Dictiornary-Farsi | بیش ازحدتوانایی در کاری مستغرق شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
snow under	بیش ازحدتوانایی در کاری مستغرق شدن


Other Matches

rapt in meditation	مستغرق
wrapt	مستغرق
recollecting	مستغرق شدن در
recollects	مستغرق شدن در
submerged fall	ابشار مستغرق
overwhelmed with reflection	مستغرق اندیشه
recollected	مستغرق شدن در
submerged intake	ابگیر مستغرق
snow under	مستغرق ساختن
recollect	مستغرق شدن در
overwhelms	مستغرق دراندیشه شدن
overwhelmed	مستغرق دراندیشه شدن
sliding sluices	دریچه کشویی مستغرق
overwhelm	مستغرق دراندیشه شدن
partially drowned jet	فوران نیمه مستغرق
swamp	دچار کردن مستغرق شدن
swamped	دچار کردن مستغرق شدن
swamping	دچار کردن مستغرق شدن
absorbs	تحلیل بردن مستغرق بودن
absorb	تحلیل بردن مستغرق بودن
swamps	دچار کردن مستغرق شدن
mergers	حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
merger	حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
self forgetful	نفس خود را فراموش کرده مستغرق در عالم خارج ازخود
plene administravit	بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
hypofunction	کم کاری
malfunction	کژ کاری
slobbery	تف کاری
intent on doing anything	کاری
curry	کاری
plasterwork	گچ کاری
malfunctioned	کژ کاری
malfunctions	کژ کاری
curry powders	کاری
electroplating	اب کاری
parget	گچ کاری
curries	کاری
plastering	گچ کاری
impotency	کاری
effective	کاری
currie	کاری
flower piece	گل کاری
under employment	کم کاری
curry powder	کاری
feckful	کاری
active	کاری
inaction	بی کاری
impotence	کاری
trephine	مته کاری
repetition of an act	تکرار کاری
reservedness	احتیاط کاری
reshaping	روانه کاری
frustrate	بدل کاری
rice field	برنج کاری
roughening by picking	تیشه کاری
workbenches	محیط کاری
frustrates	بدل کاری
frustrating	بدل کاری
afforestation	جنگل کاری
workbench	محیط کاری
relievo	برجسته کاری
turnery	تراش کاری
specialization	ویژه کاری
workgroup	گروه کاری
work year	سال کاری
work area	ناحیه کاری
etch	تیزاب کاری
etched	تیزاب کاری
etches	تیزاب کاری
wood carving	منبت کاری
ultraism	افراط کاری
pomiculture	میوه کاری
probationership	ازمایش کاری
purview of an occupation	حدود کاری
turnery	منبت کاری
trephination	مته کاری
treacherousness	خیانت کاری
toryism	محافظه کاری
illumination	تذهیب کاری
extrudes	چکش کاری
steelwork	فولاد کاری
extruded	چکش کاری
extrude	چکش کاری
stannary	قلع کاری
metalwork	فلز کاری
stalactite work	مقرنس کاری
burnishing	پرداخت کاری
burnishing	صیقل کاری
pique	منبت کاری
energetic	جدی کاری
sinfulness	خطا کاری
metallurgy	فلز کاری
latticework	شبکه کاری
studious of doing a thing	بکردن کاری
studious to do a thing	بکردن کاری
tongue lash	فحش کاری
scabbing	تیشه کاری
scrimshaw	هنرمنبت کاری
to reproach an act	کاری را بد دانستن
tinwork	قلع کاری
insulation	عایق کاری
the needful	اصل کاری
the manner of doing any thing	طرزانجام کاری
tessellation	موزاییک کاری
plating	روکش کاری
hammering	چکش کاری
extruding	چکش کاری
surgical operation	دست کاری
stonemasonry	سنگ کاری
illuminations	تذهیب کاری
plaster background	دورنمای گچ کاری
an active remedy	درمان کاری
flagitiousness	تبه کاری
finishing touches	دست کاری
anaplasty	پیوند کاری
figuration	شیرین کاری
fiendishness	تبه کاری
argentation	نقره کاری
fal lal	ریزه کاری
fairing	صیقل کاری
factorage	حق العمل کاری
blindage	صیقل کاری
an active man	مرد کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
active cell	خانه کاری
hunkerism	محافظه کاری
hours of business	ساعتهای کاری
hole punching	منگنه کاری
decoration	زینت کاری
decorations	زینت کاری
habitual way of doing anything	کردن کاری
graving	کنده کاری
glyptics	کنده کاری
galvanization	رویینه کاری
misconduct	خلاف کاری
acrography	گچ کاری برجسته
boo boo	اشتباه کاری
dry farm	دیم کاری
drilling work	مته کاری
discreetness	احتیاط کاری
disguised underemployment	کم کاری پنهان
compulsiveness	مکرر کاری
conservativeness	محافظه کاری
delicacy of touch	ریزه کاری
contouring operation	فرم کاری
d. touch	نازک کاری
contrasuggestibility	وارون کاری
cotton plantation	پنبه کاری
counterattack	بدل کاری
cutting off	برش کاری
discreetnss	احتیاط کاری
chromium plating	اب کرم کاری
cementation	سیمان کاری
brick work	سفت کاری
brick work	اجر کاری
brickworks	سفت کاری
bumping tool	ابزار خم کاری
business hours	ساعت کاری
calk	بتونه کاری
canniness	ملاحظه کاری
cartwhip	شلاق کاری
caulking	بتونه کاری
cautiousness	احتیاط کاری
cementation	سمنت کاری
crypianalysis	پنهان کاری
perfidiousness	خیانت کاری
molding operation	قالب کاری
molding operation	فرم کاری
fretwork	منبت کاری
misprision	خلاف کاری
forging	چکش کاری
smelting	ذوب کاری
forming	فرم کاری
meshwork	شبکه کاری
amalgamate	ملغمه کاری
amalgamated	ملغمه کاری
amalgamates	ملغمه کاری
drilling	مته کاری
mosaic work	موزائیک کاری
negativism	منفی کاری
patchery	وصله کاری
punching	منگنه کاری
workstation	ایستگاه کاری
workstations	ایستگاه کاری
parquetry	موزاییک کاری
compounding	امیزه کاری
farming	اجاره کاری
joinery	نازک کاری