Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English
Persian
down's disease
بیماری داون
Other Matches
Down's syndrome
نشانگان داون
sequela
بیماری ناشی از بیماری دیگر
malady
بیماری
maladies
بیماری
illness
بیماری
disease
بیماری
diseases
بیماری
virulent
<adj.>
بیماری زا
illnesses
بیماری
pathogenic
بیماری زا
epizootic
بیماری
AIDS
بیماری ایدز
VD
بیماری زهروی
radiation sickness
بیماری اشعه
radiation sickness
بیماری تابشی
mental disorder
بیماری روانی
wilson's disease
بیماری ویلسون
radiation sickness
بیماری برتابشی
legionnaires' disease
بیماری لژیونرها
AIDS
بیماری سیدا
tay sach's disease
بیماری تی- ساکس
sick bed
بستر بیماری
lumpy jaw
بیماری "اکتینومیکوز"
mental disease
بیماری روانی
mental illness
بیماری روانی
neuropathy
بیماری عصب
nosophilia
بیماری خواهی
nosophobia
بیماری هراسی
pathophobia
بیماری هراسی
parkinsonism
بیماری پارکینسون
pathogenesis
بیماری زایی
pathognomy
بیماری شناسی
pick's syndrome
بیماری پیک
pick's disease
بیماری پیک
pott's disease
بیماری پوت
VD
بیماری مقاربتی
love sickness
بیماری عشق
Diagnosis.
تشخیص بیماری
The symptoms ( of a disease) .
علائم بیماری
to be laid up with something
بیماری گرفتن
to have something
[a disease, an illness]
بیماری گرفتن
to be ill with something
بیماری گرفتن
some kind of sickness
یک نوعی از بیماری
to be down with something
بیماری گرفتن
venereal disease
بیماری مقاربتی
remission
بهبودی بیماری
hansen's disease
بیماری هنسن
illness
بیماری کسالت
Parkinson's disease
بیماری پارکینسون
addison's disease
بیماری ادیسون
graves'disease
بیماری گریوز
symptomatic
نشانه بیماری
ailment
بیماری مزمن
illnesses
بیماری کسالت
rabies
بیماری هاری
ailments
بیماری مزمن
sick leave
استراحت بیماری
encephalopathy
بیماری مغزی
advantage by illness
بهره بیماری
epilepsy
بیماری صرع
alzeimer's disease
بیماری الزایمز
pestilence
بیماری طاعون
herpes simplex
بیماری تب خال
psychosis
بیماری روانی
insect vectors
حشرات بیماری زا
catamnesis
تاریخچه بیماری
haemorrhoid
[British]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
hemorrhoid
[American]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
to pass a disease on
بیماری منتقل کردن
migraine
میگرن
[پزشکی]
[بیماری]
allopathy
معالجهء بیماری با اضداد ان
to die of an illness
در اثر بیماری مردن
basedow's disease
بیماری بیس داو
hemorrhoid
[American]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
haemorrhoid
[British]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
polio
بیماری فلج اطفال
hypertension
بیماری فشار خون
malady
فاسد شدگی بیماری
maladies
فاسد شدگی بیماری
fungus
فونجی بیماری قارچی
gilles de la tourett's disease
بیماری ژیل دو لاتورت
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
pox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
smallpox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
inpatient
بیماری که در بیمارستان میخوابد
diphtheria
[diph]
دیفتیری
[پزشکی]
[بیماری]
flight into sickness
پناه بردن به بیماری
red plague
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
paranosic gain
بهره اصلی بیماری
primary gain
بهره اصلی بیماری
paranosis
بهره کشی از بیماری
hemiparasite
انگلهایی که بیماری زا نیستند
iatrogenic illness
بیماری پزشک زاد
he fell ill
به بستر بیماری افتاد
insect vectors
حشرات ناقل بیماری
black vomit
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
pesthole
لانه بیماری ومیکروب
yellow fever
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
slapped cheek syndrome
بیماری پنجم
[پزشکی]
to get back on one's feet
بهتر شدن
[از بیماری]
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
variola
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
loose smut
بیماری زنگ گندم
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
diathesis
بیماری پذیری ارثی
epinosic gain
بهره ثانوی بیماری
fifth disease
[Erythema infectiosum]
بیماری پنجم
[پزشکی]
secondary gain
بهره ثانوی بیماری
wernicke's encephalopathy
بیماری مغزی ورنیکه
lepidosis
بیماری پوست پولک دار
dementia
دمانس
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
Hand, foot and mouth disease
[HFMD]
بیماری دست، پا و دهان
[پزشکی]
chicken-pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
varicella
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
vesical calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
cystolith
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
yellow fever
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
black vomit
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder stone
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
melituria
بیماری قند سلس البول
glanders
بیماری مسری اسب و انسان
locoism
نوعی بیماری اسب ودام
pathoneurosis
روان رنجوری بیماری زاد
poliomyelitic
وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic
مبتلا به بیماری فلج کودکان
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
to d. in one's bed
دراثر پیری یا بیماری مردن
The soldiers died from illness and hunger.
سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
hunger osteopathy
بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
to lay low
خیلی ضعیف کردن
[بیماری]
computer assisted diagnosis
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
enphytotic
بیماری همه گیر شایع
epidemics
واگیر بیماری همه گیر
epidemic
واگیر بیماری همه گیر
symptomatic
مطابق نشانه بیماری نماینده
vaccinating
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinate
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated
برضد بیماری تلقیح شدن
schizo
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
an in patient
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
sick-out
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
dementia
زوال عقل
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
laparotomy
شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
lymphogranuloma
ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
pesthole
مکان مستعد برای بیماری واگیر
favus
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
dead on arrival
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
spirochetosis
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
get about
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
sick-outs
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
chiclero's ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
Jimmy Carter has cancer.
جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
leishmaniosis
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
foulbrood
بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
toxicosis
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
yaws
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
agoraphobic
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
endemic
بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
tree surgeon
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
preclinical
وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
acanthosisnigricans
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
amnesia
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
cutaneous leishmaniasis
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
mycosis
ناخوشی قارچی بیماری قارچی
tabetic
دچارت ب دق یاسل نخاع بیماری تب یادق یاسل نخاع
cataleptic
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
hematic
خونی بیماری خونی
paratyphoid
بیماری شبه حصبه مربوط به شبه حصبه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com