Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
English
Persian
ignorance
بی خبری ناشناسی
Other Matches
inexpertness
کار ناشناسی
inappreciation
قدر ناشناسی
ingratitude
نمک ناشناسی ناشکری
inexpertly
ازروی کار ناشناسی
ingrate
نمک ناشناسی کردن
idiotism
بی خبری
There is something in the air.
یک خبری هست
information capacity
فرفیت خبری
item
قطعه خبری
items
قطعه خبری
press report
گزارش خبری
intelligence signal
پیام خبری
notice board
تابلوی خبری
news agencies
آژانس خبری
news agency
آژانس خبری
it was all quiet in london
درلندن خبری نبود
to broad cast information
خبری که درهمه جا منتشرشود
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
predicate
خبری خبر دادن
predicated
خبری خبر دادن
predicates
خبری خبر دادن
predicating
خبری خبر دادن
article
پیامی در یک گروه خبری
articles
پیامی در یک گروه خبری
to catch napping
در حال غفلت و بی خبری گرفتن
drown one's sorrows
<idiom>
مس میکند که بی خبری سراغش بیاید
I havent heard of her for a long time.
مدتها است از او خبری ندارم
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
biz
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
comp
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
spam
مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
news reader
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
To pass the news by word of mouth .
خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com