Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (10 milliseconds)
English
Persian
unbeliever
بی اعتقاد دیر باور
unbelievers
بی اعتقاد دیر باور
unbelievin
بی اعتقاد دیر باور
Other Matches
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
credence
باور
sceptically
کم باور
sceptical
کم باور
belief
باور
to take in
باور کردن
believable
باور کردنی
incredulous
دیر باور
credible
باور کردنی
unbelievable
باور نکردنی
incredible
باور نکردنی
tell it to the marines (Sweeney)
<idiom>
باور نمیکنم
pushover
زود باور
believes
باور کردن
believed
باور کردن
believe
باور کردن
disbelieving
باور نکردن
disbelieves
باور نکردن
disbelieve
باور نکردن
hard of belief
دیر باور
costive of belief
دیر باور
show me
دیر باور
fall guy
زود باور
disbelieved
باور نکردن
untutored
زود باور
fall guys
زود باور
likely
باور کردنی احتمالی
likeliest
باور کردنی احتمالی
likelier
باور کردنی احتمالی
to put
[place]
credence in something
به چیزی باور کردن
to be left in disbelief
<idiom>
باور نکردنی بودن
likly
باور کردنی احتمالی
Seeing is believing .
<proverb>
دیدن,باور کردن .
fairy tales
داستان باور نکردنی
fairy tale
داستان باور نکردنی
to give credence to something
به چیزی باور کردن
unbelievable
غیر قابل باور
to believe in somebody
[something]
باور کردن کسی را
[چیزی را]
probable
باور کردنی امر احتمالی
I was a fool ( naïve enough) to believe her .
من را بگه که حرفهایش را باور کردم
I dont believe a word of it ! A likely story ! Tell that to the marines!
تو گفتی ومنهم باور کردن !
putty
ادم ساده وزود باور
to be incredulous of anything
چیزیرا دیر باور کردن
truster
باور کننده امانت گذار
i'm sure i did not mean it
باور کنیدمقصودم این نبود
You must be joking (kidding).
شوخی می کنی ( منکه باور ندارم )
gulls
ادم ساده لوح و زود باور
gull
ادم ساده لوح و زود باور
an incredulous smile
لبخندی که نشانه باور نکردن باشد
inconceivable
غیر قابل ادراک باور نکردنی
Give the benefit of the doubt
<idiom>
[باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
I'll take a leap of faith.
من آن را باور میکنم
[می پذیرم]
[چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
misbeliever
بی اعتقاد
credence
اعتقاد
believing
با اعتقاد
unbelieving
بی اعتقاد
belief
اعتقاد
faith
اعتقاد
faiths
اعتقاد
confidence
اعتقاد
confidences
اعتقاد
ism
اعتقاد رویه
demonism
اعتقاد بدیو
hylicism
اعتقاد به مادیات
fairyism
اعتقاد به جن و پری
evolutionism
اعتقاد به تکامل
misbelief
اعتقاد خطا
misbelieve
بی اعتقاد شدن
relativism
اعتقاد به نسبیت
trinitarianism
اعتقاد به تثلیت
credibly
از روی اعتقاد
creationism
اعتقاد به افرینش
conviction
اعتقاد راسخ
credits
اعتقاد کردن
theism
اعتقاد بخدا
convictions
اعتقاد راسخ
crediting
اعتقاد کردن
fetishism
اعتقاد به طلسم
cloaca theory
اعتقاد به مقعدزایی
anomy
اعتقاد به بی نظمی
credited
اعتقاد کردن
credit
اعتقاد کردن
trust
اعتقاد اعتبار
fatalism
اعتقاد به سرنوشت
determinism
اعتقاد به جبر
anomie
اعتقاد به بی نظمی
trusts
اعتقاد اعتبار
trusted
اعتقاد اعتبار
nicene creed
اعتقاد نامه نیسن
monotheism
اعتقاد به خدای واحد
misbelieve
اعتقاد خطا پیداکردن
to put
[place]
credence in something
به چیزی اعتقاد کردن
vampirism
اعتقاد بوجود vampire
vitalism
اعتقاد به اصالت حیات
to give credence to something
به چیزی اعتقاد کردن
monism
اعتقاد وحدت خدا
theodicy
اعتقاد بعدالت خدایی
to believe in something
به چیزی اعتقاد داشتن
to believe in ghosts
اعتقاد داشتن به ارواح
denominationalism
اعتقاد به تفکیک و تقسیم
historical determinism
اعتقاد به جبر تاریخ
article of faith
اعتقاد و عقیده باطنی
factionalism
اعتقاد به سیستم حزبی
spiritualism
اعتقاد به احضار ارواح
immortalism
اعتقاد به ماندگاری روح
disbelieves
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
adventism
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
disbelieve
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieved
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieving
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
salvationism
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
immaterialism
عدم اعتقاد به ماده تجرد
idealistically
از روی اعتقاد به تصور وخیال
triune
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
casualism
اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
ultra individualism
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
born-again
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
tritheism
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
factionalism
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
utilitarianism
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
activism
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
hylotheism
اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
unitarianism
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
chiliasm
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
infallibilism
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
ceremonialism
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
finality
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
guild socialism
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
sabbatarianism
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
liberalism
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
zombiism
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
absolutism
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
deistical
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
tyrannicide
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
pan cosmism
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
arianism
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
hylotheism
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
deistic
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
anthropopathism
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
futurism
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
fundamentalism
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
ultramontanism
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
humoralism
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
modalism
اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
animalism
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
animism
همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
monadism
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
constitutionalism
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
catastrophism
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
nihilism
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
legalism
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
individualism
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
infusionism
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
cosmopolitanism
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Marxist
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
controvrsism
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective
فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
hylotheistic
یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
utopiannism
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
guild socialism
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
monetarists
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com