Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
unowned	بی صاحب بیمالک
Other Matches
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
padrone	صاحب
master	صاحب
ownerless	بی صاحب
owner	صاحب
owners	صاحب
mastered	صاحب
masters	صاحب
lord	صاحب
lords	صاحب
restauranteur	صاحب رستوران
grantee	صاحب امتیاز
lairds	صاحب زمین
in power	صاحب مقام
free ball	توپ بی صاحب
feudatory	صاحب تیول
feudary	صاحب تیول
permit holder	صاحب جواز
innkeeper	صاحب مسافرخانه
innkeepers	صاحب مسافرخانه
housemother	زن صاحب خانه
manufacturers	صاحب کارخانه
housemothers	زن صاحب خانه
seignior	صاحب تیول
sharecropper	صاحب نسق
beneficent	صاحب کرم
laird	صاحب زمین
office-holder	صاحب مقام
homeowners	صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
resolute	صاحب عزم
signatory	صاحب امضا
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
shipowner	صاحب کشتی
office-holders	صاحب مقام
in the saddle	صاحب اختیار
officer	صاحب منصب
notary public	صاحب محضر
no man's land	سرزمین بی صاحب
assayer	صاحب عیار
monopolist	صاحب انحصار
master of the time	صاحب الزمان
manufaturer	صاحب کارخانه
man of place	صاحب مقام
man of place	صاحب منصب
building owner	صاحب کار
liege	صاحب تیول
licence owner	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
lessor	صاحب ملک
officers	صاحب منصب
owner of a property	صاحب ملک
signatories	صاحب امضا
officiary	صاحب منصب
land lady	زن صاحب ملک
official	صاحب منصب
of consequence	صاحب شان
waif	مال بی صاحب
landholder	صاحب ملک
nursery man	صاحب قلمستان
planter	صاحب مزرعه
planters	صاحب مزرعه
manufacturer	صاحب کارخانه
concessioner	صاحب امتیاز
restaurateur	صاحب رستوران
restaurateurs	صاحب رستوران
shareholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
stockholders	صاحب سهم
titled	صاحب لقب
printer	صاحب چاپخانه
printers	صاحب چاپخانه
clear-sighted	صاحب نظر
licensee	صاحب جواز
strays	جانور بی صاحب
sovereign	صاحب سیادت
straying	جانور بی صاحب
sovereigns	صاحب سیادت
stray	جانور بی صاحب
licensees	صاحب جواز
industrialist	صاحب صنعت
industrialists	صاحب صنعت
benefactors	صاحب خیر
landlady	زن صاحب ملک
shareholder	صاحب سهم
employers	صاحب کار
employer	صاحب کار
master	ارباب صاحب
mastered	ارباب صاحب
masters	ارباب صاحب
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
landladies	زن صاحب ملک
benefactor	صاحب خیر
inviolable	صاحب حرمت
landowner	صاحب ملک
landowners	صاحب ملک
in the saddle	یراق صاحب مقام
infeoff	صاحب ملک کردن
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
lord paramount	صاحب تیول عمده
mansion house	خانه صاحب تیول
pooh bah	صاحب چندین مقام
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
office-holders	صاحب منصب دولت
res nullius	مال بلا صاحب
to come into a property	مالی را صاحب شدن
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
office-holder	صاحب منصب دولت
title-holders	صاحب سند مالکیت
placeman	صاحب منصب اداری
martyologist	صاحب تذکره شهدا
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
to have something	صاحب چیزی بودن
owner's risk	ریسک صاحب کالا
title-holder	صاحب سند مالکیت
holding company	شرکت صاحب سهم
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
endowed	صاحب مال و مکنت
peered	صاحب لقب اشرافی
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
publican	بیگانه صاحب میخانه
publicans	بیگانه صاحب میخانه
signatories	صاحب امضاء امضایی
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
croupier	کمک صاحب بانک
croupiers	کمک صاحب بانک
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
peer	صاحب لقب اشرافی
peering	صاحب لقب اشرافی
own	صاحب چیزی بودن
owned	صاحب چیزی بودن
owning	صاحب چیزی بودن
owns	صاحب چیزی بودن
staffs	افسران صاحب منصبان
signatory	صاحب امضاء امضایی
staffed	افسران صاحب منصبان
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
staff	افسران صاحب منصبان
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
estray	جانوراواره وبی صاحب
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
barkeep	باده فروش صاحب میکده
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
occupancy	تملک اموال بلا صاحب متصرف
to have a title [ to be titled]	لقب دار [صاحب عنوان] بودن
owner's risk	خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
militarists	صاحب روح سربازی یانظامی گری
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
militarist	صاحب روح سربازی یانظامی گری
seigniorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seignorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
quitrent	اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
power struggle	مبارزه برای صاحب مقام شدن
gourmands	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
titleholder	صاحب سند مالکیت دارای عنوان
turfman	صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
gourmand	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
men of light and leading	مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
pirating	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com