Dictiornary-Farsi | تابع برونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
external function	تابع برونی


Other Matches

nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
external	برونی
exogenous	برونی
outside	برونی
external sense	حس برونی
objective	برونی
objectives	برونی
outsides	برونی
extrinsic	برونی
exoterical	برونی
externals	برونی
exogenous event	رویداد برونی
extrinsic motivation	انگیزش برونی
springing of extrados	پاطاق برونی
external table	جدول برونی
exosmosis	حلول برونی
scarf skin	پوست برونی
outer connection	پیوند برونی
outboard engine	موتور برونی
extrapolations	براورد برونی
external command	فرمان برونی
extrinsic reward	پاداش برونی
external reward	پاداش برونی
extrapolation	براورد برونی
external pressure	فشار برونی
epidermis	پوست برونی
veranda	ایوان برونی
verandahs	ایوان برونی
verandas	ایوان برونی
neurilemma or lema	پوشش برونی پی
phlogosis	اماس برونی
periderm	پوست برونی
airlocks	صندوقهی برونی
extroversion	رویش برونی
objective reality	واقعیت برونی
external inhibition	بازداری برونی
external phase	فاز برونی
pods	پوست برونی
external validity	اعتبار برونی
externalization	برونی کردن
epizoon	انگل برونی
exteroceptor	گیرنده برونی
pod	پوست برونی
extroverts	دارای رویش برونی
outward application	استعمال برونی یا خارجی
extrovert	دارای رویش برونی
outward things	جهان برونی یا فاهر
external auditory meatus	گذرگاه برونی گوش
exo skeleton	استخوان بندی برونی
external hard disk	دیسک سخت برونی
nearside lane	خط یکم یا راه برونی
exoterics	تعلیمات برونی یاعمومی
epidermic	مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermal	مربوط به پوست برونی بشرهای
external modem	تلفیق و تفکیک کننده برونی
external ophthalmia	اماس برونی تخم چشم
re entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
amenable	تابع
subordinate	تابع
functions	تابع
subjected	تابع
subject	تابع
tributary	تابع
tributaries	تابع
subordinative	تابع
submission	تابع
suffragan	تابع
dependants	تابع
accessory	تابع
subordinated	تابع
function	تابع
functioned	تابع
adjective	تابع
sequent	تابع
subordinating	تابع
adjectives	تابع
sequela	تابع
subordinates	تابع
servitor	تابع
apanage	تابع
subalterns	تابع
subaltern	تابع
subsidiaries	تابع
subsidiary	تابع
ancillary	تابع
incident	تابع
incidents	تابع
subservient	تابع
dependent	تابع
dependant	تابع
passive	تابع
passives	تابع
subjecting	تابع
citizens	تابع
subjects	تابع
function code	کد تابع
function generator	تابع زا
follwer	تابع
citizen	تابع
approximation function	تابع تقریب
boolean function	تابع بولی
approximating function	تابع تقریب
discriminant function	تابع تشخیص
objective function	تابع هدف
of iranian nationality	تابع ایران
normalized function	تابع بهنجار
even function	تابع زوج
demand function	تابع تقاضا
aggregate demand function	تابع تقاضای کل
echelons	ردههای تابع
aggregate production function	تابع تولید کل
echelon	ردههای تابع
allocation function	تابع تخصیص
analytical function	تابع تحلیلی
normal function	تابع بهنجار
built in function	تابع توکار
preference function	تابع ترجیح
preference function	تابع رجحان
continuous function	تابع پیوسته
power function	تابع قدرت
power function	تابع توانی
power function	تابع توان
point function	تابع نقطهای
control function	تابع کنترلی
phi gamma function	تابع فی- گاما
cost function	تابع هزینه
decreasing function	تابع نزولی
partition function	تابع تقسیم
partial function	پاره تابع
characteristic function	مشخصه تابع
characteristic function	ویژه تابع
partial function	تابع جزئی
characteristic function	تابع مشخصه
probability function	تابع احتمال
dependent	تابع نامستقل
density function	تابع چگالی
elementary function	تابع ابتدایی
exponential function	تابع نمائی
increasing function	تابع صعودی
increasing function	تابع فزاینده
impluse function	تابع ضربهای
exponential function	تابع نمایی
consumption function	تابع مصرف
function invocation	احضار تابع
impedance function	تابع امپدانس
hyperbolic function	تابع هذلولی
hamiltonian function	تابع هامیلتونی
generating function	تابع مولد
generating function	تابع زاینده
frequency function	تابع بسامد
frequency dependant	تابع فرکانس
gibbs function	تابع گیبس
eigenfunction	تابع مشخصه
minimal function	تابع کمین
logical function	تابع منطقی
logic function	تابع منطقی
logarithmic function	تابع لگاریتمی
load function	تابع بار
dependent variable	متغیر تابع
discontinuous function	تابع ناپیوسته
linear function	تابع خطی
distribution function	تابع توزیع
lagrangian function	تابع لاگرانژی
inverse function	تابع وارون
inverse function	تابع معکوس
intrinsic function	تابع فطری
eigenfunction	ویژه تابع
integrand	تابع زیرانتگرال
input function	تابع اولیه
hamiltonian function	تابع هامیلتون
step function	تابع پلکانی
total revenue function	تابع درامد کل
total utility function	تابع مطلوبیت کل
function	طرزکار تابع
subordinating	تابع قراردادن
subordinates	تابع قراردادن
subordinated	تابع قراردادن
subordinate	تابع قراردادن
transfer function	تابع انتقال
functioned	طرزکار تابع
total function	تابع کامل
total cost function	تابع هزینه کل
stress function	تابع تنش
subdominant	تابع تبعی
supply function	تابع عرضه
tax function	تابع مالیات
temperature function	تابع دما
threshold function	تابع استانهای
to heel	تابع دراختیار
functions	طرزکار تابع
transformation function	تابع تبدیل