English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
Other Matches
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
demonstration chessboard تابلوی نمایش
alerted تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerts تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
battle line خط جبهه ناوها
distance line طناب نگهدارنده ناوها
launching area منطقه به اب زدن ناوها
wooden walls ناوها یا کشتیهای جنگی
service line ستون ناوها لجستیکی دریایی
mine tracks ریلهای مین گذاری ناوها
high line پل طنابی نقل مکان بین ناوها
disposition تنظیم محل ناوها ارایش گرفتن
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
shipyards کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
focussing تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
fuse panel تابلوی فیوز
maintenance panel تابلوی نگهداشت
control pannel تابلوی دستگاهها
bulletin board تابلوی اعلانات
bulletin boards تابلوی اعلانات
distribution pannel تابلوی تقسیم
feeder panel تابلوی تغذیه
status board تابلوی وضعیت
distribution panel تابلوی توزیع
switchboards تابلوی برق
distribution board تابلوی اتصالات
switchboard تابلوی برق
switch board تابلوی برق
panels تابلوی برق
control panel تابلوی فرمان
control panel تابلوی کنترل
boarded تابلوی امتیازات
notice board تابلوی خبری
scoreboard تابلوی امتیازات
control pannel تابلوی فرمان
scoreboards تابلوی امتیازات
board تابلوی امتیازات
panel تابلوی برق
operating panel تابلوی عملکرد
control pannel تابلوی کنترل
panel board تابلوی برق
built in panel تابلوی نصب
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
cdev دستگاه تابلوی کنترل
front panel تابلوی جلو دار
patch panel تابلوی سرهم بندی
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
control panel device ابزار تابلوی کنترل
switchboards تابلوی کلید برق
switchboard تابلوی کلید برق
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
ease of movement مانور
maneuver مانور
shunting مانور
exercised مانور نظامی
exercise مانور نظامی
exercise commander فرمانده مانور
exercise term عنوان مانور
umpiring داور مانور
exercises مانور نظامی
maneuver and fire اتش و مانور
maneuvering board لوحه مانور
mass of maneuver حجم مانور
joint exercise مانور مشترک
ship handling مانور با کشتی
scheme of maneuver طرح مانور
fire and maneuver اتش و مانور
plan of maneuver طرح مانور
free maneuver مانور ازاد
handles مانور کردن
handle مانور کردن
maneuverability قابلیت مانور
umpires داور مانور
umpire داور مانور
umpired داور مانور
combat exercise مانور جنگی
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
images ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
pages حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
paged حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
pop down menu منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
screened محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screen محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
screening, screenings محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screens محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
manoeuvres طرح کردن مانور
maneuvres طرح کردن مانور
out maneuver تفوق جستن در مانور
manoeuvre طرح کردن مانور
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
exercise code word رمز عملیات مانور
bump and go نوعی مانور دفاعی
maneuvring طرح کردن مانور
sea room شعاع مانور دریایی
manoeuvred طرح کردن مانور
manoeuvring طرح کردن مانور
wishbone نوعی طرح مانور
williamson turn نوعی مانور دریایی
bump and run نوعی مانور دفاعی
map maneuver مانور روی نقشه
quartermaster's notebook دفتر مانور ناو
wishbones نوعی طرح مانور
wishbone t نوعی طرح مانور
tight t طرح اصلی مانور تی
maneuvred طرح کردن مانور
controlled exercise مانور کنترل شده
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
formats تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
format تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
mat مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhancing صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
mats مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhanced صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
enhance صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
maneuvred مشق کردن مانور دادن
maneuver حرکت جنگی مانور کردن
out maneuver برتری مانور پیدا کردن
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
ease of movement سهولت حرکت راحتی مانور
maneuvres مشق کردن مانور دادن
manoeuvred مشق کردن مانور دادن
maneuvring مشق کردن مانور دادن
manoeuvre مشق کردن مانور دادن
ground game روش استفاده از مانور دویدن
manoeuvres مشق کردن مانور دادن
manoeuvring مشق کردن مانور دادن
screening, screenings وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snow واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screen وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snows واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screens وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screened وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowing واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com