Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
illness
بیماری کسالت
illnesses
بیماری کسالت
Other Matches
indisposedness
کسالت
disorder
کسالت
disorders
کسالت
malaise
کسالت
uneasiness
کسالت
prosaicness
کسالت اوری
longsome
کسالت اور
nervous prostration
کسالت اعصاب
drowsiness
کسالت یا سنگینی خواب
altitude sickness
کسالت در اثر ارتفاع زیاد
sequela
بیماری ناشی از بیماری دیگر
preachify
بطور کسالت اوروعظ یا بحث اخلاقی کردن
illnesses
بیماری
illness
بیماری
epizootic
بیماری
diseases
بیماری
virulent
<adj.>
بیماری زا
maladies
بیماری
disease
بیماری
pathogenic
بیماری زا
malady
بیماری
VD
بیماری مقاربتی
wilson's disease
بیماری ویلسون
VD
بیماری زهروی
radiation sickness
بیماری اشعه
radiation sickness
بیماری تابشی
radiation sickness
بیماری برتابشی
AIDS
بیماری ایدز
AIDS
بیماری سیدا
legionnaires' disease
بیماری لژیونرها
sick bed
بستر بیماری
mental disorder
بیماری روانی
neuropathy
بیماری عصب
nosophilia
بیماری خواهی
nosophobia
بیماری هراسی
pathophobia
بیماری هراسی
parkinsonism
بیماری پارکینسون
pathogenesis
بیماری زایی
tay sach's disease
بیماری تی- ساکس
pathognomy
بیماری شناسی
mental illness
بیماری روانی
pick's syndrome
بیماری پیک
pott's disease
بیماری پوت
pick's disease
بیماری پیک
mental disease
بیماری روانی
Diagnosis.
تشخیص بیماری
The symptoms ( of a disease) .
علائم بیماری
some kind of sickness
یک نوعی از بیماری
to be laid up with something
بیماری گرفتن
to have something
[a disease, an illness]
بیماری گرفتن
to be ill with something
بیماری گرفتن
to be down with something
بیماری گرفتن
encephalopathy
بیماری مغزی
epilepsy
بیماری صرع
psychosis
بیماری روانی
pestilence
بیماری طاعون
ailments
بیماری مزمن
alzeimer's disease
بیماری الزایمز
venereal disease
بیماری مقاربتی
herpes simplex
بیماری تب خال
catamnesis
تاریخچه بیماری
graves'disease
بیماری گریوز
symptomatic
نشانه بیماری
hansen's disease
بیماری هنسن
down's disease
بیماری داون
sick leave
استراحت بیماری
addison's disease
بیماری ادیسون
advantage by illness
بهره بیماری
rabies
بیماری هاری
love sickness
بیماری عشق
insect vectors
حشرات بیماری زا
Parkinson's disease
بیماری پارکینسون
ailment
بیماری مزمن
remission
بهبودی بیماری
lumpy jaw
بیماری "اکتینومیکوز"
diphtheria
[diph]
دیفتیری
[پزشکی]
[بیماری]
smallpox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
variola
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
pox
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
diathesis
بیماری پذیری ارثی
hypertension
بیماری فشار خون
paranosis
بهره کشی از بیماری
fungus
فونجی بیماری قارچی
polio
بیماری فلج اطفال
malady
فاسد شدگی بیماری
maladies
فاسد شدگی بیماری
basedow's disease
بیماری بیس داو
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
to get back on one's feet
بهتر شدن
[از بیماری]
to die of an illness
در اثر بیماری مردن
slapped cheek syndrome
بیماری پنجم
[پزشکی]
fifth disease
[Erythema infectiosum]
بیماری پنجم
[پزشکی]
to pass a disease on
بیماری منتقل کردن
iatrogenic illness
بیماری پزشک زاد
haemorrhoid
[British]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
hemorrhoid
[American]
بواسیر
[بیماری]
[پزشکی]
pesthole
لانه بیماری ومیکروب
migraine
میگرن
[پزشکی]
[بیماری]
hemiparasite
انگلهایی که بیماری زا نیستند
yellow fever
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
inpatient
بیماری که در بیمارستان میخوابد
insect vectors
حشرات ناقل بیماری
loose smut
بیماری زنگ گندم
haemorrhoid
[British]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
paranosic gain
بهره اصلی بیماری
primary gain
بهره اصلی بیماری
hemorrhoid
[American]
همورویید
[بیماری]
[پزشکی]
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
red plague
{sg}
آبله
[پزشکی]
[بیماری]
wernicke's encephalopathy
بیماری مغزی ورنیکه
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
gilles de la tourett's disease
بیماری ژیل دو لاتورت
black vomit
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
flight into sickness
پناه بردن به بیماری
secondary gain
بهره ثانوی بیماری
epinosic gain
بهره ثانوی بیماری
allopathy
معالجهء بیماری با اضداد ان
he fell ill
به بستر بیماری افتاد
vaccinated
برضد بیماری تلقیح شدن
epidemics
واگیر بیماری همه گیر
epidemic
واگیر بیماری همه گیر
lepidosis
بیماری پوست پولک دار
symptomatic
مطابق نشانه بیماری نماینده
yellow fever
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
melituria
بیماری قند سلس البول
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder stone
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
vesical calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
cystolith
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
black vomit
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
The soldiers died from illness and hunger.
سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
vaccinating
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinate
برضد بیماری تلقیح شدن
Hand, foot and mouth disease
[HFMD]
بیماری دست، پا و دهان
[پزشکی]
varicella
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken-pox
{sg}
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
enphytotic
بیماری همه گیر شایع
poliomyelitic
مبتلا به بیماری فلج کودکان
to lay low
خیلی ضعیف کردن
[بیماری]
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
to d. in one's bed
دراثر پیری یا بیماری مردن
glanders
بیماری مسری اسب و انسان
computer assisted diagnosis
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
hunger osteopathy
بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
poliomyelitic
وابسته به بیماری فلج کودکان
locoism
نوعی بیماری اسب ودام
dementia
دمانس
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
pathoneurosis
روان رنجوری بیماری زاد
leishmaniosis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
sick-outs
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
oriental sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
laparotomy
شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
sick-out
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
get about
ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
favus
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
dead on arrival
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
lymphogranuloma
ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
schizo
شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
Jimmy Carter has cancer.
جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
pesthole
مکان مستعد برای بیماری واگیر
an in patient
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
leishmaniosis
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
spirochetosis
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
dementia
زوال عقل
[نوعی بیماری]
[پزشکی]
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
foulbrood
بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
yaws
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
toxicosis
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
agoraphobic
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
endemic
بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
tree surgeon
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
preclinical
وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
acanthosisnigricans
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
urologic
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology
رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
amnesia
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
tropical sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com