Total search result: 210 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
disconnectedness |
بی ارتباطی |
inconsequence |
بی ارتباطی |
incorerence rency |
بی ارتباطی |
irrelation |
بی ارتباطی |
|
|
Search result with all words |
|
receive |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
receives |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
bridge |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
bridged |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
bridges |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
answer |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
answered |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
answering |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
answers |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
saturation |
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن |
backbone |
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود |
backbones |
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود |
link |
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله |
average |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
averaged |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
averages |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
averaging |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
highway |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
highways |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
test |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
tested |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
tests |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
bus |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bused |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
buses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
busing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussed |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
busses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
bussing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
gateway |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
gateways |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
handshake |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
handshakes |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
clear |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
clearer |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
clearest |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
clears |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
map |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
maps |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
hit |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hits |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hitting |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
connect |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
connect |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
connects |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
connects |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
band |
مدار ارتباطی که سیگنال |
bands |
مدار ارتباطی که سیگنال |
remote |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
remoter |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
remotest |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
universal |
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند |
common |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
commoners |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
commonest |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
balance |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
balance |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
balances |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
balances |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
traffic |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
trafficked |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
trafficking |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
traffics |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
congestion |
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد |
optical |
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری |
switching |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
switching |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
path |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
paths |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
hold |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
holds |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
network |
شبکه ارتباطی |
network |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
networks |
شبکه ارتباطی |
networks |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channel |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channeled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channeling |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channelled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channels |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
head |
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی |
communication |
مراوده وسایل ارتباطی |
communication |
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند. |
readied |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
readies |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
ready |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
readying |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
personal |
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
alternate |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
Other Matches |
|
HyperTerminal |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
communication line |
خط ارتباطی |
long distance line |
خط ارتباطی |
tie line |
خط ارتباطی |
communication interface |
میانجی ارتباطی |
communications terminal |
ترمینالهای ارتباطی |
communication system |
نظام ارتباطی |
communication protocol |
پروتکل ارتباطی |
communication circuit |
مدار ارتباطی |
communication channel |
کانال ارتباطی |
communication device |
دستگاه ارتباطی |
communication network |
شبکه ارتباطی |
communication link |
پیوند ارتباطی |
communication link |
اتثال ارتباطی |
communication channels |
وسایل ارتباطی |
communication channel |
کانل ارتباطی |
relationship therapy |
درمان ارتباطی |
answer/originate |
رسانه ارتباطی |
association areas |
مناطق ارتباطی |
association neuron |
نورون ارتباطی |
routes of communication |
کانالهای ارتباطی |
communication channel |
مجرای ارتباطی |
association nuclei |
هستههای ارتباطی |
trunk cable |
کابل ارتباطی |
telecommunication cable |
کابل ارتباطی |
long distance cable |
کابل ارتباطی |
association pathway |
گذرگاه ارتباطی |
communication cable |
کابل ارتباطی |
routes of communication |
مسیرهای ارتباطی |
communication control character |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
disrelation |
عدم ارتباط بی ارتباطی |
engineering circuit |
کانال ارتباطی فنی |
frontal association area |
منطقه ارتباطی پیشانی |
line of communications |
خطوط ارتباطی زمین |
dedicated |
خط ارتباطی برای کار خاص |
air ground liaison code |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
crosstalk |
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال |
narrow band ISDN |
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN |
telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
holdup |
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه |
analog |
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند |
outputs |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
output |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
positive |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
interactive |
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف |
roams |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
adapter |
وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است |
analog |
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند |
roam |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
roaming |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
roamed |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
storing |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
store |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
fix |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |
base band |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
baseband |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
bsc |
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا |
fixes |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |
ccitt |
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند |
alternated |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
long haul network |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی |
alternates |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
handshaking |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
asynchronous |
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند |
landline |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
end |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
Shannon's Law |
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند |
ended |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
ends |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
leases |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
lease |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
GOSIP |
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی |
storing |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
aux |
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS |
store |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
adaptive channel allocation |
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت |
pl/ |
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ |
constructive trust |
منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد |
separates |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
separate |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
T committee |
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN |
contention |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
contentions |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
separated |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
Microcom Networking Protocol |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود |
crosstalk |
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود |
protocols |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
MNP |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود |
MNP 0 |
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند |
protocol |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
trunks |
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند |
trunk |
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند |
civil censorship |
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان |
special weight race |
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد |
consol |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
synchronous |
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود |
intermittent error |
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال |
PRI |
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل |
heterogeneous network |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
point to point |
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند |
daisy chain |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
fractional T |
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند |
chain |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
chains |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
black concept |
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده |