English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
outgoing بیرون رونده
Other Matches
to turn out بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
to strain at a gnat ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
outward bound عازم بیرون روانه بیرون
extrusion بیرون اندازی بیرون امدگی
ejecting بیرون راندن بیرون انداختن
eject بیرون راندن بیرون انداختن
ejected بیرون راندن بیرون انداختن
ejects بیرون راندن بیرون انداختن
input در رونده
inputted در رونده
goer رونده
agoing رونده
passenger رونده
scrounger کش رونده
scroungers کش رونده
passengers رونده
abstracter کش رونده
galloping چهارنعل رونده
crossing رژه رونده
ascendent بالا رونده
inward داخل رونده
ascensive بالا رونده
oncoming جلو رونده
ascensive پیش رونده
peripatetic راه رونده
prevenient پیش رونده
passer رونده شطرنج
scandent بالا رونده
sleeper خواب رونده
conveyor belt بند رونده
conveyor belts بند رونده
walking راه رونده
escalators پله رونده
escalator پله رونده
ascending بالا رونده
upriser بالا رونده
vacationer مرخصی رونده
vacationist مرخصی رونده
sleepers خواب رونده
running part قسمت رونده
retreating blade تیغه پس رونده
mountant بالا رونده
moving stairway پله رونده
marcher رژه رونده
progressive پیش رونده
live load بار رونده
moving staircase پله رونده
slides پس وپیش رونده
escalator پله رونده
go ahead پیش رونده
slide پس وپیش رونده
habitue رونده همیشگی
jerky نامنظم رونده
gressorial راه رونده
wader راه رونده در اب
traveling wave موج رونده
on the down grade پایین رونده
reptiles سینه مال رونده
groveling سینه مال رونده
gray روبه سفیدی رونده
excursionist گردش رونده سیاح
escalators پله های رونده
connected passes pawns پیادههای رونده متصل
mortals از بین رونده مردنی
headlong بی پروا شیرجه رونده
moving stairs {pl} پله های رونده
grovelling سینه مال رونده
slouchy دولا دولاراه رونده
moving stairways پله های رونده
reptile سینه مال رونده
mortal از بین رونده مردنی
moving staircases پله های رونده
yo-yo بالا و پایین رونده
progressive تصاعدی جلو رونده
saltigrade با جست راه رونده
belt conveyor نوار یا بند رونده
encyclic بدست چندنفر رونده
plantigrade راه رونده روی کف پا
yo-yos بالا و پایین رونده
passed pawn پیاده رونده یا پاسه شطرنج
naeryo jireugi ضربه دست پایین رونده
walk گردش کننده راه رونده
retreating blade stall واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
walked گردش کننده راه رونده
walks گردش کننده راه رونده
digitigrade باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
gradual قدم بقدم پیش رونده
somnambular خوابگرد در خواب راه رونده
united pressed pawns پیادههای رونده متصل شطرنج
travelling crane جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
somnambulant خوابگرد در خواب راه رونده
intrusive بزور داخل شونده فرو رونده
land sick کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
orthograde راه رونده با بدنی راست وعمودی
decoying پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoyed پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoy پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
sarmentose دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
off one's hands بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
outside appearance بیرون
outward bound بیرون رو
forth of بیرون از
extra terrestrial بیرون از
off the track بیرون
bakkat به بیرون
out door بیرون
efferent بیرون بر
from the outside از بیرون
outdoor بیرون
outside [of] <adv.> بیرون [از]
forth بیرون از
out [of] <adv.> بیرون [از]
away بیرون
away بیرون از
outside بیرون
out <adv.> به بیرون
outsides بیرون
outwith [Scotish E] <adv.> بیرون [از]
out-of- بیرون از
without بیرون از
external بیرون
externals بیرون
out- بیرون از
without بیرون
out بیرون از
out <adv.> بیرون
from outside از بیرون [از]
abroad بیرون
out of بیرون از
from out of town از بیرون [از]
outed بیرون از
extruded بیرون کشیدن
extrude بیرون کشیدن
extroversion برگشتگی به بیرون
extruder بیرون اور
excommunicative بیرون کننده
extrudes بیرون انداختن
ejector بیرون کننده
ejector بیرون انداز
extrude بیرون امدن
eliminable بیرون کردنی
exhalant بیرون دهنده
extruded بیرون امدن
extrorse بیرون برگشته
extra cranial ازجمجمه بیرون
extra cosmical بیرون ازگیتی
exserted بیرون امده
exsert بیرون دادن
expulse بیرون دادن
expulse بیرون انداختن
exhalent بیرون دهنده
excurrent بیرون ریزنده
extra cranial بیرون ازجمجمه
extrauterine بیرون زهدانی
extruded بیرون انداختن
jettisoning بیرون افکندن
extra physical بیرون ازقواعدطبیعی
outflow بیرون ریزی
clamp بیرون کشیدن
clamped بیرون کشیدن
clamping بیرون کشیدن
clamps بیرون کشیدن
venting بیرون ریختن
vented بیرون دادن
vented بیرون ریختن
vent بیرون دادن
venting بیرون دادن
vents بیرون ریختن
jettisons بیرون افکندن
jettisoned بیرون افکندن
jettison بیرون افکندن
draws بیرون کشیدن
draw بیرون کشیدن
plugs بیرون زدن
plugging بیرون زدن
plug بیرون زدن
vent بیرون ریختن
extruding بیرون کشیدن
draw out بیرون کشیدن از
extrudes بیرون کشیدن
efferent رگ بیرون بر وابران
effuse بیرون ریختن از
egestion بیرون ریزی
ejaculatory بیرون اندازنده
ejection بیرون رانی
ejection بیرون اندازی
outflows بیرون ریزی
deferent بیرون برنده
extruding بیرون امدن
extruding بیرون انداختن
astir بیرون از بستر
bear out بیرون دادن
beyond d. بیرون از حدوصف
beyond one's vision بیرون ازحدبینایی
bring off بیرون بردن
extrudes بیرون امدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com