Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
post date
تاریخ اینده گذاشتن
Other Matches
antedates
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
dates
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
misdate
تاریخ غلط گذاشتن
future perfect
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
backdated
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedated cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
martyrology
تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
prehistory
ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
hagiology
تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
protohistory
تاریخ ماقبل تاریخ
lay off
<idiom>
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lids
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into
<idiom>
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
future
اینده
in the time to come
اینده
to be
اینده
forthcoming
اینده
approaching
اینده
at a laterd
در اینده
lavenir
اینده
coming
اینده
aftertime
اینده
futurity
اینده
toward
اینده
incoming
اینده
following on
از پی اینده
comer
اینده
forthcomming
اینده
next
اینده
the f. winter
زمستان اینده
prospectively
با عطف به اینده
the future
جهان اینده
the a season
موسم اینده
upcoming
زود اینده
the next world
عالم اینده
nether world
جهان اینده
intercurrent
در میان اینده
the a season
فعل اینده
proximo
درماه اینده
katabatic
پائین اینده
looking
بنظر اینده
proximo
ماه اینده
erelong
در اینده نزدیک
prospectiveness
وابستگی به اینده
even tual
درنتیجه اینده
emergent
بیرون اینده
futures
قراردادهای اینده
f. tense
زمان اینده
the next world
جهان اینده
prospect
اینده نگری
futuristic
مربوط به اینده
paulo postfuture
اینده نزدیک
prospective
مربوط به اینده
prospectuses
اینده نامه
prospected
اینده نگری
futurity
نسل اینده
prospect of the future
دورنمای اینده
sup.latest or last
دیر اینده
prospecting
اینده نگری
futurity
اتفاقات اینده
futures contract
قرارداد اینده
catabatic
پایین اینده
providential
اینده نگر
futurism
اینده گرایی
prospectus
اینده نامه
nrxt monday
دوشنبه اینده
odd comeshortly
اینده نزدیک
offing
در اینده نزدیک
by next mail
باپست اینده
prospects
اینده نگری
emergence
ناگه اینده اورژانس
latest
تازه گذشته اینده
tardier
دیر اینده کند
tardiest
دیر اینده کند
scouted
ارزیابی حریف اینده
scouts
ارزیابی حریف اینده
future
بعد اینده اتیه
the rising generation
دوره جوانان اینده
scout
ارزیابی حریف اینده
the ensving twelve months
دوازده ماه اینده
prescient
عالم به غیب یا اینده
without prejudice
بدون تاثیر به اینده
proximo
مربوط بماه اینده
prospectiveness
چشم داشت به اینده
provident
صرفه جو اینده نگر
perfect foresight
اینده نگری کامل
emergencies
ناگه اینده اورژانس
emergency
ناگه اینده اورژانس
tardy
دیر اینده کند
otherworldiness
وابستگی بجهان اینده
oncoming
پیشامد کننده اینده
long range
مربوط به اینده دور
on the th prox
در روز چهارم ماه اینده
intermediate
درمیان اینده مداخله کننده
providence
صرفه جویی اینده نگری
hunching
فن احساس وقوع امری در اینده
hunches
فن احساس وقوع امری در اینده
hunched
فن احساس وقوع امری در اینده
hunch
فن احساس وقوع امری در اینده
hold over
برای اینده نگاه داشتن
exdividend
بدون سود اینده سهام
forward sales
فروش کالاجهت تحویل در اینده
future attacks
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth
سبب گستردگی والدین اینده میشود
the law is prospective
اثر قانون مربوط به اینده است
To leave behinde.
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
nominating
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
augural
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominates
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
current liabilities
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
tenor
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
bill time draft
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exclusion
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
futures
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
disqualification
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
to leave someone in the lurch
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
prolepsis
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
appointed day
تاریخ
history
تاریخ
appointment
تاریخ
dateless
بی تاریخ
dates
تاریخ
histories
تاریخ
dates
[appointments]
تاریخ ها
date
[appointment]
تاریخ
coeval
هم تاریخ
appointed days
تاریخ ها
appointments
تاریخ ها
coetaneous
هم تاریخ
no date
بی تاریخ
undated
بی تاریخ
with effect from
از تاریخ ...
as from
از تاریخ ,
as of
از تاریخ
date
تاریخ
era
تاریخ
eras
تاریخ
date of birth
تاریخ تولد
date of acquisition
تاریخ خریداری
date of issuance
تاریخ صدور
date in issuing
تاریخ صدور
dateable
تاریخ گذاردنی
natural history
تاریخ طبیعی
chronogram
ماده تاریخ
creation date
تاریخ افرینش
delivery date
تاریخ تحویل
date of maturity
تاریخ سررسید
dateline
تاریخ گذاری
date of shipment
تاریخ حمل
due date
تاریخ سررسید
dated
تاریخ دار
date of maturity
تاریخ انقضاء
postdate
تاریخ ماقبل
value date
تاریخ ارزش
postdated
تاریخ ماقبل
backdating date
پیش تاریخ
prehistory
ماقبل تاریخ
basic date
تاریخ ترفیع
historians
تاریخ گزار
prehistory
پیش تاریخ
closing date
تاریخ انقضاء
out of date
از تاریخ گذشته
historian
تاریخ نویس
epoch
مبدا تاریخ
historian
تاریخ گزار
postdates
تاریخ ماقبل
postdating
تاریخ ماقبل
datable
تاریخ گذاردنی
shelf life
تاریخ مصرف
acceptance date
تاریخ قبولی
epochs
مبدا تاریخ
current date
تاریخ جاری
creation date
تاریخ ایجاد
completion date
تاریخ تکمیل
historians
تاریخ نویس
Ancient history
تاریخ باستان
date
نخل تاریخ
intellectual history
تاریخ اندیشه ها
in chronological order
به ترتیب تاریخ
historicity
تاریخ گرایی
dates
نخل تاریخ
expiry date
تاریخ انقضاء
julain date
تاریخ ژولین
literary history
تاریخ ادبیات
maintenance history
تاریخ تعمیرات
stale cheque
چک تاریخ گذشته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com