Dictiornary-Farsi | بیرنگ شدگی رنگ رفتگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)

English	Persian
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی


Other Matches

gelation	بسته شدگی سفت شدگی
per saltum	بیرنگ
gray	بیرنگ
hueless	بیرنگ
neutral	بیرنگ
achromatic	بیرنگ
etiolate	بیرنگ کردن
decolo	بیرنگ کردن
effeminate	بیرنگ نامرد
flavone	ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
rhinestone	سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
rhinestones	سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
phosgene	گاز بیرنگ سمی بفرمول 2COCl
pyridine	قلیای مایع بیرنگ وازت دار
imminution	کم شدگی باریک شدگی
depressions	تو رفتگی
shrinkage	اب رفتگی
indent	تو رفتگی
dent	تو رفتگی
dented	تو رفتگی
dents	تو رفتگی
denting	تو رفتگی
depression	تو رفتگی
indents	تو رفتگی
undermining by water	اب رفتگی کف
erosion	رفتگی
intromission	تو رفتگی
paddywhack	از جا در رفتگی
indenting	تو رفتگی
lie-by	تو رفتگی دیوار
ingoing	[تو رفتگی در و پنجره]
chafes	پوست رفتگی
excoriation	پوست رفتگی
niches	تو رفتگی در دیوار
niche	تو رفتگی در دیوار
dint	تور رفتگی
ire	از جادر رفتگی
chafe	پوست رفتگی
franticness	ازجادر رفتگی
discoloration	رنگ رفتگی
fluxion	خون رفتگی
luxation	در رفتگی استخوان
jutted	پیش رفتگی
juts	پیش رفتگی
jut	پیش رفتگی
ingo	[تو رفتگی در و پنجره]
chafing	پوست رفتگی
dint	تو رفتگی گودی
loss	هدر رفتگی
protrusion	پیش رفتگی
protrusions	پیش رفتگی
atrophy	تحلیل رفتگی اتروفی
atrophying	تحلیل رفتگی اتروفی
sinkage	درجه فرو رفتگی
corrosion	رفتگی زنگ زدگی
submersion	فرو رفتگی در زیر اب
depression	فرو رفتگی موضعی
depressions	فرو رفتگی موضعی
to push out	پیش رفتگی داشتن
atrophies	تحلیل رفتگی اتروفی
atrophied	تحلیل رفتگی اتروفی
pocket	پیش رفتگی خط جبهه
pockets	پیش رفتگی خط جبهه
luxation	در رفتگی مفصل استخوان
sags	فرو رفتگی شکم دادگی
jogged	جلو امدگی یاعقب رفتگی
gall	زخم پوست رفتگی ساییدگی
galls	زخم پوست رفتگی ساییدگی
jog	جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogging	جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogs	جلو امدگی یاعقب رفتگی
sag	فرو رفتگی شکم دادگی
sagged	فرو رفتگی شکم دادگی
pins and needles	احساس مورمور در اثر خواب رفتگی
strain	در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
strains	در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
altar-niche	[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
necks	نخ شدگی
depressions	کم شدگی
bottling	نخ شدگی
the mast has raked	کج شدگی
geniculation	خم شدگی
neck	نخ شدگی
dostortion	کج شدگی
embeddeness	حک شدگی
erections	شق شدگی
depression	کم شدگی
erection	شق شدگی
erasure	پاک شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
intensification	افزون شدگی
invagination	غلاف شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
liquescence	مایع شدگی
comminution	خرد شدگی
gelidity	بسته شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
expurgation	پاک شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
expunction	پاک شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
gasification	تبخیر شدگی
polarization	قطبی شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
incalescence	گرم شدگی
necking	باریک شدگی
strobilation	باریک شدگی
tight coupling	جفت شدگی
translocation	جابجا شدگی
turn over	واژگون شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
narrowing	تنگ شدگی
sclerosis	سخت شدگی
encrustations	دلمه شدگی
scleriasis	سفت شدگی
recvrvature	دولا شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
occlusion	بسته شدگی
occlusion	جفت شدگی
congestion	جمع شدگی
pairing	جفت شدگی
paralysation	فلج شدگی
diffusion	پخش شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
offsetting	دوخم شدگی
puchery	جمع شدگی
pulverization	خرد شدگی
purler	پرت شدگی از سر
offset	دوخم شدگی
leakages	فاش شدگی
expulsion	بیرون شدگی
depressions	گود شدگی
hardening	سفت شدگی
smelting	ذوب شدگی
acetification	ترش شدگی
acceptability	قبول شدگی
scarlet	سرخ شدگی
fading	محو شدگی
shortening	کوتاه شدگی
coupling	جفت شدگی
blot	پاک شدگی
blots	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blotting	پاک شدگی
petrification	سنگ شدگی
contractions	جمع شدگی
leakage	فاش شدگی
expulsions	بیرون شدگی
shrinkage	چروک شدگی
locking	قفل شدگی
elongation	دراز شدگی
damnation	لعنت شدگی
pucker	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
depression	گود شدگی
contraction	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
desuetude	موقوف شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
crookedness	انحناء و کج شدگی
puckers	جمع شدگی
concretion	سفت شدگی
dispersion	پخش شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
carburization	پودر شدگی
dilution	رقیق شدگی
choking	اب بند شدگی
coagulation	دلمه شدگی
removal	جدا شدگی
sclerosis	سفت شدگی بافتها
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
digression	پرت شدگی ازموضوع
constrictions	فشار تنگ شدگی
supersession	جانشینی لغو شدگی
malady	فاسد شدگی بیماری
maladies	فاسد شدگی بیماری
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
condensation	جمع شدگی تکاثف
constriction	فشار تنگ شدگی
scloroderma	سفت شدگی پوست
scleroma	سفت شدگی بافتها
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
accru	اجتماع فراهم شدگی
depression	گود شدگی فرودافت
edge triggered	با رها شدگی لبهای
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
erasure	حک جای پاک شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
depressions	گود شدگی فرودافت