Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
deflection board
تابلو تصحیح سمت
Other Matches
range disk
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
panels
تابلو
panel
تابلو
tableaus
تابلو
tableaux
تابلو
board
تابلو
tableau
تابلو
boarded
تابلو
traffic sign
تابلو علایم
guide board
تابلو راهنما
switch board panel
تابلو کلید
status board
تابلو وضعیت
tablets
لوح تابلو
sign writer
تابلو نویس
notice board
تابلو اعلانات
panel box
جعبه تابلو
panel cutout
فیوز تابلو
graphic panel
تابلو نگارهای
signpost
تابلو اعلان
signposts
تابلو اعلان
tablet
لوح تابلو
bulletins
تابلو اعلانات
bulletin
تابلو اعلانات
sign post
تابلو راهنما
chart
نوار تابلو نمودار
charted
نوار تابلو نمودار
charting
نوار تابلو نمودار
charts
نوار تابلو نمودار
deflection board
تابلو انحراف سنج
show bill
تابلو اعلان نمایش
traffic sign
تابلو نشانه گذاری
touch sensitive tablet
تابلو حساس به تماس
swinging the compass
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
drawing
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings
هنر طراحی تابلو نقاشی
signposts
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signpost
تیر حامل اعلان تابلو راهنما
ambiance
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambience
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
notice
اعلامیه
[روی تابلو یا ستون آگهی]
This painting has a green background.
زمینه این تابلو سبز است
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cabled
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
corrector
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
connector
در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
editing
تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code
کد تصحیح
amendment
تصحیح
amendments
تصحیح
It was corrected.
تصحیح شد.
rectification
تصحیح
correction
تصحیح
compensations
تصحیح
compensation
تصحیح
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
checking
کد تصحیح خطا
correction coefficient
ضریب تصحیح
corrected
تصحیح شده
attenuation compensation
تصحیح اعوجاج
emendable
قابل تصحیح
rectifies
تصحیح کردن
rectify
تصحیح کردن
bugging
تصحیح یک برنامه
bugs
تصحیح یک برنامه
rectified
تصحیح کردن
bug
تصحیح یک برنامه
sag correction
تصحیح انحراف
red pencil
تصحیح کردن
correction thermometer
دماسنج تصحیح
program correctness
تصحیح برنامه
gamma correction
تصحیح گاما
deflection correction
تصحیح سمت
emendate
تصحیح کردن
error correcting code
کد تصحیح خطا
error correction
تصحیح خطا
skew correction
تصحیح گوشهای
tam quam
تصحیح حکم
compensating magnet
مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory
مغناطیس تصحیح
compensation of compass
تصحیح قطبنما
proofreads
تصحیح کردن
correctable
قابل تصحیح
proofreading
تصحیح کردن
correction factor
ضریب تصحیح
proofread
تصحیح کردن
temperature correction
تصحیح دمایی
frequency correction
تصحیح فرکانس
redress
تصحیح التیام
refine
تصحیح کردن
patches
تصحیح در یک برنامه
refines
تصحیح کردن
patch
تصحیح در یک برنامه
correction
تصحیح می کنم
redressed
تصحیح التیام
redresses
تصحیح التیام
corrects
تصحیح کردن
correcting
تصحیح کردن
reformed
تصحیح شده
correct
تصحیح کردن
up-to-date
تصحیح شده
up to date
تصحیح شده
corrected defelection
سمت تصحیح شده
corrected azimuth
گرای تصحیح شده
incorrect
تصحیح نشده معیوب
copyreader
تصحیح کننده مقاله
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
errata sheet
برگ تصحیح اشتباه
pincushion magnets
مغناطیسهای تصحیح بالشتک
gun displacement
تصحیح جای توپ
layer
ل تصحیح خطا باشد
layers
ل تصحیح خطا باشد
stevenson schomaker correction
تصحیح استیونس- شوماکر
rectifiable
قابل تصحیح یا جبران
range correction
تصحیح برد تیراندازی
range correction
تصحیح برد سلاح
range k
ضریب تصحیح برد
range disk
میز تصحیح مسافت
impluse correction
تصحیح ضربه جریان
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
ARQ
سیستم تصحیح خطا
adjusted valve
مقدار تصحیح شده
compass compensation
تصحیح قطب نما
k , transfer
ضریب تصحیح برد توپ
range k
ضریب تصحیح کای برد
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
mode
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
corrective maintenance
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
reconstituting
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edit
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstitute
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
modes
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstitutes
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
edited
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
complementary range
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
drafted
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edited
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edit
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
debugs
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugged
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
insert mode
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
correctional custudy
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
z correction
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
tactical diversions
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
slip
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelopes
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelope
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slips
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
digit
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digits
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
detects
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
circularization
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
Microcom Networking Protocol
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
preventative
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
conditioning
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
MNP
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
MNP 0
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
input/output
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
preventive
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
texts
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
text
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
editors
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
mttr
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
adaptive channel allocation
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
refile
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
host computer
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
bugs
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bad sector
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
bugging
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com