Dictiornary-Farsi | بی عاطفگی وشرارت بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
immanity	بی عاطفگی وشرارت بسیار


Other Matches

monstrosities	بی عاطفگی
cold heartedness	بی عاطفگی
insensitiveness	بی عاطفگی
heartlessness	بی عاطفگی
apathy	بی عاطفگی
monstrosity	بی عاطفگی
heartlessly	از روی بی عاطفگی
insesately	ازروی بی عاطفگی
cold heartedly	ازروی بی عاطفگی
inhumanity	بی عاطفگی غیرانسانی بودن
insensibility	بی عاطفگی غیر محسوسی
impassively	بطور تالم ناپذیر ازروی بی عاطفگی
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
oftentimes	بسیار
no end of	بسیار
out and a way	بسیار
very little	بسیار کم
all-	بسیار
sadly	بسیار بد
desperate	بسیار بد
very	بسیار
not a lettle	بسیار
mickle	بسیار
far and away	بسیار
longeval	بسیار زی
lashongs	بسیار
abundant	بسیار
numerous	بسیار
sopping	بسیار
overly	بسیار
mickle or muckle	بسیار
muckle	بسیار
multiped	بسیار پا
plenty	بسیار
galore	بسیار
ever so	بسیار
immortally	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
sorely	بسیار
powerfully	بسیار
much	بسیار
clinking	بسیار
multiplicity	بسیار
unco	بسیار
thousand and one	بسیار
far	بسیار
precious	بسیار
many	بسیار
an abundance of	بسیار
lot	بسیار
detestable	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
by far	بسیار
all	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
so mush	بسیار
multifarious	بسیار
lousy <adj.>	بسیار بد
rotten <adj.>	بسیار بد
seldom	بسیار کم
beastby	بسیار
daylights	بسیار ترسناک
abysses	بسیار عمیق
hunky dory	بسیار خوب
multitude	گروه بسیار
hairline rule	خط بسیار نازک
heart break	اندوه بسیار
supersubtlety	زرنگی بسیار
multitudes	گروه بسیار
clued-up	بسیار مطلع
cloying	بسیار احساساتی
abyss	بسیار عمیق
high strung	بسیار حساس
abysm	بسیار عمیق
heavy poll	ارا بسیار
addition polymer	بسیار افزایشی
elongated	بسیار بلندولاغر
deep read	بسیار خوانده
dateless	بسیار قدیم
at railway speed	بسیار تند
d. stupid	بسیار کودن
all right <idiom>	بسیار خوب
corking	بسیار عالی
bulimy	حرص بسیار
polysemous	بسیار معنی
deluxe	بسیار زیبا
diaphoresis	خوی بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
gelid	بسیار سرد
delightsome	بسیار دلپسند
amazedly	باشگفت بسیار
ambrosial	بسیار مطبوع
at a great rat	بسیار تند
at a premium	بسیار مطلوب
at full lick	بسیار تند
e. use ful	بسیار سودمند
dozens of girls	ذختران بسیار
wedded	بسیار علاقمند
superfine	بسیار فریف
polyhistor	دانش بسیار
polyhistor	بسیار دانی
polygram	شکل بسیار خط
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
ultramodern	بسیار تازه
pleophagous	بسیار خوار
superheat	بسیار گرم
pianissimo	بسیار اهسته
v.l.f.	بسامد بسیار کم
perfervid	بسیار باحرارت
polyphagous	بسیار غذا
polyphonic	بسیار صدا
supereminent	بسیار بلند
thank you very much	بسیار ممنونم
sizzler	بسیار گرم
the d. is in him	بسیار شروراست
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
all-powerful	بسیار نیرومند
meticulosity	دقت بسیار
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
death trap	بسیار خطرناک
death traps	بسیار خطرناک
high-pitched	بسیار شیبدار
low-rise	نه بسیار بلند
multi-millionaire	بسیار پولدار
infernality	زشتی بسیار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
overly	بسیار گرانه
ad nauseam	بسیار زننده
much pleased	بسیار خوشتود
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
multocular	بسیار چشم
multivincular	بسیار پیوند
multitudinously	با گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
multisonant	بسیار صدا
multiform	بسیار شکل
multidentate	بسیار دندان
multangular	بسیار گوشه
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
much rain	باران بسیار
squeaky clean	بسیار تمیز
priceless	بسیار پر قیمت
brilliant	بسیار درخشان
frigid	بسیار سرد
fine	بسیار اماده
main	بسیار مهم
monstrosity	شرارت بسیار
monstrosities	شرارت بسیار
herculean	بسیار دشوار
thoroughgoing	بسیار دقیق
finest	بسیار اماده
primes	بسیار مهم
primed	بسیار مهم
prime	بسیار مهم
whackings	بسیار عظیم
goody-goody	بسیار خوب
very good	بسیار خوب
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
fined	بسیار اماده
colossal	بسیار بزرگ
excessive	بسیار یا بزرگ
desperate	بسیار سخت
polygons	بسیار پهلو
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
regiment	گروه بسیار
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند