English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (5 milliseconds)
English Persian
installation تاسیسات
installations تاسیسات
facilities تاسیسات
services تاسیسات
maintenance تاسیسات
facility تاسیسات
plant تاسیسات
plants تاسیسات
Other Matches
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
lighting plant تاسیسات روشنایی
sintering plant تاسیسات زینتر
built in engine موتور تاسیسات
shore stablishment تاسیسات ساحلی
air inst alations تاسیسات هوایی
naval establishment تاسیسات دریایی
treatment facility تاسیسات بهداری
fiscal station تاسیسات سریال
heating installation تاسیسات حرارتی
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
critical facility تاسیسات حساس
cooling plant تاسیسات سردکننده
hospital benefit تاسیسات بیمارستانی
three phase installation تاسیسات سه فاز
confinement facility تاسیسات زندان
air facility تاسیسات هوایی
crane installation تاسیسات بالابر
training facilities تاسیسات اموزشی
renewal نوسازی تاسیسات
port installations تاسیسات بندری
treatment facility تاسیسات پزشکی
sports facility تاسیسات ورزشی
renewals نوسازی تاسیسات
active installation تاسیسات فعال
radar installation تاسیسات رادار
physical security تامین تاسیسات
physical security حفافت تاسیسات
border installations تاسیسات مرزی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
high head plant تاسیسات فشار قوی
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
power installation تاسیسات جریان قوی
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
low voltage installation تاسیسات فشار ضعیف
low voltage plant تاسیسات فشار ضعیف
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
granulating plant تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
power plant تاسیسات جریان قوی
power plants تاسیسات جریان قوی
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
public works تاسیسات عام المنفعه
agglomerating plant واحد یا تاسیسات زینتر
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
open hearth plant تاسیسات کوره زیمنس مارتین
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
inactive beds میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
low voltage system شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
wharfage استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
infrastructures تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
bureaucracies تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy تاسیسات اداری حکومت اداری
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
three phase system شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
bureaucrasy حکومت اداری تاسیسات اداری
key facility بخش مهم تاسیسات مهم اداره مهم
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
installations تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
installation تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com