Dictiornary-Farsi | تاریخ صدور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
date in issuing	تاریخ صدور
date of issuance	تاریخ صدور


Search result with all words

antedated cheque	چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
Other Matches

export licence	جواز صدور مجوز صدور
backdates	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating	تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
martyrology	تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedate	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedates	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated	پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
hagiology	تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
dates	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory	ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
protohistory	تاریخ ماقبل تاریخ
exporting	صدور
issuing	صدور
exportation	صدور
emissions	صدور
export	صدور
exported	صدور
emission	صدور
issuance	صدور
export [to]	صدور [به]
emanation	صدور
issuance credit	صدور
billing	صدور صورتحساب
prescriptions	صدور فرمان
prescription	صدور فرمان
emission characteristic	مشخصه صدور
data export	صدور داده
emissions	صدور خروج
electron emission	صدور الکترون
emissive power	قدرت صدور
export bounty	جایزه صدور
issued	صدور مطلب
emission	صدور الکترون
emission	صدور خروج
specific emission	ضریب صدور
issue a guarantee	صدور ضمانتنامه
issue note	برگه صدور
releases	اجازه صدور
released	اجازه صدور
release	اجازه صدور
exportable	قابل صدور
emissions	صدور الکترون
field emission	صدور میدانی
export licence	پروانه صدور
primary emission	صدور اولیه
issues	صدور مطلب
secondary emission	صدور ثانوی
issue	صدور مطلب
thermionic emission	صدور گرمیونایی
photo electric emission	صدور نور- برقی
photo emission effect	صدور نور- برقی
perfecting bail	صدور قرارقبولی کفالت
bond issue	صدور اوراق قرضه
secondary emission ratio	شدت صدور ثانوی
secondary emission characteristic	مشخصه صدور ثانوی
prohibition	صدور حکم منع
issued	انتشار دادن صدور
issue	انتشار دادن صدور
issues	انتشار دادن صدور
the export of ... is granted the premium.	صدور ... جایزه دارد.
to request issuance	تقاضای صدور کردن
prejudication	صدور رای پیش از رسیدگی
issue [of something] [ID card or check]	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
issuable	قابل صدور انتشار دادنی
stare decisis	قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
indict	تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted	تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting	تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts	تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
court of record	در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
prohibitive tax	مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
procedendo	حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
date	تاریخ
no date	بی تاریخ
coeval	هم تاریخ
with effect from	از تاریخ ...
undated	بی تاریخ
dateless	بی تاریخ
coetaneous	هم تاریخ
as of	از تاریخ
era	تاریخ
eras	تاریخ
histories	تاریخ
history	تاریخ
dates	تاریخ
appointed day	تاریخ
appointment	تاریخ
date [appointment]	تاریخ
appointed days	تاریخ ها
appointments	تاریخ ها
dates [appointments]	تاریخ ها
as from	از تاریخ ,
intellectual history	تاریخ اندیشه ها
in chronological order	به ترتیب تاریخ
postdating	تاریخ ماقبل
historicity	تاریخ گرایی
postdates	تاریخ ماقبل
postdated	تاریخ ماقبل
postdate	تاریخ ماقبل
dated	تاریخ دار
expiration date	تاریخ انقضا
date of birth	تاریخ تولد
dates	نخل تاریخ
expiry date	تاریخ انقضاء
termination date	تاریخ پایان
Ancient history	تاریخ باستان
chronological	به ترتیب تاریخ
system date	تاریخ سیستم
natural historian	تاریخ نویس
the date was not specified	تاریخ ان معلوم
date	نخل تاریخ
modern history	تاریخ معاصر
julain date	تاریخ ژولین
literary history	تاریخ ادبیات
maintenance history	تاریخ تعمیرات
maturity date	تاریخ سررسید
value date	تاریخ ارزش
stale cheque	چک تاریخ گذشته
acceptance date	تاریخ قبولی
creation date	تاریخ ایجاد
current date	تاریخ جاری
prehistory	پیش تاریخ
datable	تاریخ گذاردنی
dateable	تاریخ گذاردنی
out of date	از تاریخ گذشته
date of acquisition	تاریخ خریداری
date of maturity	تاریخ سررسید
date of maturity	تاریخ انقضاء
creation date	تاریخ افرینش
epoch	مبدا تاریخ
backdating date	پیش تاریخ
shelf life	تاریخ مصرف
basic date	تاریخ ترفیع
chronogram	ماده تاریخ
prehistory	ماقبل تاریخ
closing date	تاریخ انقضاء
natural history	تاریخ طبیعی
epochs	مبدا تاریخ
completion date	تاریخ تکمیل
date of shipment	تاریخ حمل
due date	تاریخ تادیه
due date	تاریخ سررسید
effective date	تاریخ اجرا
economic history	تاریخ اقتصادی
historian	تاریخ گزار
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
historians	تاریخ گزار
dateline	تاریخ گذاری
delivery date	تاریخ تحویل
Death keeps no calendar. <proverb>	مرگ تاریخ ندارد.
to go down in history	در تاریخ ثبت شدن
The prehistoric creatures .	موجودات ماقبل تاریخ
early German history	تاریخ ابتدایی آلمان
value date	تاریخ اجرا والور
What is todays date ?	تاریخ امروز چیست ؟
Antiquity	جهان باستانی [تاریخ]
Date and place of departure.	تاریخ ؟ محل حرکت
up to now	تا کنون تا این تاریخ
the Classical World [the Ancient World]	جهان باستانی [تاریخ]
An Out line of European history .	کلیات تاریخ اروپ؟
the christian era	مبدا تاریخ میلادی
dateline	محل تاریخ گذاری
medizeval history	تاریخ قرون وسطی
letter of even date	نامه همین تاریخ
era	اغاز تاریخ عصر
dateable	قابل تعیین تاریخ
historical determinism	اعتقاد به جبر تاریخ
azoic	دوران ماقبل تاریخ
back dated	پیش تاریخ شده
completion date	تاریخ انجام کار
hagiologist	نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
cryptodate	کلید تاریخ رمز
datable	قابل تعیین تاریخ
from the date on wards	از این تاریخ به بعد
date of change of acountability	تاریخ تسویه حساب
date time group	گروه تاریخ و زمان
expiry date of the credit	تاریخ انقضای اعتبار
effective date	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
economic interpretation of history	تفسیر اقتصادی تاریخ
misdate	تاریخ غلط گذاشتن
landmarks	نقطه تحول تاریخ
landmark	نقطه تحول تاریخ
even	دارای همان تاریخ
prehistoric times	ازمنه ماقبل تاریخ
historically	بشکل تاریخ دراوردن
historian	تاریخ دان مورخ
of even date	دارای همان تاریخ
post date	پیش تاریخ کردن
post date	تاریخ اینده گذاشتن
chronologically	به ترتیب زمان یا تاریخ
historians	تاریخ دان مورخ
morphology	تاریخ تحولات لغوی
chronological	دارای تسلسل تاریخ
eras	اغاز تاریخ عصر
historic	معروف مبنی بر تاریخ
surrogates	نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است