English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (2 milliseconds)
English Persian
beagle تازی شکاری پاکوتاه
beagles تازی شکاری پاکوتاه
Other Matches
deer dog تازی سگ شکاری
staghound تازی شکاری
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
saluke سگ شکاری بویی تازی بویی
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
dyer's broom طاووس پاکوتاه طاووسی رنگ
grey hound تازی
greyhound تازی
wolf hound سگ تازی
Arabs تازی
greyhounds تازی
stag hound تازی
hounded تازی
hound تازی
hounded سگ تازی
Arabic تازی
Arab تازی
canum venaticorum تازی ها
hounding سگ تازی
hounding تازی
canes venatici تازی ها
deer hound تازی
hounds سگ تازی
hounds تازی
hound سگ تازی
buckhound تازی
huntsman تازی دار
lyam hound تازی بویی
lyme hound تازی بویی
brach تازی مانند
greyhound نوعی تازی
huntsmen تازی دار
sleuthhound تازی بویی
greyhounds نوعی تازی
alpha canes venaticorum الفا- تازی ها
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
life the hound <idiom> زندگی مثل سگ تازی
wolf hound تازی درشت اندام
totalitarian وابسته بحکومت یکه تازی
to ride to hounds با تازی شکار روباه کردن
to rid to hounds با تازی شکار روباه کردن
foxhound تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds تازی مخصوص شکار روباه
whippets سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whipper همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
whippet سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
gaze hound تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
slow and steady wins the race اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
hoick فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
hounded سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
gun dog سگ شکاری
accipital شکاری
deer hound سگ شکاری
hound سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
gundog سگ شکاری
hounds سگ شکاری
hounding سگ شکاری
gundogs سگ شکاری
ratch سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
raptorail شکاری
raptatorial شکاری
raptatory شکاری
feral شکاری
hunters سگ شکاری
hunter سگ شکاری
game bag خرجین شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
ravening شکاری غاصب
killer submarine زیردریایی شکاری
ravin طعمه شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
shot gun تفنگ شکاری
gazehound نوعی سگ شکاری
dogcart کالسکهی شکاری
sport car اتومبیل شکاری
game fowl مرغ شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
accipiter مرغ شکاری
terriers سگ بویی شکاری
terrier سگ بویی شکاری
sports car اتومبیل شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
shotgun تفنگ شکاری
blood سگ شکاری و بوی خن
birds of prey پرندگان شکاری
birds of prey مرغان شکاری
shotguns تفنگ شکاری
game جانور شکاری
bows کمان شکاری
bowing کمان شکاری
bowed کمان شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
canes venatici سگان شکاری
capped watch ساعت شکاری
bow کمان شکاری
marlin ماهی شکاری بزرگ
pointers سگ شکاری یابنده شکار
ravens شکار طعمه شکاری
raven شکار طعمه شکاری
chasers مفتش هواپیمای شکاری
venatic وابسته بشکار شکاری
venatical وابسته بشکار شکاری
pointer سگ شکاری یابنده شکار
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
chaser مفتش هواپیمای شکاری
feral حیوان شکاری وحشی
accipitrine ازجنس باز شکاری
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
high power تفنگ شکاری بزرگ
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter bomber شکاری- بمب افکن
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
huntsman مدیر تازیهای شکاری
field trial مسابقه تازیهای شکاری
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
goshawk باز بال کوتاه شکاری
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
saker باز شکاری در اروپای قدیم
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
Arabic زبان تازی زبان عربی
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com