Dictiornary-Farsi | تئوری ارزش کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
labor theory of value	تئوری ارزش کار


Search result with all words

neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
Other Matches

book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
thebe	تئوری
theoretical	تئوری
theories	تئوری
theory	تئوری
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
quantum theory	تئوری کوانتوم
field theory	تئوری میدان ها
a priori	تئوری و نظری
theorizer	تئوری باف
two person zero sum game	در تئوری بازیها
game theory	تئوری بازی
graph theory	تئوری گراف
heam yoei vooly	تئوری قدرت
switching theory	تئوری سوئیچینگ
theory of fault	تئوری تقصیر
theoretical gravity	گرانش تئوری
communication theory	تئوری مخابرات
decision theory	تئوری تصمیم
energy theorem	تئوری انرژی
poisson theory	تئوری پویسن
electron theory	تئوری الکترونی
set theory	تئوری مجموعه ها
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
theoreticians	ویژه گردر تئوری
theoretician	ویژه گردر تئوری
two person game	بازی دو نفره در تئوری بازیها
pure strategy	استراتژی مطلق در تئوری بازیها
payoff matrix	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
tangent modules theory	تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
So much for theory! <idiom>	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
zero sum game	بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
conical flow	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
permanent income hypothesis	مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
atomic theory	فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
relative income hypothesis	بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
saddle point	منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
quantize	با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
big ticket	با ارزش
low level	کم ارزش
naught	بی ارزش
no par	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
picayune	بی ارزش
shotten	بی ارزش
worthless	بی ارزش
market value	ارزش
valuing	ارزش
regardant	با ارزش
value	ارزش
treasure	با ارزش
price	ارزش
prices	ارزش
small change	کم ارزش
good for nothing	بی ارزش
raffish	بی ارزش
fustian	بی ارزش
worth	ارزش
worm eaten	بی ارزش
worthiness	ارزش
rewarding	پر ارزش
valueless	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
punks	بی ارزش
punk	بی ارزش
avail	ارزش
worth	با ارزش
junky	بی ارزش
low grade	کم ارزش
values	ارزش
brummagem	بی ارزش
brummagem	کم ارزش
trivalence	سه ارزش
trivalency	سه ارزش
cost	ارزش
unvalued	بی ارزش
disvalue	بی ارزش کردن
equity capital	ارزش ویژه
exchange value	ارزش مبادله
net price	ارزش خالص
exchange value	ارزش مبادلهای
monetary value	ارزش پولی
economic value	ارزش اقتصادی
net net worth	ارزش خالص
diagnostic value	ارزش تشخیصی
nominal value	ارزش اسمی
net worth	ارزش خالص
numerical value	ارزش عددی
end value	ارزش انتهایی
differential cost	ارزش نهایی
net value	ارزش خالص
expected value	ارزش منتظره
face value	ارزش اسمی
market value	ارزش بازاری
intrinsic value	ارزش ذاتی
it is of little worth	کم ارزش است
limiting value	ارزش نهایی
loan value	ارزش وام
manufacture cost	ارزش ساخت
man friday	کمک با ارزش
maintenance cost	ارزش نگهداری
loan value	ارزش استقراض
logical value	ارزش منطقی
influence value	ارزش تاثیر
increase in value	افزایش ارزش
heating value	ارزش گرمایی
face value	ارزش صوری
heat of combustion	ارزش گرمایی
final value	ارزش نهایی
gross value	ارزش ناخالص
heat value	ارزش گرمایی
meed	پاداش ارزش
loss of value	افت ارزش
tinker's damn	چیزبی ارزش
indexation	ارزش ترازی
waff	نظر بی ارزش
value of money	ارزش پول
value of assets	ارزش دارائی ها
value in use	ارزش استعمال
value in use	ارزش استفاده
value in exchange	ارزش مبادله
value for money	ارزش پول
value date	تاریخ ارزش
value as security	ارزش تضمین
value analysis	تحلیل ارزش
value added	ارزش افزوده
valuably	بطور با ارزش
wear thin <idiom>	بی ارزش شدن
kitsch	هنر بی ارزش
heritage asset	میراث با ارزش
present value	ارزش فعلی
valorization	تعیین ارزش
use value	ارزش استعمال
surrender value	ارزش بازخرید
quantitative value	ارزش مقداری
quantitative value	ارزش کمی
production cost	ارزش ساخت
prime cost	ارزش اولیه
present worth	ارزش فعلی
present worth	ارزش حال
present value	ارزش فعلی
present value	ارزش حال
place value	ارزش مکانی
penny worth	ارزش یک پنی
paradox of value	تناقض ارزش
par value	ارزش اسمی
objective value	ارزش واقعی
real value	ارزش واقعی
rental value	ارزش اجارهای
use value	ارزش استفاده
use by value	استفاده با ارزش
undervaluation	کم ارزش گذاری
truth value	ارزش درستی
tinker's dam	چیزبی ارزش
threshold value	ارزش استانهای
value theory	نظریه ارزش
theory of value	نظریه ارزش
survival value	ارزش بقا
surplus value	ارزش اضافی
subjective value	ارزش ذهنی
store of value	منبع ارزش
scale value	ارزش مقیاسی
salvage value	ارزش بازیافتنی
scrap value	ارزش اسقاطی
salavage value	ارزش اسقاطی
objective value	ارزش عینی
valence	توان ارزش
belittles	کم ارزش کردن
belittling	کم ارزش کردن
belittlement	کم ارزش سازی
debunk	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
debunks	کم ارزش کردن
haw	چیز بی ارزش
axiology	ارزش شناسی
belittled	کم ارزش کردن
belittle	کم ارزش کردن
depreciation	کم ارزش شمردن
calorific value	ارزش گرمایی
esteem	رعایت ارزش
caloric value	ارزش گرمایی
call price	ارزش اسمی
call by value	فراخوانی با ارزش
book value	ارزش دفتری
axiology	علم ارزش ها
hawed	چیز بی ارزش
added value	ارزش افزوده
downgraded	کم ارزش کردن