Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
Other Matches
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
in hand
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
afcet
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
frenchwoman
زن فرانسوی
gallican
فرانسوی
the french
فرانسوی ها
french chalk
گچ فرانسوی
French
: فرانسوی
Gallic
فرانسوی
French
فرانسوی کردن
hotel-Dieu
بیمارستان فرانسوی
gallicism
فرانسوی مابی
huguenot
پروتستان فرانسوی
frenchy
فرانسوی ماب
Frenchman
مرد فرانسوی
huguenot
فرانسوی پروتستان
frenchification
فرانسوی شدن
Frenchmen
مرد فرانسوی
lycee
دبیرستان فرانسوی
houdan
مرغ کاکلی فرانسوی
normal opening
گشایش نرمال یا فرانسوی
gallomaniac
دیوانه فرانسوی مابی
gallomania
جنون فرانسوی مابی
gallicize
فرانسوی ماب شدن
French dressing
چاشنی سالاد فرانسوی
french onion soup
سوپ پیاز فرانسوی
french defence
دفاع فرانسوی شطرنج
french pastry
شیرینی اردینه فرانسوی
frenchify
فرانسوی ماب شدن
grisette
دختر کارگر فرانسوی
French Order
سبک معماری فرانسوی
gallicize
فرانسوی ماب کردن
gallicism
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gavote
نوعی رقص سریع فرانسوی
burn variation
واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
gaul
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gavotte
نوعی رقص سریع فرانسوی
chateau
شاتو
[کاخ یا قلعه فرانسوی]
blancmange
یک نوع کیک سفید فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side.
از طرف پدر فرانسوی است
Joyedevivre
لذت فراوان زندگی
[ریشه فرانسوی]
He was every inch a frenchman.
اویک فرانسوی تمام عیار بود
winawer variation
واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
flaky pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
advance variation
واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
anderssen attack
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
puff pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
billiards
بیلیارد
franco baenoni defence
دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco indian defence
دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
alekhine chatard attack
حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
milner bary gambit
گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
anglo-chinois
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
billiard
بازی بیلیارد
cueball
گوی بیلیارد
eight ball billiard
بیلیارد امریکایی
english billiards
بیلیارد انگلیسی
billiard table
میز بیلیارد
Liberty
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
snooker
بازی شبیه بیلیارد
head
انتهای میز بیلیارد
cue
باچوب بیلیارد زدن
cues
باچوب بیلیارد زدن
Lous quatorze
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
ranged
محدوده
ranges
محدوده
spanned
محدوده
range
محدوده
spanning
محدوده
confining
محدوده
confine
محدوده
span
محدوده
spans
محدوده
scope
محدوده
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
Aioli
[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
strikers
بیلیارد بازی که نوبت اوست
striker
بیلیارد بازی که نوبت اوست
bed
سطح هموار کف میز بیلیارد
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannons
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
English
گردش فرفرهای گوی بیلیارد
beds
سطح هموار کف میز بیلیارد
center spot
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
carom
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
balkline
خط عرضی روی میز بیلیارد
rotation billiard
بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
cannon
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
soft cell boundaries
محدوده ازاد سل
normal range
محدوده عادی
number range
محدوده اعداد
playing area
محدوده زمین
range check
بررسی محدوده
transmission limit
محدوده فرافرستی
sin bin
محدوده پنالتی
time limits
محدوده زمانی
time limit
محدوده زمانی
floors
محدوده زمین
error range
محدوده خطا
fair territory
محدوده خطا
floor
محدوده زمین
floored
محدوده زمین
range
حدود محدوده
grade
سطح یا محدوده
grades
سطح یا محدوده
zone
حیطه محدوده
ranges
حدود محدوده
zones
حیطه محدوده
ranged
حدود محدوده
fifteen ball billiard
بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
forty one continous billiard
بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
lemon
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemons
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
nine ball billiard
بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
cribbage billiard
بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
balkline spot
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
bank shot
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
follow shot
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
bumper pool billiard
بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
balks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
baulking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
balked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
in-
توپ در محدوده زمین
bank switching
راه گزینی محدوده
frequency range
محدوده فرکانس نامی
band
محدوده فرکانس ها بین دو حد
in
توپ در محدوده زمین
bands
محدوده فرکانس ها بین دو حد
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
anchoring
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
forty one billiard
بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchor
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
billiard spot
نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
palettes
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
palette
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
trap shot
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
cuts
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
one and nine balls billiard
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
stop shot
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
place
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
cut
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
places
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
placing
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
repertoire
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
out of bounds
خارج شدن توپ از محدوده زمین
families
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
normal
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
outside
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
patch
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
newton
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
patches
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
infield
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
short line
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
family
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
confidence level
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
cues
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
pocket billiards
بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
basebal billiard
نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
cue
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
poker pocket billiards
بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
UHF
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
normal
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
band
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
skid pad
محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com