Dictiornary-Farsi | تابع تبدیل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)

English	Persian
transformation function	تابع تبدیل


Search result with all words

tracing	تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings	تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
Other Matches

nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
novatio non presumiter	تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
transiguration	تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale	مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution	تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler	اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
re entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
conversions	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
adjectives	تابع
subordinates	تابع
subject	تابع
subordinated	تابع
subordinating	تابع
subordinate	تابع
servitor	تابع
adjective	تابع
sequent	تابع
sequela	تابع
submission	تابع
ancillary	تابع
citizen	تابع
citizens	تابع
subsidiaries	تابع
subsidiary	تابع
incident	تابع
incidents	تابع
dependent	تابع
apanage	تابع
subjects	تابع
tributaries	تابع
tributary	تابع
passives	تابع
passive	تابع
subalterns	تابع
subaltern	تابع
subjected	تابع
subjecting	تابع
subservient	تابع
amenable	تابع
function generator	تابع زا
function code	کد تابع
accessory	تابع
subordinative	تابع
follwer	تابع
dependants	تابع
dependant	تابع
functions	تابع
functioned	تابع
function	تابع
suffragan	تابع
single variable function	تابع یک متغیره
sidekicks	شخص تابع
total revenue function	تابع درامد کل
total function	تابع کامل
objective function	تابع هدف
subsumption	تابع [مطیع]
step function	تابع پلهای
state function	تابع حالت
standard function	تابع استاندارد
total utility function	تابع مطلوبیت کل
transfer function	تابع انتقال
function	تابع [ریاضی]
sidekick	شخص تابع
total cost function	تابع هزینه کل
supply function	تابع عرضه
adherents	تابع پیرو
integral	تابع اولیه
tax function	تابع مالیات
temperature function	تابع دما
sub	تحت تابع
subs	تحت تابع
subdominant	تابع تبعی
work function	تابع کار
adherent	تابع پیرو
normal function	تابع بهنجار
normalized function	تابع بهنجار
stress function	تابع تنش
threshold function	تابع استانهای
to heel	تابع دراختیار
minimal function	تابع کمین
subordinating	تابع قراردادن
recursive function	تابع بازگشتی
real function	تابع حقیقی
proper function	مشخصه تابع
proper function	ویژه تابع
production function	تابع تولید
probability function	تابع احتمال
utility function	تابع مفید
preference function	تابع ترجیح
revenue function	تابع درامد
echelons	ردههای تابع
subordinated	تابع قراردادن
sheffer function	تابع شفر
subordinate	تابع قراردادن
function	طرزکار تابع
saving function	تابع پس انداز
subordinates	تابع قراردادن
trigonometric function	تابع مثلثاتی
echelon	ردههای تابع
vassals	تابع پیرو
vassal	تابع پیرو
utility function	تابع کاربردی
well behaved function	تابع خوشرفتار
partial function	تابع جزئی
partial function	پاره تابع
sine function	تابع سینوسی
step function	تابع پلکانی
functions	طرزکار تابع
single valued function	تابع یک مقداری
single valued function	تابع یک جوابی
weight function	تابع وزنی
wave function	تابع موجی
preference function	تابع رجحان
power function	تابع قدرت
functioned	طرزکار تابع
power function	تابع توانی
power function	تابع توان
point function	تابع نقطهای
phi gamma function	تابع فی- گاما
partition function	تابع تقسیم
of iranian nationality	تابع ایران
increasing function	تابع صعودی
lagrangian function	تابع لاگرانژی
accession	تابع وصول
built in function	تابع توکار
boolean function	تابع بولی
hyperbolic function	تابع هذلولی
distribution function	تابع توزیع
linear function	تابع خطی
eigenfunction	ویژه تابع
integrand	تابع زیرانتگرال
approximation function	تابع تقریب
approximating function	تابع تقریب
analytical function	تابع تحلیلی
eigenfunction	تابع مشخصه
hamiltonian function	تابع هامیلتونی
characteristic function	تابع مشخصه
characteristic function	ویژه تابع
inverse function	تابع معکوس
inverse function	تابع وارون
discriminant function	تابع تشخیص
characteristic function	مشخصه تابع
discontinuous function	تابع ناپیوسته
impedance function	تابع امپدانس
dependent variable	متغیر تابع
density function	تابع چگالی
impluse function	تابع ضربهای
consumption function	تابع مصرف
continuous function	تابع پیوسته
control function	تابع کنترلی
demand function	تابع تقاضا
subordination	تابع [مطیع]
trial function	تابع ازمایشی
intrinsic function	تابع فطری
load function	تابع بار
hamiltonian function	تابع هامیلتون
external function	تابع برونی
input function	تابع اولیه
aggregate demand function	تابع تقاضای کل
increasing function	تابع فزاینده
hypotaxis	تابع [مطیع]
frequency dependant	تابع فرکانس
frequency function	تابع بسامد
dependent	تابع نامستقل
postponement	تابع [مطیع]
submission	تابع [مطیع]
function generator	مولد تابع
function invocation	احضار تابع
suborder	تابع [مطیع]
aggregate production function	تابع تولید کل
logic function	تابع منطقی
cost function	تابع هزینه
gibbs function	تابع گیبس
procedural	استفاده از یک تابع
logical function	تابع منطقی
decreasing function	تابع نزولی
generating function	تابع زاینده
even function	تابع زوج
generating function	تابع مولد
exponential function	تابع نمائی
logarithmic function	تابع لگاریتمی
exponential function	تابع نمایی
allocation function	تابع تخصیص
elementary function	تابع ابتدایی
quadratic function	تابع درجه دوم
finish	انتهای فرآیند یا تابع
root of a function	ریشه تابع [ریاضی]
sequacious	اهل تقلید تابع