Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
cribbage billiard
بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
Other Matches
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
hazards
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
line up billiard
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
nine ball billiard
بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
one and nine balls billiard
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
poker pocket billiards
بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
forty one continous billiard
بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
cowboy billiard
بیلیارد کیسهای با گوی اصلی و 3 گوی به شمارههای 1و 3 و 5
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
forty one billiard
بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
pocket billiards
بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
basebal billiard
نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
pill pool billiard
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
one pocket billiard
بیلیارد با 51 گوی هدف که هر بازیگر سعی دارد 8 گوی را در کیسه انتخابی خوداندازد
white hazard
به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد
in off
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
sacked
کیسه خواب کیسه سربازی
sacks
کیسه خواب کیسه سربازی
sacker
کیسه پرکن کیسه ساز
marsupium
کیسه جانوار کیسه دار
sack
کیسه خواب کیسه سربازی
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
pouchy
کیسهای
sacciform
کیسهای
encysted
کیسهای
saccular
کیسهای
cystoid
کیسهای
cystiform
کیسهای
cystic
کیسهای
follicular
کیسهای
satchel charge
خرج کیسهای
bagging
پارچه کیسهای
vesiculate
کیسهای مثانهای
purse seine
دام کیسهای
vesicular
کیسهای مثانهای
burlap
پارچه کیسهای
fyke
دام کیسهای
baggy
کیسهای متورم
baggiest
کیسهای متورم
baggier
کیسهای متورم
multisection charge
خرج چند کیسهای
trawl
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawling
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawled
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawling
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawled
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
purse net
دام کیسهای برای خرگوش گیری
trawl
کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
purse seine
تور کیسهای برای ماهی گیری
gastraea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
billiards
بیلیارد
english billiards
بیلیارد انگلیسی
cueball
گوی بیلیارد
billiard
بازی بیلیارد
billiard table
میز بیلیارد
eight ball billiard
بیلیارد امریکایی
cue
باچوب بیلیارد زدن
snooker
بازی شبیه بیلیارد
head
انتهای میز بیلیارد
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
cues
باچوب بیلیارد زدن
bed
سطح هموار کف میز بیلیارد
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
rotation billiard
بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
cannons
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
center spot
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
balkline
خط عرضی روی میز بیلیارد
striker
بیلیارد بازی که نوبت اوست
English
گردش فرفرهای گوی بیلیارد
beds
سطح هموار کف میز بیلیارد
strikers
بیلیارد بازی که نوبت اوست
horrified
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifies
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
fifteen ball billiard
بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
lemons
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
lemon
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
balk
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
balks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
bumper pool billiard
بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
balked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
bank shot
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
follow shot
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
in hand
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
balkline spot
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
billiard spot
نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchor
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
anchoring
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
place
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
cut
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
stop shot
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
placing
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
cuts
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
places
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
cues
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
cue
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
lyster bag
کیسه اب
hydatid
کیسه اب
money bag
کیسه
icebag
کیسه یخ
pouches
کیسه
sacks
کیسه
pursed
کیسه
purses
کیسه
pursing
کیسه
sac
کیسه
sacs
کیسه
ballast
کیسه شن
sandbags
کیسه شن
valise
کیسه
vesicle
کیسه
valises
کیسه
vesica
کیسه
ice cap
کیسه یخ
purse
کیسه
bladders
کیسه
bladder
کیسه
bag
کیسه
bags
کیسه
sandbag
کیسه شن
sandbagged
کیسه شن
sandbagging
کیسه شن
pouch
کیسه
cyst
کیسه
cysts
کیسه
water bag
کیسه اب
sacked
کیسه
bagful
یک کیسه
bagging
کیسه
saddle bag
کیسه اب
theca
کیسه
purseful
کیسه
bourse
کیسه
sinus
کیسه
sinuses
کیسه
pickpockrt
کیسه بر
sack
کیسه
cod
کیسه
ice-caps
کیسه یخ
ice-cap
کیسه یخ
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
punching bag
کیسه مشت
pouch
کیسه کوچک
windbag
کیسه باد
pouch
کیسه باروت
capsules
کیسه پوشینه
valises
کیسه چرمی
buckram
کیسه کرباسی
scrota
کیسه بیضه
scrotum
کیسه بیضه
bag of cement
کیسه سیمان
scrotums
کیسه بیضه
cod
کیسه کوچک
folliculate
کیسه دار
folliculated
کیسه دار
windbags
کیسه باد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com