English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
voyage policy بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
Other Matches
all risk insurance بیمه تمام حوادث
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate تمام شدن تمام کردن
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
premiums حق بیمه
insurance حق بیمه
underwriters بیمه گر
assurances بیمه
insurer بیمه گر
assurer بیمه گر
insurance بیمه
aids to trade بیمه
premium حق بیمه
underwriter بیمه گر
insurance premium حق بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
insurance permium حق بیمه
assurance بیمه
level premium حق بیمه
insurers بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
policy بیمه نامه
insurance policy قرارداد بیمه
joint insurance بیمه اشتراکی
premiums مبلغ بیمه
policies بیمه نامه
insurance policies سند بیمه
national insurance بیمه ملی
premium وثیقه حق بیمه
assure بیمه کردن
insurance policies بیمه نامه
insurance policy سند بیمه
premiums وثیقه حق بیمه
national insurance بیمه اجتماعی
insurance policy بیمه نامه
premium مبلغ بیمه
insured, policy holder بیمه شده
insurance پول بیمه
insurance certificate بیمه مشترک
insurance broker واسطه بیمه
insurance broker دلال بیمه
insurance agent نماینده بیمه
insurable قابل بیمه
insurable بیمه کردنی
insurable بیمه شدنی
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate گواهی بیمه
assured بیمه شده
assured بیمه گزار
insurant بیمه گذار
leading insurer بیمه گر اصلی
insurance cover پوشش بیمه
insurance company شرکت بیمه
marine insurance بیمه دریایی
marine insurance بیمه بحری
hull insurance بیمه بدنه
actuaries کارشناس بیمه
health insurance بیمه بهداشتی
health insurance بیمه تندرستی
health insurance بیمه بهداشت
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
insurance policies قرارداد بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
actuary متخصص بیمه
actuary کارشناس بیمه
insurance agent عامل بیمه
actuaries متخصص بیمه
insurability بیمه برداری
policy holder دارنده بیمه
term insurance بیمه موقت
reinsurance بیمه اتکایی
accident insurance بیمه تصادفات
accident insurance بیمه حوادث
comprehensive insurance بیمه جامع
reinsurance بیمه مجدد
employer's liability insurance company شرکت بیمه
coinsurance بیمه مشترک
coinsurance بیمه اتکایی
property insurance بیمه دارائی
co insurance بیمه مشترک
comprehensive insurance بیمه کامل
reinsurance بیمه اتکائی
insure بیمه کردن
fire insurance بیمه حریق
contingency insurance بیمه احتیاطی
social insurance بیمه اجتماعی
credit insurance بیمه اعتبار
wagering policy بیمه قماری
blanket insurance بیمه کلی
assurer بیمه کننده
assurable بیمه کردنی
reinsurer بیمه گر اتکائی
deductible فرانشیز بیمه
to u. a policy of insurance سند بیمه
class d allotment کسورات بیمه
assurances گستاخی بیمه
assurances بیمه عمر
liability insurance بیمه تعهدی
life assurance بیمه عمر
cargo insurance بیمه محموله
assurance بیمه عمر
assurance گستاخی بیمه
life assurance بیمه جان
assures بیمه کردن
cargo insurance بیمه بار
assuring بیمه کردن
cargo insurance بیمه محمولات
insured بیمه شونده
liability insurance بیمه بدهی
unemployment insurance بیمه بیکاری
life insurance بیمه زندگی
life insurance بیمه عمر
insured بیمه شده
insured بیمه گذار
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama تمام نما اینه تمام نما
panoramas تمام نما اینه تمام نما
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
open cover بیمه نامه باز
insured value ارزش بیمه شده
averages متوسط خسارت در بیمه
averaged متوسط خسارت در بیمه
average متوسط خسارت در بیمه
ordinary life insurance بیمه عمر عادی
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
war risk insurance بیمه خطر مرگ
averaging متوسط خسارت در بیمه
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
claim of insurance ادعای اخذ بیمه
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
blanket policy بیمه نامه جامع
blanket policy بیمه نامه کلی
mixed policy بیمه نامه مختلط
marine insurance بیمه حمل دریایی
open policy بیمه نامه باز
coinsure بیمه اتکایی کردن
cif بیمه و هزینه حمل
cover note بیمه نامه موقت
assures بیمه کردن عمر
underwriter صادرکننده بیمه دریایی
public liability insurance بیمه تعهدات عمومی
re assurance policy قرارداد بیمه اتکایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com