English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
of iranian nationality تابع ایران
Other Matches
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
Iran ایران
persia ایران
the iranian nation ملت ایران
all iran همه ایران
oil from iran نفت ایران
on the west of iran در باختر ایران
iranian اهل ایران
iranian وابسته به ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
avestan زبان باستانی ایران
rial واحد پول ایران
PETAG شرکت فرش ایران
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
satrap استاندار قدیم ایران
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
fish design طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
sequela تابع
sequent تابع
servitor تابع
function generator تابع زا
function code کد تابع
follwer تابع
dependants تابع
dependant تابع
function تابع
functioned تابع
functions تابع
subordinative تابع
subject تابع
citizen تابع
adjective تابع
adjectives تابع
accessory تابع
subjects تابع
submission تابع
subjecting تابع
subjected تابع
tributary تابع
citizens تابع
suffragan تابع
apanage تابع
dependent تابع
subservient تابع
incidents تابع
incident تابع
subsidiary تابع
amenable تابع
subsidiaries تابع
tributaries تابع
subaltern تابع
ancillary تابع
subalterns تابع
passives تابع
subordinate تابع
subordinated تابع
passive تابع
subordinating تابع
subordinates تابع
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
external function تابع برونی
frequency dependant تابع فرکانس
generating function تابع مولد
frequency function تابع بسامد
function invocation احضار تابع
function generator مولد تابع
distribution function تابع توزیع
function تابع [ریاضی]
eigenfunction ویژه تابع
eigenfunction تابع مشخصه
elementary function تابع ابتدایی
supply function تابع عرضه
even function تابع زوج
exponential function تابع نمائی
exponential function تابع نمایی
generating function تابع زاینده
gibbs function تابع گیبس
hamiltonian function تابع هامیلتون
integrand تابع زیرانتگرال
standard function تابع استاندارد
input function تابع اولیه
state function تابع حالت
step function تابع پلهای
increasing function تابع صعودی
increasing function تابع فزاینده
step function تابع پلکانی
echelon ردههای تابع
echelons ردههای تابع
impluse function تابع ضربهای
impedance function تابع امپدانس
stress function تابع تنش
hyperbolic function تابع هذلولی
subdominant تابع تبعی
hamiltonian function تابع هامیلتونی
intrinsic function تابع فطری
well behaved function تابع خوشرفتار
approximation function تابع تقریب
boolean function تابع بولی
procedural استفاده از یک تابع
built in function تابع توکار
characteristic function تابع مشخصه
characteristic function ویژه تابع
characteristic function مشخصه تابع
approximating function تابع تقریب
analytical function تابع تحلیلی
weight function تابع وزنی
wave function تابع موجی
utility function تابع کاربردی
utility function تابع مفید
dependent تابع نامستقل
trigonometric function تابع مثلثاتی
aggregate demand function تابع تقاضای کل
aggregate production function تابع تولید کل
allocation function تابع تخصیص
trial function تابع ازمایشی
transformation function تابع تبدیل
threshold function تابع استانهای
cost function تابع هزینه
decreasing function تابع نزولی
demand function تابع تقاضا
temperature function تابع دما
dependent variable متغیر تابع
discontinuous function تابع ناپیوسته
discriminant function تابع تشخیص
control function تابع کنترلی
continuous function تابع پیوسته
transfer function تابع انتقال
total utility function تابع مطلوبیت کل
total revenue function تابع درامد کل
total function تابع کامل
total cost function تابع هزینه کل
to heel تابع دراختیار
integral تابع اولیه
density function تابع چگالی
consumption function تابع مصرف
tax function تابع مالیات
probability function تابع احتمال
subs تحت تابع
subordination تابع [مطیع]
suborder تابع [مطیع]
work function تابع کار
objective function تابع هدف
normalized function تابع بهنجار
normal function تابع بهنجار
sheffer function تابع شفر
point function تابع نقطهای
sine function تابع سینوسی
single valued function تابع یک مقداری
functions طرزکار تابع
real function تابع حقیقی
minimal function تابع کمین
sub تحت تابع
partial function پاره تابع
partial function تابع جزئی
preference function تابع ترجیح
preference function تابع رجحان
power function تابع قدرت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com