهنده تصویر کش
illustrator نشان دهنده تصویر کش
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
hard کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hardest کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hyphen علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
harder کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hyphens علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
Good grief! <idiom> این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
marker نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
supreme بزرگترین
maximus بزرگترین
best بزرگترین
eldest بزرگترین
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com