English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
Other Matches
inactive beds میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
obsolete بلااستفاده
useless بلااستفاده
caretaker status وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
idle capacity فرفیت بلااستفاده
idle cash پول بلااستفاده
idle deposit سپرده بلااستفاده
idle reserves ذخائر بلااستفاده
garbage collection پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
corps troops یکانهای سپاه
subunits یکانهای جزء
subunits یکانهای وابسته
mountain troops یکانهای کوهستانی
field commands یکانهای رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
chopline خط حد یکانهای دریایی
tactical troops یکانهای تاکتیکی
individual units یکانهای مستقل
special troops یکانهای مخصوص
covering troops یکانهای پوششی
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
advancing units یکانهای پیشروی کننده
army troops یکانهای رده ارتش
covering troops یکانهای پوشش کننده
practical system دستگاه یکانهای عملی
subordinating تحت امر یکانهای تابعه
subordinates تحت امر یکانهای تابعه
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinate تحت امر یکانهای تابعه
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinated تحت امر یکانهای تابعه
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
sea tail بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
services تاسیسات
facility تاسیسات
installations تاسیسات
plant تاسیسات
installation تاسیسات
plants تاسیسات
facilities تاسیسات
maintenance تاسیسات
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
lighting plant تاسیسات روشنایی
port installations تاسیسات بندری
hospital benefit تاسیسات بیمارستانی
crane installation تاسیسات بالابر
critical facility تاسیسات حساس
physical security تامین تاسیسات
heating installation تاسیسات حرارتی
radar installation تاسیسات رادار
shore stablishment تاسیسات ساحلی
fiscal station تاسیسات سریال
physical security حفافت تاسیسات
sintering plant تاسیسات زینتر
naval establishment تاسیسات دریایی
cooling plant تاسیسات سردکننده
sports facility تاسیسات ورزشی
training facilities تاسیسات اموزشی
renewals نوسازی تاسیسات
air inst alations تاسیسات هوایی
air facility تاسیسات هوایی
treatment facility تاسیسات بهداری
active installation تاسیسات فعال
treatment facility تاسیسات پزشکی
border installations تاسیسات مرزی
three phase installation تاسیسات سه فاز
renewal نوسازی تاسیسات
confinement facility تاسیسات زندان
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
built in engine موتور تاسیسات
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
public works تاسیسات عام المنفعه
low voltage installation تاسیسات فشار ضعیف
low voltage plant تاسیسات فشار ضعیف
power installation تاسیسات جریان قوی
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
agglomerating plant واحد یا تاسیسات زینتر
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
high head plant تاسیسات فشار قوی
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
granulating plant تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
power plants تاسیسات جریان قوی
power plant تاسیسات جریان قوی
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
open hearth plant تاسیسات کوره زیمنس مارتین
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
low voltage system شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
wharfage استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
infrastructures تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
bureaucracies تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy تاسیسات اداری حکومت اداری
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
three phase system شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
bureaucrasy حکومت اداری تاسیسات اداری
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
key facility بخش مهم تاسیسات مهم اداره مهم
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
installations تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
installation تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com