English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
Other Matches
to turn out بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
extrude بیرون امدن
pull-outs بیرون امدن
pull out بیرون امدن
to get over بیرون امدن
emerge بیرون امدن
emerged بیرون امدن
to run out بیرون امدن
emerges بیرون امدن
emerging بیرون امدن
to shoot forth بیرون امدن
extruded بیرون امدن
extrudes بیرون امدن
extruding بیرون امدن
extrusion بیرون امدن
shoot-outs بیرون امدن
shoot-out بیرون امدن
shoot out بیرون امدن
shoot forth بیرون امدن
issues بیرون امدن
issue بیرون امدن
pull-out بیرون امدن
issued بیرون امدن
to chop out بیرون امدن
to come out بیرون امدن
to puff out پف پف بیرون امدن
exuding بیرون امدن افشاندن
exuded بیرون امدن افشاندن
exude بیرون امدن افشاندن
transpires بیرون امدن نشرکردن
transpired بیرون امدن نشرکردن
transpiring بیرون امدن نشرکردن
transpire بیرون امدن نشرکردن
exudes بیرون امدن افشاندن
protrudes بیرون انداختن پیش امدن
emanate سرچشمه گرفتن بیرون امدن
protruded بیرون انداختن پیش امدن
emanated سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanates سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanating سرچشمه گرفتن بیرون امدن
protrude بیرون انداختن پیش امدن
protruding بیرون انداختن پیش امدن
let out اجازه بیرون امدن دادن
hatch تخم دادن جوجه بیرون امدن
roll out ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
pullout لحظه بیرون امدن موج سواراز اب
hatched تخم دادن جوجه بیرون امدن
to wriggle one's way بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
hatches تخم دادن جوجه بیرون امدن
to pull out از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
variable camber flap فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
projects ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
dog paddle شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
disforest ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
circulations پول درگردش
circulation پول درگردش
deflation رکود کاهش اعتبارات و پول درگردش
foam حبابهای ریز
magnetic bubbles حبابهای مغناطیسی
foams حبابهای ریز
foaming حبابهای ریز
foamed حبابهای ریز
to puff up کپه کپه بیرون امدن
cavitation ایجاد حبابهای داخل یک مایع
demonetization خارج کردن پول از گردش از اعتبار انداختن پول درگردش
fisher equation یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
to strain at a gnat ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
air impingment عیبی در پرداخت هواپیما که رنگ ان مات شده و حبابهای هوا در سطح رنگ پدیدارمیشوند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
witjout بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
extravasate ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejecting بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects بیرون راندن بیرون انداختن
eject بیرون راندن بیرون انداختن
ejected بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound عازم بیرون روانه بیرون
line noise اختلال
disorders اختلال
impariment اختلال
noise اختلال
tribulation اختلال
tribulations اختلال
perturbation اختلال
perturbations اختلال
disorder اختلال
irregularity اختلال
neuremia اختلال پی ها
line hit اختلال خط
impairment اختلال
distribance اختلال
disturbances اختلال
disturbance اختلال
noises اختلال
derangement اختلال
conduct disorder اختلال رفتاری
personality disorder اختلال شخصیت
emotional disturbance اختلال هیجانی
personality disturbance اختلال شخصیت
paramnesia اختلال حافظه
apselaphesia اختلال بساوشی
dyspepsia اختلال هضم
background noise اختلال پس زمینه
unbalance اختلال مشاعر
quantization noise اختلال تدریج
radar trapping اختلال رادار
convulsive disorder اختلال تشنجی
time jitter اختلال زمانی
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
dystonia اختلال تونوس
time flutter اختلال زمانی
emotional disorder اختلال هیجانی
factitious disorder اختلال ساختگی
thought disorder اختلال فکر
mental disorder اختلال روانی
dissociative disorder اختلال گسستی
sexual disorder اختلال جنسی
cyclic disorder اختلال دورهای
ageusia اختلال چشایی
dysbulia اختلال اراده
unbalances اختلال مشاعر
neuroses اختلال اعصاب
clamper برای قط ع اختلال
noise immunity مصونیت از اختلال
neuremia اختلال اعصاب
mental abnormality اختلال مشاعر
mental defectives اختلال حواس
neuroses اختلال روانی
neurosis اختلال روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
mental disorder اختلال مشاعیر
oppositional disorder اختلال نافرمانی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
character disorder اختلال منش
neurosis اختلال اعصاب
lalopathy اختلال گویایی
perturbation انحراف اختلال
kettle of fish اشفتگی اختلال
perturbation theory نظریه اختلال
developmental disorder اختلال رشدی
organic disorder اختلال عضوی
interference اختلال در سیگنال
unbalancing اختلال مشاعر
perturbations انحراف اختلال
font id conflict اختلال شناسایی فونت
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
eating disorder اختلال خورد و خوراک
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
protanomaly اختلال سرخ بینی
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
amimia اختلال بیانگری چهره
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
affective disorders اختلال های عاطفی
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
acopia اختلال استنساخ شکل
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
disorderliness اختلال بهم خوردگی
deranyement اختلال مرهم زنی
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
pip اختلال مزاج خال
neurotic دچار اختلال عصبی
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
pips اختلال مزاج خال
pipping اختلال مزاج خال
pipped اختلال مزاج خال
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
off one's hands بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com