Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
accident insurance
بیمه حوادث
Search result with all words
all risk insurance
بیمه تمام حوادث
Other Matches
valued policy
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy
بیمه نامه ورقه بیمه
sequence of events
رشته حوادث
the course of events
جریان حوادث
accident prevention
پیشگیری از حوادث
meteorgraph
حوادث جوی
goings on
اتفاقات حوادث
natural disaster
حوادث طبیعی بد
eventfully
با داشتن حوادث و اتفاقات
incidence rate
میزان حوادث و تصادفات
current of everts
روش یا جریان حوادث
march of events
جریان یا سیر حوادث
meteoric phenomena
رویداها یا حوادث جوی
accident ambulance
اتومبیل اضطراری برای حوادث
act of God
قوه جابره حوادث غیرمترقبه
The situation is fI'lled with impending troubles (incidents).
اوضاع آبستن حوادث است
acts of God
قوه جابره حوادث غیرمترقبه
natural phenomena
حوادث طبیعی تجلیات طبیعت
dopester
پیش بینی حوادث سیاسی
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
fatidic
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
forecast
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
forecasts
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
forecasted
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
underplot
یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
adventures
: درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventure
درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
scripts
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
acts of God
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
act of God
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
floating fender
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
tragicomic
حاوی حوادث حزن اور وخنده اور
level premium
حق بیمه
insurer, underwriter
بیمه گر
assurance
بیمه
assurances
بیمه
assurer
بیمه گر
insurance
بیمه
insurance
حق بیمه
aids to trade
بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
insurance permium
حق بیمه
insurance premium
حق بیمه
premiums
حق بیمه
insurers
بیمه گر
insurer
بیمه گر
premium
حق بیمه
underwriters
بیمه گر
underwriter
بیمه گر
old age insurance
بیمه بازنشستگی
health insurance
بیمه تندرستی
employer's liability insurance company
شرکت بیمه
pension insurance
بیمه بازنشستگی
policies
بیمه نامه
deductible
فرانشیز بیمه
policy
بیمه نامه
credit insurance
بیمه اعتبار
cargo insurance
بیمه محموله
cargo insurance
بیمه بار
cargo insurance
بیمه محمولات
reinsurance
بیمه اتکائی
reinsurance
بیمه اتکایی
insurance certificate
بیمه مشترک
class d allotment
کسورات بیمه
co insurance
بیمه مشترک
coinsurance
بیمه اتکایی
comprehensive insurance
بیمه جامع
comprehensive insurance
بیمه کامل
coinsurance
بیمه مشترک
premium
وثیقه حق بیمه
reinsurance
بیمه مجدد
liability insurance
بیمه تعهدی
insurable
بیمه شدنی
insurable
بیمه کردنی
insurable
قابل بیمه
insurance agent
عامل بیمه
insurance agent
نماینده بیمه
marine insurance
بیمه دریایی
insurance broker
دلال بیمه
insurance broker
واسطه بیمه
insurance certificate
بیمه اتکایی
insurance certificate
گواهی بیمه
insurance company
شرکت بیمه
insurance cover
پوشش بیمه
insurant
بیمه گذار
insured, policy holder
بیمه شده
joint insurance
بیمه اشتراکی
leading insurer
بیمه گر اصلی
insurability
بیمه برداری
industrial insurance
بیمه صنعتی
insured
بیمه گذار
fire insurance
بیمه حریق
insured
بیمه شده
insured
بیمه شونده
health insurance
بیمه بهداشت
health insurance
بیمه بهداشتی
hull insurance
بیمه بدنه
marine insurance
بیمه بحری
policy holder
دارنده بیمه
unemployment insurance
بیمه بیکاری
actuaries
متخصص بیمه
actuary
کارشناس بیمه
actuary
متخصص بیمه
insurance
پول بیمه
assuring
بیمه کردن
insurance policies
قرارداد بیمه
insurance policies
بیمه نامه
insurance policies
سند بیمه
insurance policy
قرارداد بیمه
insurance policy
بیمه نامه
insurance policy
سند بیمه
actuaries
کارشناس بیمه
to u. a policy of insurance
سند بیمه
life assurance
بیمه جان
life assurance
بیمه عمر
assurance
گستاخی بیمه
assures
بیمه کردن
wagering policy
بیمه قماری
assurance
بیمه عمر
assurances
گستاخی بیمه
assure
بیمه کردن
assurances
بیمه عمر
life insurance
بیمه عمر
life insurance
بیمه زندگی
insure
بیمه کردن
property insurance
بیمه دارائی
assured
بیمه شده
accident insurance
بیمه تصادفات
term insurance
بیمه موقت
premiums
مبلغ بیمه
premiums
وثیقه حق بیمه
assurable
بیمه کردنی
assurer
بیمه کننده
social insurance
بیمه اجتماعی
premium
مبلغ بیمه
reinsurer
بیمه گر اتکائی
blanket insurance
بیمه کلی
contingency insurance
بیمه احتیاطی
liability insurance
بیمه بدهی
national insurance
بیمه اجتماعی
assured
بیمه گزار
national insurance
بیمه ملی
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
war risk insurance
بیمه خطر مرگ
open policy
بیمه نامه باز
marine insurance
بیمه حمل دریایی
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
reinsure
دوباره بیمه کردن
to be privately insured
بیمه خصوصی داشتن
reasure
دوباره بیمه کردن
policy holder
دارنده بیمه نامه
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
professional liability insurance
بیمه تعهدات شغلی
ordinary life insurance
بیمه عمر عادی
prohibited risk
خطر بیمه نشدنی
reinsure
بیمه اتکایی کردن
to rate up
بیمه زیاد گرفتن از
proposal form
فرم درخواست بیمه
open cover
بیمه نامه باز
third party insurance
بیمه شخص ثالث
public liability insurance
بیمه تعهدات عمومی
mixed policy
بیمه نامه مختلط
re assurance policy
قرارداد بیمه اتکایی
insure
بیمه بدست اوردن
covering note
بیمه نامه موقت
assures
بیمه کردن عمر
cover note
گواهی پوشش بیمه
cover note
گواهی بیمه نامه
cover note
بیمه نامه موقت
assuror
بیمه کنندهء عمر
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
comprehensive insurance policy
بیمه نامه جامع
coinsure
بیمه اتکایی کردن
claim of insurance
ادعای اخذ بیمه
cif
بیمه و هزینه حمل
underwriters
صادرکننده بیمه دریایی
underwriter
صادرکننده بیمه دریایی
assure
بیمه کردن عمر
blanket policy
بیمه نامه جامع
assurer
بیمه کنندهء عمر
assuring
بیمه کردن عمر
credit insurance
بیمه نمودن اعتبار
dole
حق بیمه ایام بیکاری
average
متوسط خسارت در بیمه
insured value
ارزش بیمه شده
insurance and freight cost
هزینه بیمه و حمل
indemnify
غرامت بیمه زیان
averaged
متوسط خسارت در بیمه
adjuster
کارشناس در خسارت بیمه
floating policy
بیمه نامه متغیر
averaging
متوسط خسارت در بیمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com