Dictiornary-Farsi | بی ناموس نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
intemerate	بی ناموس نشده


Other Matches

unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
violation	هتک ناموس
honor	ابرو ناموس
ravishment	هتک ناموس
raped	هتک ناموس کردن
rapes	هتک ناموس کردن
rape	هتک ناموس کردن
violate	هتک ناموس کردن
raping	هتک ناموس کردن
ravishment	هتک ناموس کردن
violated	هتک ناموس کردن
To surrender ones chastity .	ناموس خود را لو دادن
violates	هتک ناموس کردن
raped	هتک ناموس به عنف ایالت
statutory rape	هتک ناموس دختر نابالغ
raping	هتک ناموس به عنف ایالت
rape	هتک ناموس به عنف ایالت
rapes	هتک ناموس به عنف ایالت
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
white slave	استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
raped	زنای به عنف هتک ناموس به عنف
rapes	زنای به عنف هتک ناموس به عنف
rape	زنای به عنف هتک ناموس به عنف
raping	زنای به عنف هتک ناموس به عنف
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
undisturbed	مختل نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
haggard	رام نشده
unpremediated	تصور نشده
savage	رام نشده
savaged	رام نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
savages	رام نشده
savaging	رام نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
uncut	بریده نشده
uncommitted	تقبل نشده
unset	ثابت نشده
unpaid	پرداخت نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
uninvited	دعوت نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unattached	توفیق نشده
unbidden	دعوت نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unabridged	تلخیص نشده
unabridged	کوتاه نشده
unchanged	عوض نشده
unsaved	پس انداز نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unattached	اعزام نشده
unpolished	پرداخت نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
unlicked	لیسیده نشده
innascible	زایده نشده
undeeded	در سندقید نشده
inextinct	نیست نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
undefined	تعریف نشده
increate	افریده نشده
in sheets	صحافی نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
roughdry	اطو نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
tenantless	اشغال نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unbowed	سر کوب نشده
in quires	صحافی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unsought	کاوش نشده
autochthonous	جابجا نشده
unspotted	ننگین نشده
unnormalized	هنجار نشده
unasked	سوال نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
imperforate	منگنه نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
undirected	هدایت نشده
undisiplined	تربیت نشده
unexploded	منفجر نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unleached	سفید نشده
unsung	خوانده نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
uncounted	شمرده نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unbacked	رام نشده
virgins	استفاده نشده
virgin	استفاده نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unread	خوانده نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
untested <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
inexact	درست نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
undetected	کشف نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
inviolate	نقض نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
unstudied	مطالعه نشده
opened	واریز نشده
open	واریز نشده
unwashed	شسته نشده
unworn	استعمال نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
outstanding	تصفیه نشده
wound less	زخمی نشده
unconnected	وصل نشده
unearned	کسب نشده
unworn	کهنه نشده
outstanding	پرداخت نشده
opens	واریز نشده
outstanding	وصول نشده