Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (2 milliseconds)
English
Persian
no paternosterŠno p
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
willy-nilly
خواهی نخواهی
Weather you like it or not.
چه بخواهی چه نخواهی
willy nilly
خواهی نخواهی
You wont reget it. You wont lose by it .
از اینکار بد نخواهی دید
to play at
خواهی نخواهی اقدام کردن
You wI'll fail unless you work harder .
موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
minute book
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
the loard's supper
عشا ربانی
the loard's prayer
دعای ربانی
mystagogy
نماز عشاء ربانی
housel
ایین عشاء ربانی
low mass
عشای ربانی ساده
masses
مراسم عشاء ربانی
mass
مراسم عشاء ربانی
massing
مراسم عشاء ربانی
unhouseled
محروم از عشاء ربانی
Holy Communion
ایین عشای ربانی مسیحیان
altar of credence
[محل میز عشای ربانی]
annals
برنامه سالیانهء عشاء ربانی
paten
بشقاب نان عشای ربانی
supper
عشای ربانی یا شام خداوند
post communion
دعای بعد از عشاء ربانی
suppers
عشای ربانی یا شام خداوند
communion
ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
corporale
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
tunicle
لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
paternosters
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paternoster
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
communicants
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
lord's table
میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
impanate
داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
prothesis
چیدن نان وشراب عشای ربانی روی میز
blessed sacrament
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
lavabo
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
maniple
بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
ostensory
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
monstrance
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
conservation
داشت
article had two notes
داشت
dwelt
منزل داشت
note book
دفتریاد داشت
he loved her dear
اوبسیاردوست داشت
talented
درون داشت
apanage
اختصاص داشت
expectation
چشم داشت
talents
درون داشت
expectantly
با چشم داشت
factum
یاد داشت
expectations
چشم داشت
durst
زهره داشت
when will women have the vote?
خواهند داشت
talent
درون داشت
he adored that woman
ان زن رابسیاردوست می داشت
without letted
باز داشت
to take down
یاد داشت کردن
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
He was looking for you.
داشت دنبالت می گشت
the dog wasled
سگ بند در گردن داشت
to minute down
یاد داشت کردن
to make a note of
یاد داشت کردن
to make a minute of
یاد داشت کردن
writing pad
دسته یاد داشت
prospectiveness
چشم داشت به اینده
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
i will note it down
یاد داشت میکنم
to set down
یاد داشت کردن
He looked well groomed . He had a tidy appearance .
سرووضع مرتبی داشت
he complained with reason
داشت که گله میکرد
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
disposure
نمایش عرضه داشت
marrige of convenience
پیوند با چشم داشت
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
annotator
یاد داشت کننده
outlook
منظره چشم داشت
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
fusilier
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
that point was of p interest
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
fusileer
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
durst
جرات داشت جسارت کرد
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
prospect of success
چشم داشت یا امید کامیابی
no song no supper
تانخوانی شام نخواهیم داشت
She was talking to (with ) a friend .
داشت با دوستش صحبت می کرد
it weighed kilogrammes
بود سه کیلوگرم وزن داشت
The girl was penciling her eyebrows .
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
He was running like a madman.
عین دیوانه ها داشت می دوید
he was in purpose to do it
در نظر داشت که ان کار رابکند
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
He wanted to incite the people.
قصد داشت مردم راتحریک کند
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
He tried to conceal the facts.
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
u.sings
[ and+]
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
on old woman past sixty
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
pistole
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
quinquereme
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
he made me wait
مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
marshalsea
دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
count palatine
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
to preach from notes
از روی یاد داشت وضع کردن
of livery
ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
lostlabour
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
to serve a notice on some one
اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
She married a man old eonugh to be her father.
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
kreutzer
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
He had the air of a frightened(scared)child.
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
complete transaction
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
parnassian
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
record prices
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
He was killed when his parachute malfunctioned.
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
mum's the word
این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
she smiled sweetly
لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
it pleased him to go
خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
sans recours
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
league of nations
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
hoped
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hopes
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoping
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hope
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com