Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 55 (5 milliseconds)
English	Persian
unihibited	بی قید وبند خودمانی
Other Matches
collusion	بست وبند
To care for something . To be involved in something .	درقید وبند چیزی بودن
phylactery	پیشانی بند وباز وبند
intimate	خودمانی
familiar	خودمانی
hail fellow	خودمانی
unihibit	خودمانی
pally	خودمانی
intimating	خودمانی
intimated	خودمانی
intimates	خودمانی
throwaway	خودمانی
homey	خودمانی
coze	صحبت خودمانی
folksy	دوستانه خودمانی
taming	بیمزه خودمانی
familial	خویشاوندی خودمانی
hypocoristic	تصغیری و خودمانی
klatch	اجتماع خودمانی
klatsch	اجتماع خودمانی
nicknack	نام خودمانی
sportswear	لباس خودمانی
natter	حرف خودمانی
nattered	حرف خودمانی
nattering	حرف خودمانی
natters	حرف خودمانی
pillow talk	صحبت خودمانی
nicknaming	نام خودمانی
nicknames	نام خودمانی
familiarize	خودمانی کردن
familiarising	خودمانی کردن
familiarises	خودمانی کردن
familiarised	خودمانی کردن
hobnobs	دوستانه خودمانی
hobnobbing	دوستانه خودمانی
hobnobbed	دوستانه خودمانی
hobnob	دوستانه خودمانی
homely	خودمانی وصمیمانه
insiders	خودی خودمانی
insider	خودی خودمانی
familiarized	خودمانی کردن
familiarizes	خودمانی کردن
nicknamed	نام خودمانی
nickname	نام خودمانی
tamest	بیمزه خودمانی
tames	بیمزه خودمانی
tamer	بیمزه خودمانی
familiarizing	خودمانی کردن
tamed	بیمزه خودمانی
tame	بیمزه خودمانی
dishabille	حالت خودمانی و بی رودربایستی
His manners are free and easy.	خیلی خودمانی است
hypocorism	لقب خودمانی وبشروخی
hypocorism	اصطلاح یا کلمه خودمانی وتصغیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com