| Total search result: 301 (15 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| stuffless     | 
		بی لایه   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| bridge     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		| bridged     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		| bridges     | 
		وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است   | 
		
	
		
		| deposit     | 
		پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده   | 
		
	
		
		| deposit     | 
		لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد   | 
		
	
		
		| deposits     | 
		پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده   | 
		
	
		
		| deposits     | 
		لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد   | 
		
	
		
		| plied     | 
		لایه کاغذ   | 
		
	
		
		| plies     | 
		لایه کاغذ   | 
		
	
		
		| ply     | 
		لایه کاغذ   | 
		
	
		
		| plying     | 
		لایه کاغذ   | 
		
	
		
		| stratum     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| strata     | 
		لایه ها   | 
		
	
		
		| session     | 
		لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند   | 
		
	
		
		| sessions     | 
		لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند   | 
		
	
		
		| physical     | 
		پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI   | 
		
	
		
		| layer     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| layer     | 
		لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند   | 
		
	
		
		| layers     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| layers     | 
		لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند   | 
		
	
		
		| padding     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| padding     | 
		پیمایش لایه گذاری   | 
		
	
		
		| media     | 
		زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد   | 
		
	
		
		| strip     | 
		لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده   | 
		
	
		
		| pad     | 
		لایه پشتی   | 
		
	
		
		| pad     | 
		با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن   | 
		
	
		
		| pads     | 
		لایه پشتی   | 
		
	
		
		| pads     | 
		با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن   | 
		
	
		
		| shield     | 
		, بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند   | 
		
	
		
		| shield     | 
		, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند   | 
		
	
		
		| shield     | 
		هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد   | 
		
	
		
		| shields     | 
		, بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند   | 
		
	
		
		| shields     | 
		, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند   | 
		
	
		
		| shields     | 
		هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد   | 
		
	
		
		| high level     | 
		استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند   | 
		
	
		
		| high-level     | 
		استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند   | 
		
	
		
		| services     | 
		توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند   | 
		
	
		
		| course     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| coursed     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| courses     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| celluloid     | 
		لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور   | 
		
	
		
		| bed     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| beds     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| surfacing     | 
		لایه پوشش   | 
		
	
		
		| veneer     | 
		لایه نازک چوب   | 
		
	
		
		apron       | 
		لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود   | 
		
	
		
		| aprons     | 
		لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود   | 
		
	
		
		| deposition     | 
		سطح با یک لایه نازک   | 
		
	
		
		| depositions     | 
		سطح با یک لایه نازک   | 
		
	
		
		| coax     | 
		کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره   | 
		
	
		
		| coaxed     | 
		کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره   | 
		
	
		
		| coaxes     | 
		کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره   | 
		
	
		
		| coaxing     | 
		کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره   | 
		
	
		
		die       | 
		قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد   | 
		
	
		
		| cortex     | 
		لایه رویی روپوش   | 
		
	
		
		| cortices     | 
		لایه رویی روپوش   | 
		
	
		
		| stratosphere     | 
		لایه استراتوسفر جوی   | 
		
	
		
		| stratosphere     | 
		لایه- سپهر   | 
		
	
		
		| riband     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| ribands     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| ribbands     | 
		لایه   | 
		
	
		
		leaf       | 
		لایه   | 
		
	
		
		| stripping     | 
		برداشت لایه رو   | 
		
	
		
		| stripping     | 
		تراش لایه رو   | 
		
	
		
		| yard     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| yards     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| fascia     | 
		لایه پوششی فیبری   | 
		
	
		
		| fascias     | 
		لایه پوششی فیبری   | 
		
	
		
		| transistor     | 
		هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector   | 
		
	
		
		| transistors     | 
		هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector   | 
		
	
		
		| transport     | 
		لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است   | 
		
	
		
		| transported     | 
		لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است   | 
		
	
		
		| transporting     | 
		لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است   | 
		
	
		
		| transports     | 
		لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است   | 
		
	
		
		| Cellophane     | 
		لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی   | 
		
	
		
		cushion       | 
		لایه گذاشتن چنبره   | 
		
	
		
		| cushioned     | 
		لایه گذاشتن چنبره   | 
		
	
		
		| cushioning     | 
		لایه گذاشتن چنبره   | 
		
	
		
		| cushions     | 
		لایه گذاشتن چنبره   | 
		
	
		
		| plane     | 
		یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد   | 
		
	
		
		| planed     | 
		یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد   | 
		
	
		
		| planes     | 
		یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد   | 
		
	
		
		| planing     | 
		یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد   | 
		
	
		
		| underlay     | 
		در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین   | 
		
	
		
		| underlays     | 
		در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین   | 
		
	
		
		| priming     | 
		لایه اول   | 
		
	
		
		| priming     | 
		استر لایه استر   | 
		
	
		
		| underlain     | 
		در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن   | 
		
	
		
		| underlie     | 
		در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن   | 
		
	
		
		| underlies     | 
		در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن   | 
		
	
		
		| coat     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| coated     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| coatings     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| coats     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| coating     | 
		پوششی از یک لایه رنگ یا گچ   | 
		
	
		
		| shell     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| shelling     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| shells     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| permafrost     | 
		لایه منجمد دائمی اعماق زمین   | 
		
	
		
		| permafrost     | 
		لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| blanket course     | 
		لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس   | 
		
	
		
		| collapse pressure     | 
		حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند   | 
		
	
		
		| blanket course     | 
		لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس   | 
		
	
		
		| argillite     | 
		خاک رس لایه لایه   | 
		
	
		
		| delaminate     | 
		لایه لایه شدن   | 
		
	
		
		| delamination     | 
		لایه لایه شدن   | 
		
	
		
		| delamination     | 
		لایه لایه کردن   | 
		
	
		
		| delamination     | 
		لایه لایه شدگی   | 
		
	
		
		| lamination     | 
		لایه لایه سازی   | 
		
	
		
		| interlayer     | 
		لایه بین دو لایه   | 
		
	
		
		| gas discharge display     | 
		صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است   | 
		
	
		
		| gas plasma display     | 
		صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است   | 
		
	
		
		| three ply     | 
		سه لایه   | 
		
	
		
		| three-ply     | 
		سه لایه   | 
		
	
		
		| ribband     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| provine     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| layer line     | 
		خط لایه   | 
		
	
		
		| lamellose     | 
		لایه لایه   | 
		
	
		
		| lamellar     | 
		لایه لایه   | 
		
	
		
		| tier     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| tiers     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| substrate     | 
		لایه   | 
		
	
		
		| bioderm     | 
		لایه زنده   | 
		
	
		
		| coat of plastering     | 
		لایه اندود   | 
		
	
		
		| blocking layer     | 
		لایه سدی   | 
		
	
		
		| carbon deposite     | 
		لایه کربن   | 
		
	
		
		| frost blanket course     | 
		لایه ضد یخ قشر ضد یخ   | 
		
	
		
		| boundary layer     | 
		لایه مرزی   | 
		
	
		
		| blockstone course     | 
		لایه سنگچین   | 
		
	
		
		| frost blanket course     | 
		لایه پاد یخ   | 
		
	
		
		| bottom layer     | 
		لایه مشترک   | 
		
	
		
		| thin film     | 
		لایه نازک   | 
		
	
		
		| damp proof course=     | 
		لایه نمگیر   | 
		
	
		
		| damp proof course=     | 
		لایه نمبند   | 
		
	
		
		| euphotic     | 
		اب لایه نورگیر   | 
		
	
		
		| epilimnion     | 
		اب لایه سطحی   | 
		
	
		
		| energy stage     | 
		لایه انرژی   | 
		
	
		
		| filter layer     | 
		لایه صافی   | 
		
	
		
		| energy shell     | 
		لایه انرژی   | 
		
	
		
		| concrete layer     | 
		لایه بتنی   | 
		
	
		
		| drainage course     | 
		لایه زهکش   | 
		
	
		
		| insulated layer     | 
		لایه عایق   | 
		
	
		
		| depletion layer     | 
		تهی لایه   | 
		
	
		
		| confining layer     | 
		لایه فشارزا   | 
		
	
		
		| epilimnion     | 
		اب لایه زبرین   | 
		
	
		
		| filter layer     | 
		لایه پالایش   | 
		
	
		
		| five ply     | 
		پنج لایه   | 
		
	
		
		| oxide film     | 
		لایه اکسیدی   | 
		
	
		
		| superstratum     | 
		ابر لایه   | 
		
	
		
		| substratum     | 
		زیر لایه   | 
		
	
		
		| substrate     | 
		زیر لایه   | 
		
	
		
		| subsell     | 
		زیر لایه   | 
		
	
		
		| sublevel     | 
		زیر لایه   | 
		
	
		
		| subfloor     | 
		لایه زیر کف   | 
		
	
		
		| sub grade     | 
		لایه زیرین   | 
		
	
		
		| surface course     | 
		لایه رویی   | 
		
	
		
		| wearing course     | 
		لایه رویی   | 
		
	
		
		| the inner layer     | 
		لایه درونی   | 
		
	
		
		| zonate     | 
		لایه دار   | 
		
	
		
		| waterproofing course     | 
		لایه اب بندی   | 
		
	
		
		| undercoat     | 
		زیر لایه   | 
		
	
		
		| traprock     | 
		لایه بازالتی   | 
		
	
		
		| top layer     | 
		لایه فوقانی   | 
		
	
		
		| stratification     | 
		لایه بندی   | 
		
	
		
		| soil horizon     | 
		لایه خاک   | 
		
	
		
		| silt layer     | 
		لایه لای   | 
		
	
		
		| limnetic zone     | 
		لایه نورگیر اب   | 
		
	
		
		| layering     | 
		لایه بندی   | 
		
	
		
		| layer of rock     | 
		لایه سنگی   | 
		
	
		
		| lamella     | 
		لایه صفحه   | 
		
	
		
		| ionosphere     | 
		لایه یونسفر   | 
		
	
		
		| intermediate layer     | 
		لایه میانی   | 
		
	
		
		| in layers     | 
		در چند لایه   | 
		
	
		
		| impervious blanket     | 
		لایه نفوذناپذیر   | 
		
	
		
		| impervious blanket     | 
		لایه ناتراوا   | 
		
	
		
		| hard layer     | 
		لایه سفت   | 
		
	
		
		| magnetic layer     | 
		لایه مغناطیسی   | 
		
	
		
		| multilayer     | 
		چند لایه   | 
		
	
		
		| mylar     | 
		لایه پولیستری   | 
		
	
		
		| selected material     | 
		لایه فرم   | 
		
	
		
		| sedimentation     | 
		لایه گذاری   | 
		
	
		
		| sand layer     | 
		لایه ماسه   | 
		
	
		
		| reversing layer     | 
		لایه واگردان   | 
		
	
		
		| priming layer     | 
		لایه استری   | 
		
	
		
		| porous layer     | 
		لایه روزنهای   | 
		
	
		
		| pervious blanket     | 
		لایه زهکش   | 
		
	
		
		| overburden     | 
		لایه سربار   | 
		
	
		
		| valence shell     | 
		لایه والانس   | 
		
	
		
		| outer shell     | 
		لایه والانس   | 
		
	
		
		| hard layer     | 
		لایه سخت   | 
		
	
		
		| binder course     | 
		لایه استر   | 
		
	
		
		| laminated     | 
		لاله لایه   | 
		
	
		
		| acid lining     | 
		لایه اسیدی   | 
		
	
		
		| strand     | 
		لایه رودخانه   | 
		
	
		
		| plasterboard     | 
		لایه گچی   | 
		
	
		
		| strands     | 
		لایه رودخانه   | 
		
	
		
		| base course     | 
		لایه شالوده   | 
		
	
		
		| basaltic stratum     | 
		لایه بازالتی   | 
		
	
		
		| bedding     | 
		لایه زیرین   | 
		
	
		
		| bedding     | 
		لایه بندی   | 
		
	
		
		| barrier layer     | 
		لایه سدی   | 
		
	
		
		| pelagic     | 
		ژرف لایه ابPELA   | 
		
	
		
		| outer shell electron     | 
		الکترون لایه بیرونی   | 
		
	
		
		| multi layer weld     | 
		جوشکاری چند لایه   | 
		
	
		
		| mesocline     | 
		لایه فوقانی مزوسفر   | 
		
	
		
		| lamella     | 
		عضو شبیه لایه   | 
		
	
		
		| purlin     | 
		لایه یا تیرک اتصال   | 
		
	
		
		| laminar boundary layer     | 
		لایه مرزی خطی   | 
		
	
		
		| layered     | 
		دارای لایه یا طبقه   | 
		
	
		
		| levelling course     | 
		لایه تسطیح کننده   | 
		
	
		
		| magnetic barrier layer     | 
		لایه سدکننده مغناطیسی   | 
		
	
		
		| magnetic film     | 
		لایه فیلم مغناطیسی   | 
		
	
		
		| protective coat     | 
		لایه یا قشر محافظ   | 
		
	
		
		| protective layer     | 
		لایه یا روکش محافظ   | 
		
	
		
		| thin layer chromatography     | 
		کروماتوگرافی لایه نازک   | 
		
	
		
		| throphogen     | 
		لایه خوراک ساز   | 
		
	
		
		| thropholyt     | 
		لایه خوراک کاه   | 
		
	
		
		| troposphere     | 
		لایه تروپوسفر هوا   | 
		
	
		
		| wadable     | 
		قابل لایه گذاری   | 
		
	
		
		| flat coat [painting]     | 
		لایه صاف رنگ   | 
		
	
		
		| medial layer     | 
		لایه میانی [پزشکی]   | 
		
	
		
		lacing-course       | 
		[لایه ای از آجر یا کاشی]   | 
		
	
		
		| surface boundary layer     | 
		لایه مرزی سطح   | 
		
	
		
		| social stratification     | 
		لایه بندی اجتماعی   | 
		
	
		
		| selected material     | 
		لایه بدنه راه   | 
		
	
		
		| stabilized layer     | 
		لایه تثبیت شده   | 
		
	
		
		| steady flow     | 
		جریان لایه وار   | 
		
	
		
		| subbase course     | 
		لایه زیر اساس   | 
		
	
		
		| electrical double layer     | 
		لایه مضاعف الکتریکی   | 
		
	
		
		| barrier layer cell     | 
		سلول لایه سدی   | 
		
	
		
		| binder course     | 
		لایه یا قشر لعاب   | 
		
	
		
		| gas film     | 
		لایه یا قشر گازی   | 
		
	
		
		| impermeable layer     | 
		لایه غیرقابل نفوذ   | 
		
	
		
		| abyssal pelagic     | 
		زیر لایه ژرفی   | 
		
	
		
		| heeltap     | 
		لایه پاشنه کفش   | 
		
	
		
		| hardened case     | 
		لایه سخت شده   | 
		
	
		
		| aphotic stratum     | 
		لایه تاریک اقیانوس   | 
		
	
		
		| aphotic zone     | 
		لایه تاریک اقیانوس   | 
		
	
		
		| barrier layer detector     | 
		اشکارساز لایه سدی   | 
		
	
		
		| basaltic stratum     | 
		لایه سیاه سنگی   | 
		
	
		
		| insulated intermediate layer     | 
		لایه میانی عایق   | 
		
	
		
		| double decker     | 
		هرچیزیکه دو لایه دارد   | 
		
	
		
		| bed rock ledge     | 
		لایه سنگی کف بستر   | 
		
	
		
		| cutis     | 
		لایه زیرین پوست   | 
		
	
		
		| dermatome     | 
		لایه پوست ساز   | 
		
	
		
		| epipelagic     | 
		زیر لایه زبرین   | 
		
	
		
		| toe box     | 
		چرم لایه سرپنجه کفش   | 
		
	
		
		| stratopause     | 
		لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر   | 
		
	
		
		| eupelagic environment     | 
		محیط زیر لایه زیرین   | 
		
	
		
		| nitrited case     | 
		لایه ازت داده شده   | 
		
	
		
		| subbase course     | 
		لایه پی قشر زیر اساس   | 
		
	
		
		| thermosphere     | 
		خارجی ترین لایه اتمسفر   | 
		
	
		
		| phellogen     | 
		لایه چوب پنبه ساز   | 
		
	
		
		| exosphere     | 
		خارجی ترین لایه اتمسفر   | 
		
	
		
		| lamin     | 
		لایه نازک پهنک برگ   | 
		
	
		
		| mesoderm     | 
		لایه وسطی جرثومه میانپوست   | 
		
	
		
		| chromosphere     | 
		لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف   | 
		
	
		
		| layered     | 
		انچه مربوط به لایه ها باشد   | 
		
	
		
		| lamina     | 
		لایه نازک پهنک برگ   | 
		
	
		
		| to coat something [with paint]     | 
		چیزی را با لایه ای [از رنگ] پوشاندن   | 
		
	
		
		| bipolar     | 
		تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n   | 
		
	
		
		| multi layer coil     | 
		سیم پیچی چند لایه   | 
		
	
		
		| mesoblast     | 
		لایه جرثومه میانی جنین   | 
		
	
		
		| light sensitive layer     | 
		لایه یا قشر حساس در برابرنور   | 
		
	
		
		| layer depth     | 
		عمق لایه اول اب دریا   | 
		
	
		
		| sponge     | 
		لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ   | 
		
	
		
		| pourpoint     | 
		لباس لایه داریا پنبه دار   | 
		
	
		
		| leaf fat     | 
		لایه پیه دور گرده خوک   | 
		
	
		
		| plain flap     | 
		فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد   | 
		
	
		
		| thermocline     | 
		لایه منعکس کننده صوت در اب دریا   | 
		
	
		
		| sponging     | 
		لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ   | 
		
	
		
		| sponged     | 
		لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ   | 
		
	
		
		| intrapermafrost water     | 
		ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین   | 
		
	
		
		| reversing layer     | 
		لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید   | 
		
	
		
		| phosphor     | 
		لایه نازک فسفر درون صحفه CRT   | 
		
	
		
		| b. horizon     | 
		طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است   | 
		
	
		
		| vortex sheet     | 
		لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت   | 
		
	
		
		| reynolds stress     | 
		تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون   | 
		
	
		
		| photosphere     | 
		لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد   | 
		
	
		
		| presentation layer     | 
		ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها   | 
		
	
		
		| architecture     | 
		طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان   | 
		
	
		
		| grout curtain     | 
		لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد   | 
		
	
		
		| ISO/OSI model     | 
		معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند   | 
		
	
		
		| suprapermafrost     | 
		ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند   | 
		
	
		
		dentil-band       | 
		[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]   | 
		
	
		
		| layer tints     | 
		هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما   | 
		
	
		
		| co axial cable     | 
		کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره   | 
		
	
		
		| epicanthus     | 
		لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند   | 
		
	
		
		| ink jet printer     | 
		دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند   | 
		
	
		
		| multilayer     | 
		تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد   | 
		
	
		
		| hard contact printing     | 
		چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد   | 
		
	
		
		| stratus     | 
		لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند   | 
		
	
		
		acid diluent       | 
		ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود   | 
		
	
		
		| Type cable     | 
		چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد   | 
		
	
		
		| fibre optics     | 
		لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود   | 
		
	
		
		cladding       | 
		واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری   | 
		
	
		
		| international standards organization     | 
		طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند   | 
		
	
		
		| lamellate     | 
		لایه مانند ورقه مانند   | 
		
	
		
		| base course     | 
		لایه اساس قشر اساس   | 
		
	
		
		| electroluminescent     | 
		صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود   |