Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
suffragan
تابع منطقه یاقسمت دیگری
Other Matches
labelled
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
linking
طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
capitulum
فصل یاقسمت مختصری
nest
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
acolyte
ستارهء تابع ستارهء دیگری
acolytes
ستارهء تابع ستارهء دیگری
subkingdom
سلطنت تابع سلطنت دیگری
mandrel
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
equivalence
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
subrogate
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
libraries
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
countersignature
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
re entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
zones
منطقه
separation zone
منطقه حد
zone
منطقه
belted
منطقه
sectors
منطقه
sector
منطقه
area
منطقه
areas
منطقه
belts
منطقه
local
<adj.>
منطقه ای
regional
<adj.>
منطقه ای
belt
منطقه
territories
منطقه
regions
منطقه
region
منطقه
district
منطقه
territory
منطقه
blocks
منطقه
block
منطقه
districts
منطقه
locale
منطقه
shingles
منطقه
locales
منطقه
blocked
منطقه
apanage
تابع
functioned
تابع
subservient
تابع
dependant
تابع
dependants
تابع
function
تابع
subordinate
تابع
incident
تابع
incidents
تابع
subsidiary
تابع
subsidiaries
تابع
functions
تابع
suffragan
تابع
subordinated
تابع
citizen
تابع
subordinating
تابع
subordinative
تابع
dependent
تابع
servitor
تابع
subaltern
تابع
subalterns
تابع
passive
تابع
passives
تابع
citizens
تابع
subordinates
تابع
sequela
تابع
subject
تابع
function code
کد تابع
function generator
تابع زا
subjected
تابع
accessory
تابع
tributaries
تابع
submission
تابع
tributary
تابع
sequent
تابع
adjectives
تابع
follwer
تابع
amenable
تابع
subjecting
تابع
ancillary
تابع
adjective
تابع
subjects
تابع
third
به دیگری
tother
دیگری
another
دیگری
t' other
دیگری
thirds
به دیگری
zone of action
منطقه عمل
lay-by
منطقه توقف
lay-bys
منطقه توقف
lay by
منطقه توقف
weaving section
منطقه همبری
infiltrating
نفوذ به منطقه
inner zone
منطقه داخلی
industrial area
منطقه صنعتی
defense sector
منطقه پدافندی
feasible region
منطقه امکانپذیر
defended area
منطقه زیرپدافند
residental quarter
منطقه مسکونی
infiltrates
نفوذ به منطقه
dead area
منطقه بیروح
free zone
منطقه ازاد
combat area
منطقه رزم
to move
[across]
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
zoning
منطقه بندی
aeration zone
منطقه هواگیر
crossing area
منطقه عبور
critical region
منطقه بحرانی
restricted area
منطقه ممنوعه
danger area
منطقه خطر
danger area
منطقه خطرناک
zone of aeration
منطقه هواگیر
dead spot
منطقه ساکت
infiltrated
نفوذ به منطقه
zodiac
منطقه البروج
staging area
منطقه عملیاتی
danger zone
منطقه خطر
infiltrate
نفوذ به منطقه
strike zone
منطقه خط سیر
sphere of influence
منطقه نفوذ
weaving section
منطقه تقاطع
trains area
منطقه بنه
buffer zones
منطقه تامین
life zone
منطقه حیاتی
exclusion area
منطقه ممنوعه
position area
منطقه مواضع
firing area
منطقه تیراندازی
floral zone
منطقه گیاهی
drop zone
منطقه فرود
the frigid zone
منطقه منجمده
forward area
منطقه جلو
buffer zones
منطقه پیشگیری
buffer zone
منطقه تامین
landing zone
منطقه فرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com