Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
Other Matches
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
fusion energy	انرژی همجوشی هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
noncontiguous facility	تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility	تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status	وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
mononuclear	یک هستهای
nuclear strike	تک هستهای
potential barrier	سد هستهای
nuclear	هستهای
atomic	هستهای
nuclear number	عدد هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
transmutation	تبدیل هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
fusions	جوش هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
fission	شکافت هستهای
thermonuclear	گرمای هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
mononuclear	سلول یک هستهای
necleo synthesis	سنتز هستهای
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear detector	اشکارساز هستهای
fission	شکاف هستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
core storage	انباره هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
fusion	جوش هستهای
fission bomb	بمب هستهای
nucleonics	فیزیک هستهای
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
core memory	حافظه هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
fission reactor	واکنشگاه هستهای
slug	میزان سازی هستهای
thermonuclear	بمب هستهای حرارتی
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
fusions	عمل ترکیب هستهای
slugs	میزان سازی هستهای
slugged	میزان سازی هستهای
internuclear distance	فاصله بین هستهای
fusion	عمل ترکیب هستهای
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
plants	تاسیسات
installations	تاسیسات
installation	تاسیسات
facilities	تاسیسات
maintenance	تاسیسات
facility	تاسیسات
services	تاسیسات
plant	تاسیسات
contingent effects	اثرات احتمالی انفجار هستهای
radiological	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
shore stablishment	تاسیسات ساحلی
renewal	نوسازی تاسیسات
cooling plant	تاسیسات سردکننده
lighting plant	تاسیسات روشنایی
training facilities	تاسیسات اموزشی
fiscal station	تاسیسات سریال
three phase installation	تاسیسات سه فاز
confinement facility	تاسیسات زندان
telecommunication installation	تاسیسات ارتباطات
sports facility	تاسیسات ورزشی
critical facility	تاسیسات حساس
built in engine	موتور تاسیسات
sintering plant	تاسیسات زینتر
treatment facility	تاسیسات پزشکی
air inst alations	تاسیسات هوایی
air facility	تاسیسات هوایی
active installation	تاسیسات فعال
radar installation	تاسیسات رادار
treatment facility	تاسیسات بهداری
hospital benefit	تاسیسات بیمارستانی
heating installation	تاسیسات حرارتی
crane installation	تاسیسات بالابر
port installations	تاسیسات بندری
naval establishment	تاسیسات دریایی
physical security	حفافت تاسیسات
renewals	نوسازی تاسیسات
border installations	تاسیسات مرزی
physical security	تامین تاسیسات
fusion reactor	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
lymphocytosis	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fission	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
dwarf dud	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
power generating plant	تاسیسات تولید نیرو
agglomerating plant	واحد یا تاسیسات زینتر
power installation	تاسیسات جریان قوی
power plants	تاسیسات جریان قوی
low voltage plant	تاسیسات فشار ضعیف
air conditioning plant	تاسیسات تهویه مطبوع
high head plant	تاسیسات فشار قوی
low voltage installation	تاسیسات فشار ضعیف
physical	فیزیکی مربوط به تاسیسات
power plant	تاسیسات جریان قوی
public works	تاسیسات عام المنفعه
heat treating equipment	تاسیسات عملیات حرارتی
class i installation	تاسیسات اماد طبقه 1
inactive installation	تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
gurantee period	دوره نگهداری تاسیسات
blast furnace plant	تاسیسات کوره بلند
maintenance	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
inhouse work	کارهای داخلی تاسیسات
class ii installation	تاسیسات اماد طبقه 2
granulating plant	تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
ancillary facilities	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
elodea	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
nominal weapon	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
dressing plant	تاسیسات تهیه سنگ معدن
continous casting plant	تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line	تاسیسات قلع کاری دائمی
roll up	جمع اوری کردن تاسیسات
open hearth plant	تاسیسات کوره زیمنس مارتین
cryptofacility	تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
high frequency heating equipment	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
endomixis	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
inactive beds	میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
sewerage requipment	تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
air inst alations	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
low voltage system	شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
air facility	تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
capital budget	بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
induces	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
utility	تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
radioactivity	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
wharfage	استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
inductor	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
target array	نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
checks	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism	در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
apron	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up	پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
exergonic	انرژی ده
energy	انرژی
zips	انرژی
energy line	خط انرژی
zipping	انرژی
deenergized	بی انرژی
power	انرژی
powered	انرژی
powering	انرژی
endrgized	با انرژی
high energy	پر انرژی
zipped	انرژی
powers	انرژی
energy barrier	سد انرژی
zip	انرژی
vigor	انرژی
low energy	انرژی کم
vigour	انرژی
energies	انرژی
isenergic	هم انرژی
two way telephone equipment	تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
civil works	امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
fermi energy	انرژی فرمی
fusion energy	انرژی ذوب
field energy	انرژی میدان
strain energy	انرژی کرنش
strain energy	انرژی کشیدگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com