Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English
Persian
intervertebral
بین مهره داران
Search result with all words
toe
انگشت پای مهره داران جای پا
toes
انگشت پای مهره داران جای پا
centrum
مرکز بدن مهره داران
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
naris
سوراخ بینی مهره داران
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
vertebrata
مهره داران
Other Matches
locknut
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
phillips nut
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
axis
مهره دوم گردن مهره محوری
batteries
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
farmers
مزرعه داران
the faithful
ایمان داران
men of property
ملک داران
moneyed interest
پول داران
proboscidean or ian
خرطوم داران
ctenophore
شانه داران
ctenophora
شانه داران
arthropoda
بند داران
thallophyte
از جنس ریسه داران
riflecorps
تفنگ داران داوطلب
euciliate
مژه داران حقیقی
joint tenants
اجاره داران مشترک
class q allotment
کسورات حق مسکن درجه داران
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
proboscidean
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian
وابسته بخرطوم داران عاجدار
Wall Street
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
ctenophoran
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
stalag
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
reefers
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
baltic exchange
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
leet
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
die
مهره
spineless
بی مهره
jetton
مهره
vertebrae
مهره ها
invertebral
بی مهره
beading
مهره مهره
beadings
مهره مهره
hot press
مهره
vertebra
مهره
nut
مهره
to take eggs for money
خر مهره
beads
مهره
screw bolt
مهره
vertebrates
مهره
invertebrate
بی مهره
burnisher
مهره
spondyl
مهره
vertebrate
مهره
screw nut
مهره
weld bead
مهره جوش
bead
مهره
burnishing stone
مهره
driving sleeve
مهره ماسوره
knurled nut
مهره اج دار
diamond knurled nut
مهره اج دار
chess man
مهره شطرنج
crown of arch
مهره طاق
field bolt
پیچ و مهره
conduit coupling
مهره ماسوره
diesinking
مهره ساز
nuts and bolts
پیچ و مهره
fly nut
مهره خروسکی
thimblerigger
مهره باز
vertebral
مهره فقره
vertebral
استخوانهای مهره
vertebral column
ستون مهره
spanner
مهره پیچ
vertebration
مهره بندی
spina bifida
مهره ترک
taw
مهره بازی
spinose
مهره مانند
hot press
مهره کشیدن
invertebrata
جانوران بی مهره
lock nut
مهره قفلی
nut and union
مهره ماسوره
nut thread
پیچ مهره
polishing stone
سنگ مهره
slotted round nut
مهره شیاردار
spinescent
مهره دار
vertebrates
مهره دار
vertebrate
مهره دار
beads
مهره ساختن
beads
مهره فتیله
burnishing
مهره زدن
lumbar
در مهره پشت
lumbar
مهره کمر
mans
مهره شطرنج
man
مهره شطرنج
chessman
مهره شطرنج
bead
مهره فتیله
bead
مهره ساختن
joint
مهره اتصال
vertebrates
استخوانهای مهره
piece
مهره پارچه
pieces
مهره پارچه
pieces
مهره شطرنج
vertebrate
استخوانهای مهره
glaze
مهره برق
glazes
مهره برق
spiny
مهره مانند
unions
مهره ماسوره
union
مهره ماسوره
beady
مهره دار
sleeves
مهره ماسوره
sleeve
مهره ماسوره
vertebra
استخوانهای مهره
piece
مهره شطرنج
calender
مهره کشیدن
castellated nut
مهره ریخته گی
castle nut
مهره چاکدار
spanners
مهره پیچ
bolt and nut
پیچ و مهره
centrum
جسم مهره
spanner
مهره گشا
check nut
مهره چاکدار
chessmen
مهره شطرنج
bolts and nuts
پیچ و مهره
bead maker
مهره ساز
spinal columns
ستون مهره ها
acantha
مهره پشت
spinal column
ستون مهره ها
gloss
مهره کشیدن
spanners
مهره گشا
nut
اجیل مهره
blind nut
مهره کور
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
bead
دانه تسبیحی مهره
spanner
مهره گشا بست
slotted round nut
مهره چاک دار
wing nut
مهره گوشه دار
to play marbles
مهره بازی کردن
thumb nut
مهره گوشی دار
touch move
لمس مهره شطرنج
thumb nut
مهره بال دار
spanners
مهره گشا بست
turnbuckle
مهره رزوه دار
wheel nut spanner
اچار مهره چرخ
satined paper
گاغذ مهره کشیده
ringbolt
مهره حلقه دار
check nut
مهره پشت گیر
locknut
مهره پشت بند
english thread
پیچ و مهره انگلیسی
lock nut
مهره پشت گیر
beads
دانه تسبیحی مهره
joint bolt
پیچ و مهره اتصالی
intervertebral
واقع در میان مهره ها
block counting test
ازمون مهره شماری
eye bolt
مهره چشمی دار
cap nut
مهره کلاهک دار
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
check lock
مهره پشت گیر
cross hole nut
مهره با سوراخ عرضی
countersink nut
مهره خزینه دار
radiator union
پیچ و مهره رادیاتور
condyloid
مانند مهره استخوان
ballot
مهره رای وقرعه کشی
desperado
مهره از بین رفتنی شطرنج
axis
محور تقارن مهره اسه
wing nut
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
spinal columns
تیره پشت ستون مهره
rhachitis
اماس یا ورم مهره پشت
crowns
ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
jam nut
نوعی مهره قفلی نازک
rachitis
اماس یا ورم مهره پشت
ballots
مهره رای وقرعه کشی
spinal column
تیره پشت ستون مهره
ringbolt
سوراخ حلقه دار مهره
balloted
مهره رای وقرعه کشی
adjusting
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjust
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
to make a move
پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
mutton chop
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
clevis pin
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
jewelled
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
locknut
مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
palnut
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com