English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
reinsurance بیمه مجدد
Search result with all words
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
Other Matches
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
policies بیمه نامه ورقه بیمه
policy بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
re endorsement پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
aids to trade بیمه
premium حق بیمه
assurer بیمه گر
insurer بیمه گر
premiums حق بیمه
insurance حق بیمه
insurance بیمه
assurances بیمه
assurance بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
insurance premium حق بیمه
insurance permium حق بیمه
insurers بیمه گر
underwriter بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
underwriters بیمه گر
level premium حق بیمه
actuaries متخصص بیمه
to u. a policy of insurance سند بیمه
actuary متخصص بیمه
actuary کارشناس بیمه
reinsurance بیمه اتکائی
reinsurance بیمه اتکایی
actuaries کارشناس بیمه
reinsurer بیمه گر اتکائی
term insurance بیمه موقت
assurance بیمه عمر
assurances گستاخی بیمه
wagering policy بیمه قماری
life insurance بیمه زندگی
life insurance بیمه عمر
social insurance بیمه اجتماعی
assurance گستاخی بیمه
insure بیمه کردن
comprehensive insurance بیمه کامل
assure بیمه کردن
assures بیمه کردن
assuring بیمه کردن
life assurance بیمه جان
unemployment insurance بیمه بیکاری
life assurance بیمه عمر
assurances بیمه عمر
insurable بیمه شدنی
insurance company شرکت بیمه
employer's liability insurance company شرکت بیمه
insurance cover پوشش بیمه
insurant بیمه گذار
insured, policy holder بیمه شده
joint insurance بیمه اشتراکی
deductible فرانشیز بیمه
leading insurer بیمه گر اصلی
credit insurance بیمه اعتبار
contingency insurance بیمه احتیاطی
comprehensive insurance بیمه جامع
marine insurance بیمه دریایی
coinsurance بیمه مشترک
insurance certificate گواهی بیمه
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
insurable بیمه کردنی
insurable قابل بیمه
insurance agent عامل بیمه
insurance agent نماینده بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
hull insurance بیمه بدنه
health insurance بیمه بهداشتی
health insurance بیمه تندرستی
health insurance بیمه بهداشت
insurance broker دلال بیمه
fire insurance بیمه حریق
insurance broker واسطه بیمه
coinsurance بیمه اتکایی
co insurance بیمه مشترک
national insurance بیمه اجتماعی
national insurance بیمه ملی
property insurance بیمه دارائی
insurance policy سند بیمه
insurance policy بیمه نامه
insurance policy قرارداد بیمه
insurance policies سند بیمه
insurance policies بیمه نامه
insurance policies قرارداد بیمه
insurability بیمه برداری
policy holder دارنده بیمه
accident insurance بیمه حوادث
class d allotment کسورات بیمه
marine insurance بیمه بحری
cargo insurance بیمه محمولات
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محموله
blanket insurance بیمه کلی
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
assurer بیمه کننده
assurable بیمه کردنی
accident insurance بیمه تصادفات
insurance پول بیمه
liability insurance بیمه بدهی
insured بیمه شونده
premium وثیقه حق بیمه
policies بیمه نامه
insured بیمه شده
premiums وثیقه حق بیمه
insured بیمه گذار
premium مبلغ بیمه
assured بیمه گزار
assured بیمه شده
liability insurance بیمه تعهدی
premiums مبلغ بیمه
policy بیمه نامه
adjuster کارشناس در خسارت بیمه
marine insurance بیمه حمل دریایی
credit insurance بیمه نمودن اعتبار
averages متوسط خسارت در بیمه
endowment assurance بیمه عمر مختلط
re assurance policy قرارداد بیمه اتکایی
averaging متوسط خسارت در بیمه
insured value ارزش بیمه شده
covering note بیمه نامه موقت
cover note گواهی پوشش بیمه
mixed policy بیمه نامه مختلط
blanket policy بیمه نامه جامع
open policy بیمه نامه باز
all risk insurance بیمه تمام حوادث
assuror بیمه کنندهء عمر
cif بیمه و هزینه حمل
reinsure بیمه اتکایی کردن
claim of insurance ادعای اخذ بیمه
assurer بیمه کنندهء عمر
reinsure دوباره بیمه کردن
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
insure بیمه بدست اوردن
cover note بیمه نامه موقت
cover note گواهی بیمه نامه
coinsure بیمه اتکایی کردن
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
dole حق بیمه ایام بیکاری
fire insurance بیمه اتش سوزی
assure بیمه کردن عمر
indemnify غرامت بیمه زیان
floating policy بیمه نامه متغیر
assures بیمه کردن عمر
insurance and freight cost هزینه بیمه و حمل
war risk insurance بیمه خطر مرگ
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
assuring بیمه کردن عمر
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
blanket policy بیمه نامه کلی
to be privately insured بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
proposal form فرم درخواست بیمه
policy holder دارنده بیمه نامه
averaged متوسط خسارت در بیمه
underwriters صادرکننده بیمه دریایی
public liability insurance بیمه تعهدات عمومی
third party insurance بیمه شخص ثالث
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
open cover بیمه نامه باز
average متوسط خسارت در بیمه
reasure دوباره بیمه کردن
socialized medicine بیمه پزشکی همگانی
underwriter صادرکننده بیمه دریایی
ordinary life insurance بیمه عمر عادی
average stater کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjuster کارشناس تعیین خسارت بیمه
bearer policy بیمه نامه بدون نام
covers تامین زیان و خسارات بیمه
indemnify بیمه کردن جبران خسارت
third-party motor insurance [British E] بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
cover تامین زیان و خسارات بیمه
disposable income درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
coverings تامین زیان و خسارات بیمه
class n allotment کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
valued policy بیمه نامه با ارزش معین
lloyd's بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
motor vehicle liability insurance بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
automobile liability insurance [American E] بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
time policy بیمه نامه مدت دار
open policy بیمه نامه قابل تغییر
to be voluntarily insured داوطلبانه بیمه شده بودن
take out an insurance policy قرارداد بیمه را منعقد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com