Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
Other Matches
valued policy
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
open policy
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
open cover
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
self insurance
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
valued policy
بیمه نامه با ارزش معین
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
average stater
کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjuster
کارشناس تعیین خسارت بیمه
cost insurance, freight
قیمت بیمه و هزینه حمل
unvalued policy
بیمه نامه ارزش گذاری نشده
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
slips
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slip
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
cif&e
exchange and freight,insurance ,cost قیمت بیمه
f.o.b
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
reassurances
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
underwriters
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriter
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
break up value
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
average clause
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
certificate of damage
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
premiums
حق بیمه
level premium
حق بیمه
underwriters
بیمه گر
premium
حق بیمه
assurance
بیمه
assurances
بیمه
insurance permium
حق بیمه
insurance premium
حق بیمه
insurer, underwriter
بیمه گر
assurer
بیمه گر
insurance
بیمه
insurers
بیمه گر
aids to trade
بیمه
insurer
بیمه گر
insurance
حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
underwriter
بیمه گر
policy holder
دارنده بیمه
insured
بیمه گذار
insured
بیمه شده
insured
بیمه شونده
actuary
کارشناس بیمه
reinsurance
بیمه اتکائی
wagering policy
بیمه قماری
old age insurance
بیمه بازنشستگی
pension insurance
بیمه بازنشستگی
actuaries
متخصص بیمه
policies
بیمه نامه
actuaries
کارشناس بیمه
policy
بیمه نامه
insurance policy
سند بیمه
insurance
پول بیمه
insurance policy
بیمه نامه
insurance policy
قرارداد بیمه
insurance policies
بیمه نامه
insurance policies
قرارداد بیمه
to u. a policy of insurance
سند بیمه
term insurance
بیمه موقت
social insurance
بیمه اجتماعی
property insurance
بیمه دارائی
actuary
متخصص بیمه
reinsurance
بیمه مجدد
reinsurance
بیمه اتکایی
insurance policies
سند بیمه
reinsurer
بیمه گر اتکائی
unemployment insurance
بیمه بیکاری
assured
بیمه شده
contingency insurance
بیمه احتیاطی
assure
بیمه کردن
assures
بیمه کردن
assuring
بیمه کردن
credit insurance
بیمه اعتبار
life assurance
بیمه جان
deductible
فرانشیز بیمه
life assurance
بیمه عمر
employer's liability insurance company
شرکت بیمه
assurance
گستاخی بیمه
fire insurance
بیمه حریق
health insurance
بیمه بهداشت
health insurance
بیمه تندرستی
health insurance
بیمه بهداشتی
hull insurance
بیمه بدنه
comprehensive insurance
بیمه کامل
comprehensive insurance
بیمه جامع
assured
بیمه گزار
national insurance
بیمه اجتماعی
national insurance
بیمه ملی
accident insurance
بیمه حوادث
accident insurance
بیمه تصادفات
assurable
بیمه کردنی
assurer
بیمه کننده
cargo insurance
بیمه محموله
cargo insurance
بیمه بار
cargo insurance
بیمه محمولات
class d allotment
کسورات بیمه
co insurance
بیمه مشترک
coinsurance
بیمه اتکایی
coinsurance
بیمه مشترک
assurance
بیمه عمر
assurances
گستاخی بیمه
industrial insurance
بیمه صنعتی
insurant
بیمه گذار
insured, policy holder
بیمه شده
joint insurance
بیمه اشتراکی
premiums
مبلغ بیمه
premiums
وثیقه حق بیمه
premium
مبلغ بیمه
premium
وثیقه حق بیمه
leading insurer
بیمه گر اصلی
marine insurance
بیمه دریایی
marine insurance
بیمه بحری
insurance cover
پوشش بیمه
insurance company
شرکت بیمه
assurances
بیمه عمر
life insurance
بیمه عمر
life insurance
بیمه زندگی
insurability
بیمه برداری
insurable
بیمه شدنی
insurable
بیمه کردنی
insurable
قابل بیمه
insurance agent
عامل بیمه
insurance agent
نماینده بیمه
insurance broker
دلال بیمه
insurance broker
واسطه بیمه
insurance certificate
بیمه مشترک
insurance certificate
بیمه اتکایی
insurance certificate
گواهی بیمه
liability insurance
بیمه تعهدی
liability insurance
بیمه بدهی
blanket insurance
بیمه کلی
insure
بیمه کردن
blanket policy
بیمه نامه کلی
mixed policy
بیمه نامه مختلط
coinsure
بیمه اتکایی کردن
comprehensive insurance policy
بیمه نامه جامع
marine insurance
بیمه حمل دریایی
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
dole
حق بیمه ایام بیکاری
insurance and freight cost
هزینه بیمه و حمل
assuror
بیمه کنندهء عمر
blanket policy
بیمه نامه جامع
open policy
بیمه نامه باز
war risk insurance
بیمه خطر مرگ
cif
بیمه و هزینه حمل
open cover
بیمه نامه باز
ordinary life insurance
بیمه عمر عادی
underwriters
صادرکننده بیمه دریایی
claim of insurance
ادعای اخذ بیمه
third party insurance
بیمه شخص ثالث
insured value
ارزش بیمه شده
averages
متوسط خسارت در بیمه
averaged
متوسط خسارت در بیمه
average
متوسط خسارت در بیمه
to rate up
بیمه زیاد گرفتن از
fire insurance
بیمه اتش سوزی
indemnify
غرامت بیمه زیان
floating policy
بیمه نامه متغیر
endowment assurance
بیمه عمر مختلط
reinsure
دوباره بیمه کردن
averaging
متوسط خسارت در بیمه
cover note
بیمه نامه موقت
cover note
گواهی بیمه نامه
cover note
گواهی پوشش بیمه
covering note
بیمه نامه موقت
assure
بیمه کردن عمر
assures
بیمه کردن عمر
assuring
بیمه کردن عمر
credit insurance
بیمه نمودن اعتبار
insure
بیمه بدست اوردن
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
assurer
بیمه کنندهء عمر
professional liability insurance
بیمه تعهدات شغلی
adjuster
کارشناس در خسارت بیمه
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
prohibited risk
خطر بیمه نشدنی
all risk insurance
بیمه تمام حوادث
policy holder
دارنده بیمه نامه
public liability insurance
بیمه تعهدات عمومی
proposal form
فرم درخواست بیمه
underwriter
صادرکننده بیمه دریایی
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com